به گزارش خبرگزاری کُردپرس، از 8 سالگی به اقتضای سنش در حوزه ادبیات کودک و شعر آغاز به نوشتن کرده است. تا اینکه از 15 سالگی شروع به داستان نویسی می کند و بالاخره شرکت در اولین شب قصه رسمی در سنندج در سن 18 سالگی سرآغاز فعالیت جدی این داستان نویس کُرد می شود.
به گفته خودش، تاکنون دغدغه جمع آوری و انتشار آثارش را به صورت کتاب نداشته و شاید در آینده نزدیک این کار را انجام دهد. مشروح گفت و گوی خبرنگار کُردپرس با نینا کریمی، را در ادامه می خوانید:
کُردپرس- طرح داستان محصول چه عواملی است؛ نویسنده در تعیین سبک داستانش چقدر نقش دارد؟
معمولا نویسنده سبک و موضوع داستان خود را از پیش تعیین تعیین کننده است. نمی کند و این داستان است که بر مبنای دغدغه های ذهنی نویسنده متولد می شود. به طور کلی در این حوزه دو دسته ازعوامل را می توان موثر دانست: اول نوع تربیتی که داشته ای و دوم تاثیراتی که محیط اطراف بر نویسنده می گذارد . برآیند این مسائل است که خط داستانی را تعیین می کند.
کُردپرس- چرا تاکنون کتابی از داستان هایتان چاپ نکرده اید؟
آدم بد عادتی هستم.هر اثری را تا قبل از اینکه به چاپ برسد و یا منتشر شود، دوست دارم و به محض انتشار علاقه ام را به آن از دست می دهم. شاید دلیل اینکه تاکنون اقدامی برای چاپ کتاب نکرده ام، همین بوده است. احتمالا سال آینده اولین کتابم به چاپ می رسد، اما مطمئنم به علت وسواس فکری ای که دارم، هیچ وقت آن را باز نخواهم کرد. فکر میکنم اندیشه ی آدمی مدام در حال پخته تر شدن است و انسان هرچقدر که پیش می رود دغدغه هایش تکامل بیشتری پیدا می کند، بنابراین هر نویسنده ای مدام احساس می کند که آثارش نیاز به ویرایش دارد انگار کار روی داستانها تمامی ندارد. تا وقتی که اثر بر روی میز کارت قرارگرفته است، هر کاری بخواهی می توانی با آن انجام دهی اما به محض اینکه چاپ شد دیگر دسترسی به آن قطع می شود.
کردپرس- چرا در میان نویسندگان جوان معمول است که اسامی شخصیت داستان ها بیشتر خارجی باشد تا ایرانی؟
ادبیات داستانی، ادبیاتی است که با آن میشود الگو سازی کرد. مخاطب با کاراکتر ها همذات پنداری و به جای آنها زندگی میکند. داستان نویس در وهله ی اول علاقه مند و مخاطب داستان است. فقدان داستان خوب به زبان و فرهنگ مادری او را جذب داستان های غربی می کند و شیدا وار تلاش میکند در خلق جهانی آنچنانی سهیم باشد. اما متاسفانه به دلیل عدم شناخت از جامعه ی الگو و عدم وجود الگو در جامعه ای که در آن زیست میکند آثار ناموفقی تولید میکند که بیان گر دغدغه های هیچ کسی نیست حتی خود او..
کُردپرس- چرا در میان شاعران معمول شده که به محض فروکش کردن قریحه شعری به سمت داستان می روند؟
الزاما اینگونه نیست اما هیچ قطعیتی وجود ندارد که کسی که داستان نویس است نمی تواند شاعر شود و یا بالعکس.
تعداد کثیری از داستان نویسان، نوشتن را با شعر آغاز کره اند. شعر شکلی از سازماندهی احساسات یا حداقل تلاشی برای آن است و داستان بیشتر بر محور منطق استوار است. داستان نویسی نیاز به آنالیزکردن دارد. .
بنابراین اینکه یک شاعر موفق بتواند نویسنده ی موفقی هم باشد و یایالعکس، مشروط بر این است که بتواند این دو حوزه را از هم تفکیک کند که البته کسانی که موفق به انجام این کار شده اند در ادبیات دنیا کم نیستند..
