نان هایی که جان می گیرند و بی عملی ما/ منصور اولی

سرویس کردستان- نوشتن از برادران خسروی؛ کولبرانی که جان دادند برای نان، در این روزها شاید تکراری باشد. همه در چند روز اخیر دست به قلم شده اند. کسانی به فکر ماهی گیری سیاسی، عده ای در فکر برساختن جان دادن این همشهریان عزیزمان برای بازی در زمین «رای کثیف» و عده ای هم با پیام تسلیت های تکراری در فکر خودی نشان دادن به عنوان «مسئول.»

عمده روزنامه نگاران و فعالان فرهنگی هر کدام به نوعی قلم به دست گرفتند و ناراحتی هایشان را بازگو کردند. مرگ فرهاد 14 ساله و برادرش در میانه آن کوه ها و در آن «بوران نامرد» معنی دیگری به کلمه «دلخراش» داده است. معنی که تنها باید در بوران تته و کوه های اطرافش گیر بیفتیم و فریاد رسی نباشد تا درکش کنیم. «بوران ها» هم نامرد شده اند در این روزگار مزور، آنها هم زورشان تنها به جوانان بی پناه ما می رسد که برای به کف آوردن تنها تکه نانی زندگی شان را در دست می گیرند و به دل کوه می زنند.

مسئولان ما متاسفانه «بوران» ندیده اند. آنها با تئورهای صد من یک غاز توسعه ای شان، در کنار شوفاژهای آلمانی در دفاتر پر زرق و برق شان به نقشه های بزرگ اما به غایت خیالی شان فکر می کنند. تازه این بهترین حالتش است. خیلی هایشان نقشه ها دارند تا در کنار آن تئوری ها جیب های بی ته شان را هم پر کنند. «کولبری» این واژه زشت بی معنا، سال هاست چون بختکی به جان کردستان و مناطق کُرد نشین افتاده است. سودش را آنها می برند که در مغازه های شیک و لوکسشان در تهران نشسته اند و جان دادنش سهم جوانان و نوجوانان ما است. سئوال این است کردستان شایسته این نوع زیست است؟ به دور از هم نوع پاسخ متعصبانه و غیر کارشناسی به این سئوال و بر اساس نظریات کارشناسان امر توسعه و ظرفیت یابی، پاسخ قطعی این سئوال منفی است. اما مشکل کجاست؟

شاید بتوان با قاطعیتی تام گفت: «مشکل ناکارآمدی صرف» متولیان توسعه و اقتصاد در کردستان است. مرزهای کردستان از نظر عموم کارشناسان اسلحه ای است در دست کشور برای رویارویی با هر نوع تحریم اقتصادی و ابزاری است کارآمد برای رونق اقتصادی. ناکارآمدی صرف متولیان اقتصادی استان اما این ابزار مهم را تبدیل به اسلحه ای کرده است برای قتل نوجوانان و جوانان این استان.

بیراه نیست اگر این اتفاق نقطه شروعی باشد برای محاکمه آنان که سال های سال در دولت های مختلف سکان اقتصاد این استان را در دست گرفتند و این وضعیت را به باور آوردند. افکار عمومی حکمش را همین الان داده است. آیا بهتر نبود استاندار کردستان به جای دادن بیانیه همدردی یا حداقل در کنار دادن بیانیه همدردی نگاهی به یادداشتی می انداخت که هنگام سفر رییس قوه قضاییه به دست آیت الله رییسی داد که در آن نوشته بود ساماندهی کولبری در حال انجام است؟ آیا بهتر نیست متولیان صنعت و معدن و اقتصاد استان به یاد بیاورند در جلسه ای که با معاون وزیر کشور که برای بررسی وضعیت مرزنشیان به استان آمده بود چه آسمان و ریسمان ها به هم بافتند؟ حداقل در محکمه وجدان خود برای خود حکم دهند که کم کاری هایشان چقدر در مرگ فرهاد و فرهادها نقش دارد؟ همه ما باید در پیشگاه وجدانمان یک بار با صدای بلند اعتراف کنیم این بی عملی ماست که این نوجوانان را به کام مرگ می فرستد. بیاییم صادق باشیم

کد خبر 160083

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha