مرگ دریاچه ارومیه فرا می‌رسد؟ / نتایج نگران کننده یک پژوهش در دانشگاه شریف

سرویس آذربایجان غربی- نتایچ یک پژوهش دانشگاه شریف می‌گوید؛ تراز دریاچه ارومیه به پایین‌ترین سطح در۶۰ سال گذشته رسیده و حالا حجم آب از سال ۹۴ هم کمتر شده است. دو گزاره بالا به خوبی شرایط به‌شدت بحرانی این‌روزهای بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران را نشان می‌دهد و از آغاز یک بحران زیست‌محیطی و اجتماعی در آینده نزدیک ایران حکایت دارد. این یافته‌های تازه با آنچه مسئولان مرتبط می‌گویند در تعارض آشکار است و شاید همین یافته‌ها هم دلیل اصلی انتشارنیافتن عمومی و شفاف آمار و اعداد مربوط به دریاچه باشد.

به گزارش کردپرس، بخش نگران‌کننده این گزارش، اما هشدار درباره فرارسیدن ابربحرانی است که پیش‌تر کارشناسان فراوانی در شیپور هشدار آن دمیده بودند؛ خشک‌شدن دریاچه‌ای که ده‌ها کیلومتر اطراف آن باید خالی از سکنه شود و نمک آن به چشم هر جنبنده‌ای در شمال غرب ایران خواهد رفت. گزارش می‌گوید «ویژگی طبیعی تمامی تالاب‌ها و دریاچه‌ها تغییرات درون‌سالی پیکره آبی آنهاست. دریاچه ارومیه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همه‌ساله تراز این دریاچه بین روزهای مختلف سال متغیر بوده است.»

اعتماد نوشت: «تراز دریاچه ارومیه در ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، کمترین تراز ثبت‌شده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۳ تاکنون بوده است و حالا حجم آب از سال ۹۴ هم کمتر شده است»؛ دو گزاره بالا که به خوبی شرایط به‌شدت بحرانی این‌روزهای بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران و یکی از ۲۵ دریاچه بزرگ دنیا را نشان می‌دهد، بخشی از نتایج پژوهشی تازه است که نسخه‌ای از آن هم در اختیار ما قرار گرفته است.

اگرچه این نتایج از آغاز یک بحران زیست‌محیطی و اجتماعی در آینده نزدیک ایران و به خصوص منطقه شمال غرب کشور حکایت دارد، اما از جهتی دیگر هم اهمیت آن‌ها دوچندان است؛ این یافته‌های تازه با آنچه مسئولان مرتبط می‌گویند در تعارض آشکار است و شاید همین یافته‌ها هم دلیل اصلی انتشارنیافتن عمومی و شفاف آمار و اعداد مربوط به دریاچه باشد. پیش‌تر و در یک نشست خصوصی خبرنگاران با وزیر نیرو، خبرنگار اعتماد همین موضوع را از «علی‌اکبر محرابیان» به پرسش گذاشت، اما پاسخ آن روز وزیر صحبت با مسوول دفترش و درخواست ترتیب‌دادن جلسه‌ای برای تشریح این موضوع بود؛ جلسه‌ای که با وجود تلاش مداوم خبرنگار اعتماد و ارسال چندین نامه تاکنون محقق نشده و همچنان هم آمار و اعداد مربوط به دریاچه شفاف منتشر نمی‌شود.

مسئولان حاضر به انتشار مداوم آمار و اعداد دریاچه ارومیه به شیوه پیشین نیستند

کاهش تراز دریاچه و رسیدن آن به پایین‌ترین اندازه در ۶۰ ساله گذشته براساس این پژوهش تازه درحالی است که همین دو هفته پیش و در ۱۳ تیر امسال دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه که حالا استاندار آذربایجان غربی است، گفته بود که «بسیاری از تالاب‌هایی که سالیان سال خشک شده بود احیا شد و نشاط اجتماعی خوبی را شاهد هستیم.» ادعای تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام مرتبط با احیای دریاچه و همچنین بهبود شرایط آن از سوی مسئولان کنونی اگرچه با نتایج این پژوهش تازه هم‌خوانی ندارد، گویا از سوی مسوولان مرتبط هم با شک و شبهه همراه است، چراکه خود این مسئولان حاضر به انتشار مداوم آمار و اعداد به شیوه پیشین نیستند و این موضوع حتی صدای اعتراض پژوهشگران را هم بالا برده است.

