اصولا مجتمع های فرهنگی با هدف رشد و شکوفایی خلاقیت ها و استعدادهای فرهنگی و هنری افراد بنیان نهاده می شوند این مراکز در دنیای آشفته امروزین می توانند روزنه ای برای کاستن از فشارهای روحی روانی شهروندان و شناسایی استعدادهای افراد باشند. بانه به عنوان شهری گردشگرپذیر با پتانسیل های بالای انسانی در عرصه های فرهنگی، ادبی و هنری نیازمند توسعه فضاهای فرهنگی می باشد. اخیرا شهرداری بانه با توجه به مصوبه کمیسیون ماده 5 شهرداری بانه در اواخر سال 97 و همچنین در راستای تحقق نقشه تفصیلی شهر بانه توسط مهندسین مشاور نقش پیراوش، قطعه ای 1500 متری را که کاربری آن به صورت فرهنگی پیشنهاد شده بود جهت احداث ساختمان فرهنگی در نظر گرفته و ظاهرا قسمتی از بودجه آن را از محل اعتبارات استانی جذب نموده است. بدون شک ساخت مجتمع فرهنگی-هنری و تفریحی جزو نیازهای ضروری محیط های شهری به شمار می رود و از این جهت این پروژه را ارزشمند دانسته عملکرد شهرداری را ارج می نهیم اما از آنجایی که همواره پروژه های عمرانی با اشکالات و نواقص عمده ای اجرا می شوند و گاها از ساختار و اهداف اصلی شان فاصله گرفته بر طبق اصول فنی و شهرسازی و همچنین مطابق با نیازهای واقعی شهروندان شکل نمی گیرند جا دارد که قبل از شروع چنین پروژه هایی تمام جوانب کار در نظر گرفته شود تا پروژه با موفقیت بالایی اجرا گردد. آنچه برای فعالان فرهنگی و متخصصین شهری در این پروژه شبهه برانگیز است پاسخ به سوالات و ابهامات زیر است که امیداوریم مسئولین شهری این موارد را از باب دلسوزی و مسئولیت پذیری ما پذیرا بوده با سعه صدر پاسخگو باشند:

1 - شواهد نشان می دهند که تاکنون هیچگونه قراردادی مبنی بر واگذاری زمین مذکور توسط توسط سازمان ملی زمین و مسکن و اداره راه و شهرسازی شهرستان بانه به شهرداری بانه منعقد نشده است.

2- پروسه مناقصه پروژه ساختمان فرهنگی و نحوه انتخاب و ارزیابیهای فنی، کیفی و مالی شرکت مهندسان مهراز نقش چندان مشخص نیست بخصوص که شرکت مذکور ظاهراً از رزومه قابل توجهی در این زمینه برخوردار نیست.

3 - اصولا شهرداری ها با هدف ارتقای سطح معماری و منظر شهری و نیز بر طبق آیین نامه جامع برگزاری مسابقات معماری و شهرسازی، طراحی و ساخت مراکزی همچون فرهنگسراها که جزو المانها و ساختمان های ارزشمند محسوب می شوند را در قالب یک مسابقه علمی بین مشاورین و افراد حقوقی و حقیقی به رقابت می گذارند. لذا جا داشت شهرداری بانه با توجه به موقعیت حساس بانه که شهری گردشگر پذیر و هنرپرور است دچار دستپاچگی مدیریتی نشده منطقی تر با پروژه برخورد می نمود تا شرایط برای ارائه طرح های مناسب تر و زیباتر متناسب با ویژگی های محیطی و فرهنگی منطقه فراهم می شد نه اینکه شاهد یک سازه مدرن به سبک مراکز تجاری و اداری باشیم که با ماهیت سنتی و هویتی فرهنگسراها سنخیتی ندارد.

