خبرگزاری کردپرس _ استانداری کرمانشاه به واسطه عدم وجود یک هسته مرکزی، قدرتمند و منسجم در درون استان همواره مورد چالش بوده است. تکثر اسامی و نامزدهای تصدی پست استانداری کرمانشاه آنقدر بالا است که از معاون رئیس جمهور تا مدیر مدرسه را می توان در آن پیدا کرد. معمولا در هر دوره کسانی که برای پیروزی دولت منتخب گامی برداشتهاند، خود را طلبکار دولت جدید میدانند و اقدام به پیشنهاد و رایزنی برای نشاندن افراد مورد نظر خویش برای میزهای مدیریتی میکنند. اما این موضوع در دولت سیزدهم به واسطه یکه تاز بودن دکتر ابراهیم رییسی با چالش بیشتری مواجه شد و تقریبا اکثر گروه های سیاسی اقتصادی، احزاب و تشکلهای مدنی به دایره طرفداران سید ابراهیم رییسی پیوستند.
همین امر موجب شده است که تمامی گروهها خود را در انتخاب مدیران محق بدانند. استانداری کرمانشاه نیز از این قائده مسثنا نبوده تاجایی که این مجموعه ها خود را در انتخاب استاندار در دولت دوازدهم نیز محق میدانند. کرمانشاه با تمام پتانسیل ها و ظرفیت هایی که دارد سالها است که به واسطه ضعف مدیریتی و نبود حلقه قوی در مدیریت استان متضرر شده است و نتوانسته جایگاه واقعی خود در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... را کسب کند. علیرغم شعارهایی که مدیران ارشد استان کرمانشاه از پیشرفت و رشد شاخصهای اقتصادی آن دم میزنند گزارشهای مرکز آمار ایران چیز دیگری را می گوید.
کرمانشاه جدا از موقعیت استراتژیک مرز و فرصت های اقتصادی عالی که دارد حتی از لحاظ جمعیتی و مساحت هم اگر حساب کنیم باید در میانهها جدول شاخص های اقتصادی و اجتماعی قرار بگیرد.
اما می بینیم که در بسیاری از شاخصها که در هفته های آتی مفصل به آنها خواهیم پرداخت جزو استانهای انتهای جدول قرار دارد. بیکاری، تورم ، هزینه های پایین درآمدی، ضریب نفوذ بیمه و ... شاخصهایی هستند که همگی نشان از ضعف مدیریت در این استان را میدهند.
این شاخصها و عقب ماندگی استان همگی نشان از عدم وجود بزرگانی است که برای کرمانشاه دل بسوزانند نه برای منافع شخصی گروهی و جناحی خود. نگذارید باز هم انتخاب خوبی برای کرمانشاه نداشته باشند.
نظر شما