مثلا گنده لاتی خودش یک نوع نشان است یا هرهری مذهبی ،بادی به هر جهتی و یا همین پول داری که با قدرت خرید هوادار که هیچی بلکه هر چی و هرکی از شاخ مار، شیر گنجشک و جون آدمیزاد بخواهی سه سوته زحمتش را برات می کشند هر چند که به اینجاها هرگز نمی رسد و در حد خرید یک ناهار کوفتی هم کفایت می کند. دار و دسته را که بعضی ها از ازل داشته اند یا یک جورایی با این ژن های خوب رابطه ژنتیکی یا به هرشیوه ای سر در آخور درباری داشته اند. که این روزها موسم استفاده بردن است و کیست که قدر قوم و خویش و دربار یا همان ایل و آل و تبار را در خوشی و ناخوشی وتنگا نشناسد و دست به دامان نشود که هرچه باشد خوب یا بد به خود بر می گردد و در چنین مواقعی قشون کشی نکند .

اصلا قدیم ها بن و بنیاد قدرت ها همین ایل و آل ها بودند.منهای همه این دردها دک و پوز این سلبریتی ها بماند ،همین هایی رو میگم که با کلیک و هشتک و استکیر اصل و نصب دار می شوند، زیر توپ می زنند، خالکوبی می کنند، حرف مفت می زنند، دلقک بازی در می آورند و به فالوورها و ممبرهای میلیونی شان می نازند. اینها هم مدام منت سر مردم می گذارند که به خاطر مردم آمدیم. اینها خودشان اگر از تنگی قیف فیلتر رد بشوند، موج ها راه می اندازند، آدم ها در جنته دارند که نگو و نپرس و اگر هم در تنگنای قیف فیلتر گیر بکنند می شوند دار و دسته و خودشان را پشت یکی از همین ها که دنبال دار و دسته می گردن قایم می کنند. همه چی کیلویی نه چون همین کیلو هم حساب کتاب دارد.

همه چی فله ای می شود. مثلا استادیوم ها درست می شود که نظیرش را در مادرید و میلان هم نخواهی دید،یا ترامپ را عنان می کنند ،اکسفورد بومی سازی می شود،جنگل های استرالیا را احیا می کنندو برای همه مجردها زن می گیرند،کار هم که خودتان می دانید کولبری رسمی می شود،معاف از مالیات.درشهر و دهات بلواها می شود ،فرشتگانی پیدا می شوند که منجیانی بی نظیرند یعنی به یکباره هرچه گره کور هست را وا می کنند.قدیسه هایی پیدا می شوند که لباس رفتگر بر تن می کنند بوسه بر دستان پینه بسته پیرمرد روستایی می زنند، بخت باز می کنند مریض، شفا می دهند مرده، زنده می کنند. آدم تعجب می کند چه آب ها در کوزه داشتیم و ما تشنه لبان می گشتیم، دریغا دیر همت به کشف آنها گماشتیم، اینجاست همه چلمن وبد قواره می شوند جز خودمان و دار و دسته امان. اگر دیر بجنبیم یا خوب نفکریم ممکن است این بار هم فرصت از دست برود. وقتی حساب و کتابی نباشد بحرالعلوم ها می آیند که همه فن حریف اند و مجال اعتماد می طلبند یا درخواست تجدید میثاق می کنند که کارهای نیمه تمامشان را اتمام کنند و دینشان را به این آب و خاک ادا کنند.برخی ها صرفا برای رضای خدا می آیند،دین بر گردن دارند.

نذر کرده اند در راه خدا ممبربخرند چاشت خورد دار و دسته عزیز.مصدق ها پیدا می شوند که طرح متمم ملی شدن صنعت نفت را تهیه و دانش تبدیلی آنرا برای اقتصاد منهای نفت کشف می کنند .تحریم خنثی می کنندو پنیرهای تازه به خوردمان می دهند.گاندی می شوند ،لباس محلی می پوشند و جان بر کف استقلال صلح آمیز از دست اجنبی می شوند.غرب و شرق را با طاعون باشه یا کرونا به حول و قوه الهی به زانو در می آورند.فی جمله در این موسم نسیم ها ،باد ها و طوفان ها می وزند که مژده بهار می دهند.بهاری جاوید که خزان ندارد،زمستان ندارد.در وصف بهار و لعن زمستان شعرها سروده می شود ،قلم ها می لغزند.بعد به یک باره همه چیز محو می شود .دوباره زندگی به دور باطل می افتد ما می مانیم با دنیایی از وعده های سرخرمن و آرزوهای بر بادرفته.حزب که نباشد همه از دنده چپ بالا می آیند و به راست می پیچند، بادی به هرجهت می شوند.مبتکر دموکراسی و آزادی به سبک خودشان می شوند،حزب که نباشد اوضاع همیشه قاراشمیش است.