4- آنچه در روزهای اول باعث ابهام در این پروژه گردید این بود که در ضعف روابط عمومی شهرداری بانه و عدم اعتقاد مسئولین شهری به شفاف سازی و همچنین عملکرد ناآگاهانه و گاها مغرضانه برخی اشخاص، رسانه ها و حتی تعدادی از فعالان مدنی، شائبه کاربری فضای سبز برای این پروژه مطرح گردید. واقعیت اینست هرچند که ضرورت اهتمام شهرداری به مقوله فضای سبز اهمیتش از کاربری فرهنگی اگر بیشتر نباشد کمتر نیست ولذا کم کاری شهرداری بانه از گذشته تا حال در زمینه توسعه فضاهای سبز را بایستی بعنوان یکی از عوامل نارضایتی همیشگی شهروندان بانه ای دانست. که قسمتی از این واکنش ها را می توان از این جهت تفسیر نمود. علاوه براین بکارگیری عنوان کاربری اداری در کنار کاربری فرهنگی برای پروژه هم بر دامنه شک و تردیدها نسبت به اهداف مدیران شهری افزوده است. البته اگر هدف، بخش های اداری مجتمع فرهنگی هم باشد بایستی روشن گردد که دقیقا چه قسمت هایی را شامل می گردد چراکه این مجتمع دارای چنان مقیاس بزرگی نیست که نیازمند بخش های پیچیده اداری باشد. از طرف دیگر براساس بند 4 مصوبه کمیسیون ماده 5 به مورخه 19/12/97 این مجتمع در 4 طبقه شامل طبقه همفک( پارکینگ با سطح اشغال 100 درصد)، طبقه اول(آمفی تئاتر با سطح اشغال 100 درصد) طبقه دوم و سوم به صورت پلکانی و به ترتیب با 70 درصد و 50 درصد سطح اشغال و عقب نشینی در جبهه غربی برای سایر فعالیت های فرهنگی در نظر گرفته شده است. ظاهرا تبصره ای هم برای امکان بکارگیری زیرزمین برای پارکینگ هم مطرح شده است. این ضوابط هم با آنچه در طراحی ماکت منتشر شده تفاوت هایی را نشان می دهد. اگرچه از جزئیات دقیق پروژه در طبقات دوم و سوم اطلاعی نیست اما احداث سالن هایی برای نمایش فیلم و تئاتر و تمرین هه لپه رکی، گالری آثار هنری به صورت نمایشگاه ، قسمت هایی برای خدمات رفاهی مثل کافه سنتی، رستورانی با غذاهای محلی، غرفه صنایع دستی،کتابخانه، بخش هایی برای آموزش های خاص همچون ادبیات، موسیقی، سفال سازی، عکاسی و فیلم سازی ، نقاشی و خطاطی، هنرهای دستی و...نیز فضاهایی برای فعالیت معلولین و بخش هایی هم برای تفریح خانواده ها و بازی کودکان از جمله نیازهای فرهنگی، هنری و تفریحی شهروندان می باشد که برای تکمیل این مطالبات نیاز به تهیه طرح جامع مطالعاتی مجتمع فرهنگی چندمنظوره می باشد.

5- اصولا آن دسته از مدیران شهری که در اجرای پروژه های عمومی مشارکت عمومی شهروندان را در مراحل مختلف تصمیم سازی و تصمیم گیری جلب می کنند و متخصصین امور شهری، اهالی هنر و ادب، انجمن های مردمی و مراکز علمی را در برنامه هایشان دخیل می کنند از موفقیت بیشتری در پیشبرد امور برخوردار خواهند بود. شهرداری بانه در فرآیند برنامه ریزی برای ساخت این پروژه مهم با هیچکدام از نهادهای مردم نهاد، فعالان مدنی و کارشناسان امور شهری همفکری نکرده است. اگرچه تعدادی از اهالی فرهنگ و به خصوص برخی از هنرمندان بانه ای از این پروژه حمایت کرده اند اما همین افراد هم تا زمانی که شهرداری با موانعی از طرف طرفداران محیط زیست و اهالی محله و مخالفان مدیریت شهری مواجه نشده بود مورد مشورت و همراهی قرار نگرفتند.

در پایان یادآوری این نکته لازم است که مشروعیت و پیشبرد پروژه های شهری از مسیر همراهی و همدلی انجمن های مردمی و فعالان مدنی و ساکنان محل میسر خواهد بود لذا شهرداری و شورای شهر بانه بایستی در اولین فرصت ممکن جهت شفاف سازی و برطرف نمودن نواقص و ابهامات پروژه و از همه مهتر در راستای اعمال نظرات و مطالبات واقعی هنرمندان، کارشناسان شهری و سازمان های مردمی جلسه ای را با آنان برگزار نموده همراهی و مشارکت آنان را در جهت اجرای مطلوب تر طرح جلب نماید.