کُردپرس- چرا در ادبیات کردی، شعر و داستان از هم تفکیک نشده اند و داستان شعرگونه و شعرها روایی شده اند؟
داستان با تعریف امروزی اش پدیده ای نو و تازه است که محصول غرب بوده و عمر چندانی هم ندارد.داستان (و نه حکایت)کردی عمرش بسیار کمتر است و هنوز در ابتدای راه و به عبارتی نوزاد است . عمر داستان کُردی به اندازه ای است که تعدادی از اولین نویسندگان آن هنوز در قید حیات و در دسترس اند. برای بسیاری از نویسندگان ما به علت سنت های ادبی موجود، ادبیات یعنی لفاظی کردن و تلاش برای هر چه نزدیکتر شدن به شعر . یادمان باشد که شعر جایگاه و تاریخچه ی بلندی در کردستان دارد.حال آنکه به نظر من درست این است که این دو جریان از هم تفکیک شوند. شعر در جای خود و داستان در جای خود که البته با رشد داستان، به زودی شاهد جدا شدن این دو خواهیم بود.
کُردپرس- چرا در گذشته چنین اتفاقی رخ نمی داد و این دو از هم تفکیک نمی شدند؟
به این دلیل که در گذشته تعدادی از شعرا و نویسندگان ما مسئولیت سنگینی برای خودشان قائل بودند. در واقع کسی که سواد داشت و در حوزه ادبیات کار می کرد فکر میکرد هم باید تولید اثر کند و هم گامی در راستای تربیت و الگو سازی در جامعه ای بی سواد و سنتی بردارد بنابراین شعر می گفت، قصه مینوشت و نصیحت می کرد.
اما مسئله این است که داستان نویسان کُرد امروزه به شکل دیگری همان کار را تکرار میکنند. یعنی در بسیاری از آثار موجود به شکل های مختلف بیانیه یافت میشود یا القا و آموزش یک مبحث خاص از روانشناسی ، جامعه شناسی و یا فلسفه. داستان و رمان کردی هنوز نتیجه گیری دارد. نویسنده باید به جایی برسد که داستانش را تعریف کند و نتیجه را به مخاطب بسپارد نه اینکه ذهنیت و اندیشه ای را دیکته کند که خود آن را نزیسته است. ..
کُردپرس- تا بحال به این فکر کرده ای که به شعر روی بیاوری و شاعر شوی؟
من هیچ ادعایی در مورد شعر ندارم. در ذهنم روایت های یک داستان نویس جریان دارد. و تا زمانی که این صدا ادامه داشته باشد، ادامه خواهم داد.
کُردپرس- تئاتر، هنری زنده است آیا داستان هم می تواند مانند تئاتر تاثیرگذار باشد؟ یعنی تاثیری که مخاطب از تصویر می پذیرد آیا از خواندن هم می تواند حاصل شود؟
بله. اما اتفاقی که روی می دهد این است که مخاطب داستان در فردیت خود با کاراکتر روبرو است. یعنی واکنش مخاطب آنگونه که در فیلم و تئاتر دیده می شود در داستان دیده نمی شود و در انزوای فرد رخ می دهد. اما به طبع تاثیر کتاب بر مخاطب بسیار عمیق تر است به دلیل اینکه در کتاب خواندن مخاطب وارد پروسه کشف و شهود می شود . به همین دلیل تاثیر آن بلندمدت تر و عمیق تر است..
کُردپرس- جایگاه داستان کُردی در حال حاضر در کجا قرار دارد؟
داستان نویسی به زبان کُردی قدمت چندانی ندارد و همچنین عجله در تولید گونه های تازه ای از فُرم و محتوا، مانع از پیشرفت داستان کُردی به معنای واقعی کلمه شده است.
کُردپرس- جایگاه ادبیات داستان فارسی در کجا قرار دارد؟
وضعیت ادبیات فارسی تنها کمی از ادبیات کردی بهتر است چرا که اگر ادبیات دنیا را بررسی کنید خیلی کم پیش می آید که نامی ایرانی در بین آثار برتر جهان به چشم بخورد..
کُردپرس- داستان نویسان کُرد دنباله رو ادبیات فارسی هستند یا غرب و شرق؟
اگر تنها ادبیات کردی سورانی را بخواهیم بررسی کنیم ادبیات اقلیم کردستان به شدت ریشه در ادبیات فارسی دارد که شاید برای بسیاری این مسئله عجیب باشد در حالیکه ادبیات کردستان ایران به غرب ارجاع داده می شود و دنباله روی آن است. بسیاری از تولید کنندگان محتوا در اقلیم کردستان حتی اگر بخواهند داستانی را از زبان آلمانی ترجمه کنند آلمانی فرا نمی گیرند بلکه زبان فارسی را یاد می گیرند و داستان را از فارسی به کردی ترجمه می کنند.
