یلدا، شبی به درازای شب چله و  نمادی از شادمانه های ایرانی / منوچهر تتری

سرویس ایلام - يلدا، واژه ای سريانى است به‌معنى ميلاد عربى، و چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق مى‌كرده‌اند از اين رو بدين نام ناميده‌اند.

به گزارش خبرگزاری کردپرس و به گفته محققان،جشن ميلاد مسيح (نوئل)- 25 دسامبر، جشن ظهور ميترا (مهر) بوده است،كه در قرن چهارم ميلادى آن را به نام روز تولد عيسى مسیح مشخص و معرفی ڪرده اند.
و "يلدا" شب آخر پاييز و اول زمستان است كه درازترين شب سال نیز به حساب می آید و در آن شب يا نزديك بدان، آفتاب به برج جدى تحويل مى‌كند و قدما آن را سخت شوم و نامبارك مى‌انگاشتند. در بین بیشتر اقوام ايرانی در اين شب مراسمى با همین نام انجام مي شده است.
شعرا زلف يار و همچنين روز هجران را از حيث سياهى و درازى بدان تشبيه كنند و از اشعار برخى از شعرا مانند"سنايى" و "اميرمعزى" رابطهء بين مسيح و يلدا ادراك مى‌شود.
يلدا برابر است با شب اول جدى و شب هفتم دى‌ماه جلالى و شب بيست‌ويكم دسامبر فرانسوى. (از برهان قاطع، فرهنگ آنندراج، حواشى علامه قزوينى بر آثارالباقيه ابوریحان بیرونی، شرح پورداود در يشتها، فرهنگ فارسى معين و يادداشت مرحوم دهخدا)
برابر فارسی «یلدا»، «چله» است.
شب نخست دی ماه را از آن روی «چله» می گفتند ڪه این، آغاز یڪ دوره چهل شبانه روزی است، شبی ڪه بلندترین شب سال است.از این روی واژه ی «چله» یادآور دو اصطلاح دیگر یعنی «چله بزرگ» و «چله ڪوچڪ» است. چله بزرگ در تابستان(آغاز آن برابر با اول تير ماه، برابر با پنجم تيرماه جلالى، و آخر آن دهم مرداد ماه، شانزدهم مرداد ماه جلالى) و زمستان (آغاز آن برابر اول دى ماه، برابر با هفتم دى ماه جلالى، و پايانش دهم بهمن ماه، برابر با شانزدهم دى ماه جلالى ) است.
چله نخست گرما بخش و چله دوم سرما ده است و همانگونه ڪه گفتیم، هر دو چله را «چله بزرگ» می نامند، و چون در زمستان بلندای شب مطرح است، از آن به «شب چله» یاد می شود، و گرمای تابستان را با همین عنوان «چله تابستان» می شناسیم. همان گونه ڪه گفته شد، از شب نخست دی تا دهم بهمن را چله بزرگ می گویند، آغاز این چله بزرگ با جشن همراه بوده ، پایان نیز به جشن می انجامد. یعنی این شب دهم بهمن را ایرانیان جشن می گرفته اند، ڪه یڪی از نامدارترین جشن های ایرانی بشمار می آید. این جشن را با نام «جشن سده» می شناسیم. جشن سده بنا بر افسانه ها به سبب ڪشف آتش به دست"هوشنگ" بوده است، تضاد شدت سرما و ڪشف آتش برای این تاریخ قابل توجه و تامل است ڪه روح ایرانی در سخت ترین شرایط طبیعی نیز به دنبال شاد نگاهداشت خود بوده است و سختی زمستان را با افروختن آتش پشت سر می گذارده است. حال این شادی چه در بلندترین شب سال باشد، یا در چهل روز پس از آن در هر صورت بهانه خوبی برای شاد بودن و شاد زیستن است، چرا ڪه تاریڪی، سرما، غم و اندوه از نمودهای اهریمنی است و روشنایی، گرما، آتش، شادی و خوشی از نمودهای اهورایی است.
«چله ڪوچڪ» نیز پس از «چله بزرگ» می آید، با این تفاوت ڪه دوره آن بیست روزه است و نه چهل شبانه روز!

کد خبر 160080

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha