شعر کُردی «ایرج خالصی» در دو اپیزود / محمدعلی قاسمی

سرویس ایلام - نویسنده و منتقد ادبی ایلامی دو مجموعه شعر کُردی «ایرج خالصی» شاعر شناخته شده ایلامی را طی یادداشتی که در اختیار کردپرس گذاشته بررسی کرده است.

اپیزود اول: خش خش خیال، در هجای هایکو

اگر هایکو را یک شهود ذهنی پیرامون اشیاء فرض کنیم که طی آن برداشت شاعر یا سراینده از آنچه که پیش روست با دیگران تفاوت اساسی دارد، بنابراین می توان سرایندگان این نوع آثار را سالکان شور و شهود نام نهاد.
گرچه پیشینه ی هایکو در ادبیات کُردی جنوبی به چند سال قبل برمی گردد که طی آن فرهاد شاهمرادیان با انتشار کتاب «جیبم پر از رد پاست» بنای آن را به صورت مکتوب بنیان گذاشت، اما سرآغاز این حرکت ریشه در شعرها و اولین تجربه ها در مجله کُردی «آوینه» در دهه هفتاد دارد که در آن آثاری چاپ و در معرض قضاوت علاقه مندان به ادبیات کُردی جنوبی قرار گرفت. با این حال رویکرد شاعران پیشکسوت ایلامی در حوزه ادبیات کُردی حرکتی شایسته و قابل تقدیر است. دکتر ایرج خالصی که از چهره های به نام شعر فارسی ایلام به شمار می رود و در دوران قبل از انقلاب آثاری را در مجلات معتبر آن زمان چاپ کرده است، علاوه بر مهارت و تبحری که در حوزه شعر مدرن و سپید دارد، در حوزه ی شعر کُردی با انتشار مجموعه هایی چون «شه‌له‌م» چهره ای نام آشناست. خالصی که نسبت به قالب های شعری و جریانات ادبی کشور واقف و آگاه است، با انتشار تازه ترین آثار خود با دو نگاه متفاوت و به نوعی متنوع، سعی در طبع آزمایی در ساحت های «کوته سرایی» در قالب هایکو و «منظومه سرایی» کودک و نوجوان دارد.
این دو اپیزود با دو نگاه متفاوت در برگیرنده سالها تجربه شاعری دکتر خالصی است که هر کدام با بهره گیری از المان های زیست بوم شاعر، سعی شده است که با بهره گیری از سمبل‌ها، آیین و فرهنگ بومی، نگاه فراگیر خود را به دیگران بشناساند. قالب هایکو گرچه ریشه در ادبیات فارسی ندارد و جزو قالب های کهن شعر ژاپنی است، اما شاعران فارسی زبان طی ادوار گذشته به بهره گیری از ظرف آن، ظرافت ها و احساسات و عواطف خود را از طریق این قالب بیان کرده که حاصل آن بعضا تجربیات موفقی نیز بوده است. از ویژگی های بارز ذهنی خالصی در مجموعه هایکوهای کُردی-فارسی که شامل 120 اثر می باشند، در هم آمیختن ذهن و ارتباط آن با اشیاء پیرامون در زادگاهش ایلام و اقلیم ایرانی خود است:

منی وه که‌له قه‌نی ده با‌نه و
هه میشه زمسانه -
ده‌ماوه‌ن

ترجمه: به کله قندی می ماند از بالا / همیشه زمستان است - دماوند.
*
گه‌وه‌ی نیلوفه‌ر
ده رو ده‌لیا
تالاو ئه‌نزلی

ترجمه: فرش نیلوفر / بر روی دریا / تالاب انزلی
*
میشت زه‌مینه
وه‌ره‌و ئاسمان -
قلاقیران

ترجمه: مشت زمین است / بر آسمان- / قلاقیران
*
باخی
ده رازیانه و ئه‌زبووه و چه‌ویره -
کِوِر

ترجمه: باغی است / از رازیانه، آویشن و چویر / کبیر کوه

در این هایکوها و دیگر هایکوهای آخر کتاب، سراینده با نگرش به اشیاء پیرامون و مناظر طبیعی و بهره گیری از عناصر جغرافیایی محیط، برداشت ذهنی خود را در قالب هایکو، به مخاطب ارائه کرده است. گر چه هستی یک هایکو به کشف آن رابطه پنهانی بین عناصر، مناظر و اشیاء پیرامون است، اما آنچه که باعث تمام زیبایی این مکاشفه در حین نگریستن به اشیاء می شود، منظور و در بر دارنده معنای اصلی هایکو است. با آن که تجربه زیسته ذهن شاعران کُردی سرای ایلامی در قالب هایکو، بسیار نو پدید و به نوعی نو بنیان است، اما رویکرد و دیدگاه سرایندگان به این قالب و تجربه آموزی در این ساحت، حرکتی مبارک و قابل تامل است. در میان 120 هایکوی سروده شده و نوع نگاه خالصی به اشیاء پیرامون، چند اثر از آن ها نسبت به بقیه برجسته تر و زیباترند. از جمله:

ئاسمان
زه‌مین وه‌سیه‌سه ره‌گوار-
تِگِر

ترجمه: آسمان /زمین را به رگبار بسته است- / تگرگ
*
وی مه‌جنون
پیره‌و بیه-
ده وه‌فر دوشه‌وین

ترجمه: بید مجنون / پیر شده است / از برف دیشب
*
خیس عه‌ره‌قه ده گه‌رما
ده‌ره‌وه‌نی
تاوسان

ترجمه: خیس عرق است از گرما / برزگر / تابستان

ایرج خالصی با آنکه نسبت به مؤلفه های شعر و شاخص های آن کاملا آگاه است، اما در تجربه های تازه اش در مجموعه شعر هایکو کُردی، بعضا آثاری را سروده که در حد و اندازه ذهن و زبان وی نیست. به طور مثال:

ته‌قه‌لای ماسی
ده چنگ قولاو
به‌زه‌ییم وه‌ی هات

ترجمه: تقلای ماهی / در چنگ قلاب / دلم به حالش سوخت
*
مه‌چیر ده دسم ده‌رچگ و
چگ بی مِ-
بادبادک

ترجمه: نخ از دستم رها شد / رفت بی من- / بادبادک
*
زارووی دگریوس
بای بردوگ-
بال‌پرندکه‌ی

ترجمه: کودکی می گریست / باد برده بود / بادبادکش را

معمولا در هایکو، کار شاعر آن است که بر خلاف ظاهر وقایع و اشیاء پیرامون، از در کنار هم قرار دادن چند عکس، تصویری از یک تجربه شهودی را خلق کند که از نگاه دیگران به دور مانده است.

اپیزود دوم: قرائت گولی از توپ و بادبادک

پیشینه منظومه ها معمولا در بر دارنده افکار و عقاید سراینده از یک واقعه و باز آفرینی ایده ها و آرمانگرایی ذهنی اوست. منظومه هایی که از عهد کهن تا عصر حاضر در دسترس علاقه مندان به شعر و ادبیات قرار گرفته است، بیشتر به توصیف تاریخ، فرهنگ، جنگاوری ها و افسانه های هر ملتی با در هم آمیختن اساطیر و نقش و کارکرد آنان آمیخته است. در ایران، شاهنامه را به عنوان ماناترین و پویاترین منظومه شعر فارسی که میراث فرهنگ و تمدن ایران زمین است می شناسند. پس از شاهنامه، بسیاری از منظومه ها و آثاری که توسط شاعران و منظومه سرایان خلق شده است، در پرتو شاهنامه قد برافراشته اند. در تاریخ معاصر شاید یکی از منظومه های مهم، شعر آرش سیاوش کسرایی باشد که با تطبیق جایگاه و منزلت ایران کهن با دوره ی پهلوی، علاوه بر به چالش کشیدن سیاست های شاهان پهلوی، بسیاری از نابسامانی ها و بیدادگری های جامعه ایران را ناشی از سیاست های غلط و بعضا استبداد رژیم گذاشته می داند.

شاملو در منظومه «پریا» به نوعی این استبداد و سیاهی را از زاویه ای دیگر روایت می کند. در ادبیات کُردی جنوبی، شاهنامه های کُردی و نادر نامه و یا منظومه های خورشید و خاور هر یک به بازخوانی حالات و آرمان های مورد نظر سراینده و جامعه ای که در آن سیر می کند، اشاره دارد. به طور مثال خلق منظومه ی نادر نامه دقیقا در زمانی شکل می گیرد که ایران قبل از دوره ی افشاریه، در یک حالت انحطاط و چپاول و بیدادگری قرار داشت، لذا سراینده آن با روی کار آمدن نادرشاه افشار و فتوحات گسترده وی که باعث امنیت و آسایش مردم شد، چهره ای از یک قهرمان را به تصویر می کشد که همگان آرزومند فرمانروایی و کشور گشایی او هستند.

