پرسشگری به معنای گستاخی نیست، مطالبهگری برای تخریب و انتقام و تسویهحساب شخصی نیست، کنجکاوی فضولی نیست، انتقاد برای برافکندن بنیانهای موجود نیست، اصرار و پافشاری ناشی از منافع فردی و باندی نیست، پیگیری و سؤال برای دانستن حقیقت است نه برای مچگیری و به محکمه بردن، آنچه ذکر شد همه و همه سنگ زیرین کار خبری است، هرکس قلم بر میدارد، هرکس انگشت بر کیبورد مینوازد، هرکس دوربین بر گردن به ثبت و ضبط رویدادها و فرایندهای ریزودرشت جامعه میپردازد، هرکس میکروفن در دست در میدان تجربههای اجتماعی پرده از رازهای مگو برمیدارد، او بیشک یک خبرنگار است.
خبرنگار شرفش را قربانی نمیکند، وجدانش را به هیچ بهایی نمیفروشد، او حقیقت را قربانی غرض و مرض و تعلقات و عُلقههای اجتماعی خویش نمیکند، خبرنگار سعی میکند در تحلیل و تفسیر و انعکاس آنچه در جامعهاش رویداده تا جایی که میتواند بیطرف بماند، او تلاش میورزد جامع، روشن و صحیح بنگارد و نمایندهای امین برای مردمی باشد که همه شیشههای اعتماد خویش را در سبد او و رسانهاش به ودیعه گذاشتهاند و چه مسئولیتی از نگاهداشت امانت مردم دشوارتر که شاعر فرمود: «آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه فال به نام من دیوانه زدند».
صداقت و راستی، وفاداری به مردم، با مردم بودن و میان مردم زیستن، جسارت و شجاعت در مواجهه با تهدید و ارعاب برای سکوت و دم فروبستن، رعایت اصول و شالودههای اخلاقی و حرفهای چون میهندوستی، رازداری، مسئولیت اجتماعی، مردمداری، حراست و صیانت از ساختارهای بنیادین اجتماعی، دفاع از آزادیهای مشروع و حقوق حقه شهروندان و رعایت مصالح قانونی و عرفی و همچنین داشتن تعهد و «شرافت» از مهمترین الزاماتی است که باید سعی کرد در این راه سخت و دشوار، بدانها عشق ورزید تا چونان چراغی نورانی، راهنما و نشاندهنده مسیر پر سنگلاخ اطلاع رسانی و رسانش آگاهی باشند.
آموزگار زندگی به ما آموخت که نه مرگ آنگونه تلخ و نه زندگی چنان شیرین است که بهعنوان یک «انسان»، در کسوت یک روزنامهنگار، شرف را برای این دو، به قربانگاه سپرد. برای زندگی باید نوشت اما نه تا مرز بردگی و از مرگ باید هراسید اما نه تا سرحدات تغافل و بیریشگی.
روز خبرنگار بر همه «شرافتمندان» عرصه خبر مبارک باد.
نظر شما