آنهایی که سن و سال بیشتری دارند، میدانند که در کردی کرماشانی ضرب المثلی این چنین رایج است که:« لیلگه مَمر! دَمَده تَمر! » و ترجمه تحت الفظی آن چنین می شود:« لیلی نمیر تو را به تمر (نام مردی) شوهر میدهم.» حکایت روزها و سالهای ما و نمایندگان مجلس در این استان و چه بسا بسیاری دیگر از مناطق، همین بوده و هست. وعدههای شیرین بسیار و پس از کسب آرا و رفتنشان به مجلس، فراموشی های فراوان!.
▫️انتخابات مجلس در ماههای پشت سر، دستخوش بسیاری از مسائل بود. کرونا تقریباً انتخابات دور دوم مجلس را به تنگنا کشاند و نمایندگان با آرای ناچیز به مجلس رفتند. آنچنان ناچیز که میتواند ضرب المثل شود. اما آنچه گذشت، گذشت. حال، روزگاری تازه به روی نمایندگان آغاز شده و الزاماً بایستی به دلایل بسیار، دل به رنجِ افزون بسپارند و شب را از روز نشناسند تا حداقل گوشهای از مشکلات مردم را حل نمایند. اما با کمال حیرت، مدتهاست نمایندگان به چشم نمیآیند و جز یکی دو تن که حضوری «سهیلوار» دارند، مابقی، آفتابی نمیشوند و در دنیایشان آب از آب تکان نمی خورد!.
به عنوان یک روزنامهنگار موظفم بپرسم: دلیل غیبت نمایندگان در تریبونهای مؤثر این روزها و ماهها چیست؟ مردم میخواهند بدانند در سخت ترین روزها و ماههایی که در چندین دهه پشت سر، نمونه اش را نمییابند، چه کارهای مفیدی انجام دادهاند؟ چرا از نقش نظارتی خود بر مدیرانِ غالباً ناکارآمدِ کرمانشاه غافل شدهاند؟ مدیرانی که دولتشان آفتاب لب بام است و آبی از آنها برای رفع مشکلات مردم گرم نمیشود.
آنچه مایهی دلسردی و نگرانی است، احتمال تغییر استراتژی نمایندگان از مطالبهگری عام برای مردم حوزهی انتخابیه، به سمت و سوی مطالبهگری در راهروهای ادارات کوچک و بزرگ است. آن هم برای گرفتن صندلی رنگ و رو رفتهی اتاقکی نمور برای اعضای ستادهایشان.!
می دانم که در بین نمایندگان، افرادی هستند که تن به این کار فرودین و نازل نمیدهند. اما سخت دردناک خواهدبود کار نمایندهای که به جای گرفتن حق مردم و تلاش برای رفع مشکلاتشان، در پی قانع کردن مدیری متوسط باشد که تا تنور گرم است، نان را بچسپاند! و عضو ستادش را سرنشین چنین صندلیهایی نماید.
نمایندهی محترم ضمن احترام ، باید در هر زمان ممکن به این بیندیشد که بر اساس چه وعدههایی به مجلس آمده است؟ در روزها و شبهای پرشور انتخابات، با چه وعدههایی مردم را امیدوار کرده است تا نامش را بر برگهی رای بنویسند؟
نمایندهی محترم باز ضمن احترام ، باید بداند که حال و روز مردم «خوب» نیست. آب خوش از گلویشان پایین نمیرود. آهی در بساط محرومان نیست. این را حالا گنجشکها هم که روزگاری با شکم سیر از حیاط خانهها برمی خاستند و جیک جیک مستانشان بود، فهمیده اند. گربهها میدانند که دیگر بوی کبابی از کوچهای برنمیخیزد. حالا با این مصداقها تصور کنید که همه مردم عضو ستادتان بوده اند. پس برای گرهگشایی مشکلاتشان آفتابی شوید و برای گامهایی محکم در جهت رفاه عمومی مردم اقدام کنید و در صورت توان شر مدیران نالایق را از سر مردم کرمانشاه کم کنید. اگر میتوانید یا علی!
* روزنامه نگار و پژوهشگر حوزه فرهنگ و ادب
نظر شما