منظومه «گولی و توپ قلقلی» سروده دکتر ایرج خالصی با نگرشی دیگر در صدد ترویج کمال انسانی در سایه «صلح و دوستی» است. این کمال بر خلاف برداشت های قدمایی از منظومه ها که دربردارنده فرهنگ، کیش و آیین و سنت زیست بوم سراینده و صاحب اثر است، بیشتر در پی معرفی و آگاهی سازی ذهن نوجوان نسبت به وقایع جهان پیرامون است «گُلی» که مخاطب اصلی این منظومه است، شنونده ای است که نیازمند آگاهی است. این آگاهی از زبان «نه نه» که به زعم من نام دیگر «تاریخ» است، به زبانی ساده و به دور از هر گونه تکلف، مسائل و موضوعات مورد نظر سراینده را برای مخاطب خود بیان می کند.

منظومه «گولی و توپ قلقلی و بادبادک» در دو بخش سروده شده است. بخش اول آن، گولی و توپ قلقلی است که سراینده بعضا به عنوان پیش درآمد و یا مقدمه، به معرفی شخصیت گولی می پردازد. این معرفی داستان وار و بسیار ساده بیان می شود:

گولی کیه گولی کیه
دوه‌ت بوچگله‌ی ئیرانیه
ئیرانیه و کورده و سنگین
یُسرین زووان، فره ره‌نگین
نه له‌ره و نه چاخه، گولی
وینه‌ی گول باخه گولی

دیالوگ های بین گولی و ننه زمینه ساز دغدغه ها و چالش های ذهنی ای است که گولی به عنوان شنونده و ننه در قامت راوی تاریخ به مسائل و موضوعات مختلف جهان پیرامون می پردازد:

یه‌کی پرسی یه چِ که‌سه
نیه‌زانیمن نامی چه‌سه
مو فرفری ئوشی، یه‌مه
ئوشم نامی ئه‌را هه‌مه
په‌ری زایه‌ی فه‌ریا ره‌سم
وه‌رد هه‌مه شه‌ر تی به‌سم

سراینده در ادامه حکایت درد و رنج و ناکامی ها را از زبان اشیاء و حیوانات و سالهای جنگ و دفاع در برابر بیگانگان را بیان می کند. گاه حکایت «حسن کچل»، گاه روایت روزهای تلخ و شیرین ایام را سلسله وار بیان می کند. در بخش دوم نیز، این بار گولی و بادبادک، دنباله منظومه است. در این بخش شاعر با آگاهسازی و معرفی شخصیت های تاریخی، ذهن گلی را به تحولات و موضوعات مختلف معطوف می دارد. ابتدا از «آرش کمانگیر» می گوید:

ده ئاره‌ش و که‌مانه‌گه‌ی
ده رای ئیران دا گیانه‌گه‌ی
ئو‌شم ئه‌رات ئه‌میر که‌بیر
پیاگِ دانا ئوو وه‌زیر
کی بی؟ ئه را ئیران چه کرد؟
ئوو پیای فره‌زان چه کرد؟
*
ئوشم ئه‌رات «گاندی» کی بی
یُسره پیاگی هندی بی
وه‌کیل و حوقووق زان بی
ره‌هبه‌ر هندووسان بی
*
ئمجا ده شار وه شار ئوشم
ئه‌رات ده «بوولیوار» ئوشم
نوشم ئه‌رات «زورو» کیه
ئوو سووار ئه‌سپ سیه
ئه‌رات ئوشم ده «ژاندارک»
سه‌نگین، ره‌نگین و بی باک
ده «جه‌میله بو پاشا»
دوشمنی نه‌کرد حاشا

به طور کلی فرآیند بخش دوم این منظومه معرفی رجال، قهرمانان و اندیشمندانی است که هر یک به نوعی در تاریخ ملت خود، تاثیرگذار و سرآمد بوده اند.

مخاطب منظومه «گولی و توپ قلقلی و بادبادک» بیشتر قشر نوجوان است. زبان و نوع روایت آن با توجه به گزاره های بکار رفته در متن اثر، معطوف به گروه سنی نوجوان است. این مجموعه با نگاه به رویدادهای تاریخی و تحولات متنوع در حوزه های اجتماعی، سعی دارد تا نسبت به آگاهسازی نسل نوجوان، آنان را با تاریخ و تحولات سیاسی، اجتماعی آشنا کند.

کد خبر 23707

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha