انتخابات مجلس در مهاباد همیشه با حاشیه هایی همراه بوده است که غالبا فضای ناشی از آن به نتایج غیر منتظره منجر شده است. از حضور چهرههای ثابت و همیشه در صحنه انتخابات و شخصیتهای سیاسی و مدنی تا جوء روانی متاثر از رد صلاحیتها و در نهایت استیلای فضای احساسی بر افکار عمومی، همه و همه موئید این ادعا هستند که در حوزهی انتخابیهی مهاباد هر انتخابات تقریبا متفاوت از انتخابات بعدی خواهد بود.
بدون تردید با شواهد و قرائن موجود انتخابات مجلس یازدهم هم نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد، ترکیب چهرههای متفاوت در انواع رنج سنی و با گرایشهای سیاسی متفاوت همراه با حاشیههایی "عوام پسند" و "خواص گزند" و حرف و حدیثهای درگوشی پشت سر آنها ظرفیت بالقوهای هستند که احتمالا میتوانند تنور انتخابات را همچنان داغ نگاه دارند، تنوری که با گمانه زنی موجود و در گرانی بازار بنزین، حکایت از سردی و ناپختگی نان سیاست روز میکند.
صد البته تقابل سنتی و در نوع خود دیدنی نمایندگان ادوار و نماینده فعلی مجلس مهاباد که جمعا بیش از نیمی از صندلیهای ادوار مجلس مهاباد را قرق کردهاند میتواند یکی از دلایل برون رفت از فضای نه چندان گرم کنونی و گرما بخشی به آن تلقی شود.
در این دوره، چهار نفر از سی و سه کاندیدایی که هنوز احراز صلاحیت نشدهاند، سابقهی پوشیدن قبای نمایندگی مجلس را دارند و این در حالی است که نیمی از این چهار نفر توانستهاند در ورود به مجلس دبل کنند، یکی از دو نفر نمایندهی بعدی نیز سابقهی یکبار رد صلاحیت دارد و آخرین نماینده ادوار نیز در انتخابات گذشته علیرغم احراز صلاحیت در دقیقهی نود، نتوانست توفیق ورود به مجلس را پیدا کند.
داستان رقابت این افراد که تجربهی حضورشان در مجلس های قبلی، علاوه بر شناخته شدن، اجازهی قدرت نمایی بیشتری نسبت به سایر کاندیداتورها به آنها میدهد و اختلافات فکری و گرایشات متفاوت سیاسی آنها، قطعا در انتخابات اسفند ماه جالب توجه خواهد بود.
در صورت تایید صلاحیت و رقابت این چهار نفر علاوه بر ایجاد فضای رقابتی شدید، باید منتظر انواع و اقسام حاشیههای جدیدی بود که اگرچه ممکن است کنترل نبض انتخابات مهاباد را کمی با مشکل روبرو کند، اما به احتمال قریب به یقین، متولیان و ناظران انتخاباتی را به قیمت شور وشوق فضای انتخاباتی متقاعد خواهد کرد.
در طرف دوم نمایندگان ادوار مهاباد، تعداد ۴ کاندیداتور دیگر قرار دارند که اکثریت آنها، جوان، جویای نام، انرژیک و آیندهدار هستند، افرادی که اگرچه تجربهی حضور در مجلس را ندارند اما در ادوار قبلی صحنهی انتخابات را محک زدهاند و حتی توانستهاند آرای قابل توجهی کسب کنند. بیگمان تجارب قبلی و برنامهریزی های متعاقب آن در کنار اقبال بخش بزرگی از جامعهی جوان رای دهنده به چهرههای جدید میتواند شانس بلیط بهارستان این افراد تلقی شود.
ضلع سوم کاندیداتورهای مجلس در انتخابات اسفند ماه مهاباد، ۲۴ نفر افراد کمتر شناخته شدهای هستند که برای اولین بار قدم به انتخابات مجلس میگذارند، هرچند به احتمال زیاد، به دلایل متفاوت و البته شاید بیشتر به دلیل عدم احراز صلاحیت، بخش کثیری از این افراد نتوانند تا آخر ماراتن در گود انتخابات بمانند، اما بدون شک در میان آنها نیز چهرهها و ظرفیتهایی وجود دارد که به سادگی نمیتوان از کنارشان گذشت و آنها را نادیده گرفت. افرادی که بصورت بالقوه توانمند و صاحبنظر هستند و میتوانند یک پدیدهی بالفعل انتخاباتی لقب بگیرند.
آخرین ضلع کاندیداتورهای مجلس یازدهم در شهرستان مهاباد یک زن است، هرچند سهم مشارکت زنان در کاندیداتوری انتخابات مجلس از دیرباز رقم چشمگیری نبوده است و نمیتوان سهم ۳ درصدی این دوره را هم با جمعیت ۵۰ درصدی آنها مقایسه کرد، اما حضور یک زن در انتخابات برای جامعهی مردسالار و جنسیت زدهی امروزی باز هم یک غنیمت است، حضوری که میتواند نشانهی آغاز یک تحول نرم جنسیتی در انتخابات های آتی محسوب شود.
کوتاه سخن؛ مانند انتخابات های قبلی، نتیجهی این انتخابات را نیز نمیتوان به راحتی پیش بینی کرد و افرادی از هر کدام از اضلاع چهار ضلعی نمایندگان ادوار، کاندیداتورهای قدیم و جدید و نمایندهی جامعهی زنان میتوانند منتخب صندوق بخشی از هندسهی جمهوریت ساختار سیاسی نظام باشند.
اما در نهایت این مسابقه یک برنده بیشتر ندارد، صرفنظر از مارتن داخلی هر ۳۳ کاندیداتور ورود به صحن بهارستان و تصاحب کرسی سبز نمایندگی و توفیق آنها در ورود یا عدم ورود به مجلس، تمرین دمکراسی در میدان ماراتن انتخابات، یک برندهی واقعی به نام «مردم» دارد.
نظر شما