به عنوان مثال آنقدر که کتاب های عباس معروفی در اقلیم ترجمه شده است در خود ایران وجود ندارد. اما کُردهای ایران به پیروی از همان داستان نویسان فارس، پیرو غرب هستند.
کُردپرس- پس همبستگی بین ادبیات کردی ایران و اقلیم وجود ندارد؟
تا چند سال پیش وجود داشت به علت اشتراکات فکری که بین دو منطقه بود و همچنین به علت رجوع به منابع مشترک. اما اکنون فرهنگ ها به دلایل سیاسی و نوع حکومتی که با آن ارتباط دارند از یکدیگر جدا شده اند. در اینجا با فارس ها و در آنجا با عرب ها معاشرت دارند و این مسئله بر روی ادبیات هر دو منطقه تاثیر گذاشته است.
کُردپرس- درست است که فقر خواننده در حوزه ادبیات کردی وجود دارد به دلیل اینکه بسیاری از کُردها به نوشتار و خوانش کردی مسلط نیستند؟
به نظر من این فقر اثر خوب است که وجود دارد. به عنوان مثال در گذشته کودکانی که در شهر سنندج زندگی می کردند وقتی وارد مهدکودک می شدند تنها شعرهایی مانند«اتل متل توتوله» و «یه توپ دارم قلقلیه»یاد می گرفتند تا اینکه تحولی ایجاد شد و آقای «علیرضا محمدیان» شاعر سنندجی شعر «ماسی خانم» را سرود و این شعر وارد مهدکودک ها شد و بچه ها آن را می خواندند. متنی لذت بخش به لهجه سنندجی که اثری خاص در ادبیات کودک به شمار می رفت و مخاطب را جذب کرد بنابراین من معتقدم که اگر اثر خوب و وزین به دست مردم برسد می تواند مخاطب را جذب کند که به زبان کُردی بخواند.
کُردپرس- با توجه به اینکه کودکی پایه یادگیری زبان است، وضعیت ادبیات کودک کُردی در ایران چگونه است؟
خوشبختانه در این زمینه در حال حاضر اتفاقات خوبی در حال روی دادن است در حالیکه در گذشته به دلیل عدم آشنایی با روانشناسی کودکان اینگونه نبود. فکر می کنم که آینده درخشانی در انتظار ادبیات کردی است و این مسئله به واسطه تخصصی شدن این حوزه است.
کُردپرس- زمانی که ادبیات شرق بر ادبیات جهان غالب شد علاوه بر رمان های سطح بالا، نمایشنامه و فیلمنامه های بسیار قوی هم به وجود آمد. آیا ما فیلمنامه و نمایشنامه کردی داریم؟
البته در طول سال ده ها فیلم و تئاتر کردی تهیه می شود. اما اینکه آیا ما فیلنامه کردی خوب داریم جوابی که برای آن می خواهم بدهم بسیار بی رحمانه است ما در این حوزه با نوعی خلاء روبه رو هستیم و با وجود کارگردانها و عوامل حرفه ای در کردستان، متن خوب و به روز تقریبا وجود ندارد..
کُردپرس- بازیگران و کارگردان های کُردی را می بینیم که در سطح کشور موفق هستند و در جشنواره مختلف جوایز متعددی می گیرند اما موفقیت آنها در فیلم فارسی است و در فیلم کردی ورود پیدا نمی کنند. چرا اینگونه است؟
اینکه بازیگران و کارگردان های قوی کُرد داریم اما در سینمای کردی فعالیت نمی کنند به دلیل نبود فیلمنامه کُردی قوی است که آنها بتوانند در آن هنرنمایی کنند . دلیل اینکه فیلمنامه و سناریوی خوب کُردی نداریم این است که داستان کُردی ضعیف است. چون داستان قوی نیست بنابراین فیلم نامه ی قوی هم از دلش استخراج نمی شود.
در واقع داستان در کردستان تا همین چند سال پیش یتیم بود. ادبیات در هر جامعه ای که منتقد نداشته باشد یتیم است. اما خوشبختانه با ظهور منتقد های حرفه ای و متخصص و ارائه ی خوانش های جدید امید مرتفع شدن این مشکل و استفاده از پتانسیل های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی موجود وجود دارد.
گفت و گو/ زیبا هوشمند
نظر شما