سنندج، شهر فرهنگ، تاریخ و مدنیت هم هست. شهری که در آن کشاکش سنت و مدرنیسم به بارزترین شیوه ممکن نمایان است.
هنوز هم با گذری به مناطق و محلات قدیمی شهر مانند؛ قطارچیان، اغه زمان، چهارباغ و بازار سنتی... با انبوهی از سازه های معماری سنتی ایرانی، اسلامی با ته مایه های فرهنگ کردی مواجه خواهیم شد.
سردرهای سنتی، حمام ها، قهوه خانه ها، بازارهای سنتی، حیاط های مشجر و راهروهای تودرتو که قدمت بسیاری از آنها به دوران صفوی و قاجار برمی گردد، خود کتاب مصوری است که راوی زنده رویاها و آرزوها و کنش های اردلانیان در دالان های تیره و تاریک تاریخ است.
چه بزم های عاشقانه ای که در هزار توی این راهروهای تنگ، در گل و چوب و رنگ در آمیخته اند! راهروهایی که یادآور نغمه های اهورایی سیدعلی اصغرها، خالقی ها، کامکار هایند ... که هنوزهم با رهگذران عاشق در گفت و گویند.
دیوارهایی که به دنبال مخاطبند تا راوی داستان های شورانگیز بزم و رمز مرمان همیشه عاشق و شاعر و مبارز این دیار باشند. رنگ هایی که هنوز در سایه سار شوم آهن و بتن و مدرنیته شلخته بی تاریخ، نرم نرمک نوای حزین درون خویش را در گوش رهگذران عاشق هوشیار زمزمه می کنند. ...
نظر شما