به گزارش کرد پرس، مصادف با سفر رهبر معظم انقلاب به کردستان با عنایت ایشان جهت توسعه منطقه، احداث بزرگترین تایر سازی خودروهای سواری درایران مصوب گردید که در دولت دهم این مهم اتفاق افتاد و در دولت یازدهم به بهره برداری کامل رسید .

هم زمان با احداث و راه اندازی کارخانه، اولین سری از پرسنل در سال 1391 جذب و پس از طی آموزش های تخصصی، مشغول بکار گردیدند. تمامی مراحل گزینش طبق استانداردهای منابع انسانی و مبنای کار بر جذب نیروهای بومی توانمند و نخبگان قرارگرفته شده بود. روال جذب و به موازات آن نصب و بهره برداری ماشین آلات تا سال 1396 ادامه پیدا کرد و کارخانه به بهره برداری کامل رسید .

تولید محصولات با کیفیت، دستیابی به ظرفیت اسمی و استقرار سیستم های نوین مدیریتی درکارخانه با استراتژی های راهبردی مدیریت وقت گروه صنعتی بارز (آقای مهندس عباسی ابیانه ( و با همت ، دانش و تلاش نیروهای بومی استان علیرغم داشتن کمترین تجربه صنعتی و در سایه الطاف خداوند روند رو به رشدی را شاهد باشیم .

از سال 1397 با تغییر مدیریت عامل گروه صنعتی بارز و تغییرات پی در پی در طول 3 سال گذشته در راس گروه، لاستیک بارز کردستان نیز به عنوان شرکت تابع آن دست خوش تحولات و نابسامانی های شدید مدیریتی گردیده است . آنچه که در این بین مزید علت بر روندنزولی لاستیک بارز می باشد دخالت های سیاسی واعمال نفوذهای مخرب جناح های سیاسی در شرکت است از جمله این سیاست بازی ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- انتصاب یکی از نزدیکان یکی از مقامات ارشد دولت و زمینه سازی ارتقا ایشان به مدیرعامل، ایشان تا قبل ازاین عنوان بالاترین پست سازمانی که داشته اند مدیر تحقیق و توسعه بارز کرمان بوده است .

2- انتصاب یکی از سیاسیون نزدیک به دولت در پست مدیرمنابع انسانی و عضو هیات مدیره ، کسی که از اداره گردشگری و میراث فرهنگی نقل مکان کرده و بدون هیچ گونه تجربه صنعتی و علی الخصوص حوزه منابع انسانی ، پستی حساس را تصرف نموده اند که خروجی حضور دو ساله نامبرده ، بکارگیری بستگان نزدیک خود و سایر هم جناحی در کارخانه می باشد. مضافا بر آن عدم دانش، توانایی و صداقت کاری نامبرده باعث خروج کارشناسان نخبه از مجموعه گردیده و بعضا راه مهاجرت را برگزیده اند و بی انگیزگی و عدم اطمینان شغلی سایر کارکنان رقم خورده است.

3- عدم توجه به نیروهای توانمند بومی و سعی در انزوا قرار دادن آنها به بهانه های واهی ، در آخرین اقدام مدیر کل بهره برداری که از سال 1391 تا اردی بهشت 1400 این مسوولیت را برعهده داشته است با دسیسه چینی و تخریب مدیران سیاسی شرکت، با دستور مدیر عامل گروه صنعتی بارز، از کار برکنار و منفصل از خدمت گردید. بهانه آنان هم افت تولید 2 درصدی در یک هفته عنوان گردید در حالی که از عدم حضور او در محل کاربیش از دو ماه می گذرد و برخی روزها تا توقف کامل خط تولید کار پیش می رود و کارخانه با نصف ظرفیت اسمی در حال فعالیت می باشد. بی توجهی به زحمات این نخبه کردستانی که از زمان احداث تا به ظرفیت اسمی رساندن کارخانه ، مسوولیت آن را بر عهده داشته است و با صداقت و دلسوزی و بکارگیری روش های نوین مدیریت سعی در بستر سازی مناسب صنعتی داشت چرا اتفاق افتاده است و این تلاش ها اینگونه باید پاسخ داده شود؟ فقط به این دلیل با توجه به تحصیلات مرتبط (دانش آموخته شیمی و دکترای مدیریت کسب وکار) و سابقه کار بیش از 18 سال در صنعت یکی از گزینه های بومی تصدی مدیریت عاملی شرکت بوده باید اینگونه تخریب و از مجموعه حذف شده است. آیا این جفا در حق مردم کردستان نیست؟

4- حیف و میل بیت المال در لاستیک بارز کردستان به عینه نادیده گرفته می شود. حضور مدیران پروازی و دریافت حقوق های نجومی آنان در حالی اتفاق می افتد که هیچ ضرورتی به انجام این هزینه ها در دفتر مرکزی تهران و کارخانه نمی باشد.اختلاس میلیاردی در انبارهای شرکت و سایر مواردی از این دست توسط مدیریت سازمان سرپوش نهاده شده است .

شرکت بارز کردستان پتانسیل های بالای فنی، انسانی و تکنولوژیکی جهت قرار گرفتن به عنوان برترین تایر ساز منطقه خاور میانه را دارد اما ادامه روند جاری، شکست برای این مجموعه دور از انتظار نمی باشد.

نکته مهم وابستگی تکنولوژی بارز کردستان به مجموعه کرمان می باشد و اعمال نفوذ های مدیریت مجموعه کرمان در کم رنگ کردن توانایی نیروهای بومی بی تاثیر نمی باشد.

آیا مدیران استان بجای سیاسی در این کارخانه بهتر نبود برای رفع مشکلات آن و قرار دادن آن در مسیر به خود زحمت می دادند؟ نقش آنان در رساندن این کارخانه به این وضعیت اسفبار چیست. دستگاه های نظارتی به نظر می رسد تا دیر نشده باید با ورود به مسئله بارز این کارخانه از حرکت به سمت از هم پاشی نجات دهند.

این رسانه در ادامه گزارش های مفصل تری از سوء مدیریت ها در این مجموعه منتشر خواهد کرد.