اطلاعات تازه، اما دقیقا چه می‌گوید و اگر یافته‌های آن دقیق باشد، چرا این‌همه هزینه و بودجه نتوانسته راه به جایی ببرد؟ در سمت دیگر، اما یک پرسش مهم به آینده این منطقه برمی‌گردد؛ اگر خشک‌شدن دریاچه حتمی است، چگونه می‌توان آثار سوء این بحران را ساماندهی کرد و فشارهای زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن را به کمترین حالت رساند؟

پژوهش تازه دقیقا چه می‌گوید؟

پیش از اشاره به نتایج و بررسی آنها، خوب است نخست نگاهی به روش این پژوهش داشته باشیم؛ آن‌طور که نویسندگان و پژوهشگران در نخستین گزارش مترتب با این پژوهش نوشتند، این پژوهش با هدف ارایه داده‌های قابل اتکا نسبت به روند تغییرات دریاچه ارومیه طی سال‌های اخیر و پیش‌بینی وضعیت دریاچه ارومیه در پایان سال آبی جاری (شهریور ۱۴۰۲) از سوی طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه و همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف تهیه شده است. بخشی از این بررسی به این صورت بوده که با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای Landsat و توسعه کد GEE، مساحت دریاچه ارومیه در تاریخ ۱۳ خردادماه سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ جمع‌آوری شده است. پژوهشگران این کار، برای کالیبراسیون کد توسعه داده شده در GEE نزدیک‌ترین داده‎ها از نظر تاریخی به تاریخ مدنظر را برای تعیین مساحت دریاچه از پژوهش‌های قبل استخراج کردند و با نتایج به دست آمده از مطالعه خود برای همان تاریخ مقایسه کردند.

با استفاده از روش خطایابی به روش RMSE نتایج این بررسی قابل قبول و قابل توسعه برای سه سال گذشته بوده است. چندجمله بالا را می‌توان به این صورت ساده‌سازی و خلاصه‌سازی کرد که پژوهشگران این پژوهش، نخست با استفاده از اطلاعات موجود به یک روش محاسبه رسیدند و در مرحله بعد برای سنجش صحت این روش، اطلاعات در دسترس چندسال گذشته را با روش تازه خود به دست آوردند که خطای آن نسبت به اطلاعات واقعی قابل چشم‌پوشی بود؛ این البته یکی از مراحل هر بررسی علمی است که به نام «ولیدیشن» یا همان صحت‌سنجی خوانده می‌شد. فارغ از این جزییات که تنها برای اطمینان از صحت بررسی و موردتاییدبودن نتایج به آن‌ها اشاره شد، سراغ نتایج برویم.

رسیدن تراز دریاچه به پایین‌ترین عدد ۶۰سال گذشته!!

یکی از مهم‌ترین نتایج این پژوهش هم اطلاعاتی درباره تراز دریاچه است که می‌گوید این عدد به پایین‌ترین مقدار آن در ۶۰ سال گذشته رسیده است. پژوهشگران این بررسی البته در گزارش خود نوشتند که با توجه به انتشارنیافتن داده‎‌های زمینی ثبت تراز دریاچه ارومیه در یک سال اخیر، با بهره‌گیری از ترازهای برداشت‌شده زمینی در سنوات قبل و داشتن مساحت معادل آن‌ها و یافتن مساحت دریاچه ارومیه در تاریخ مدنظر در بازه سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ که با استفاده از سنجش از دور گردآوری شدند، ترسیم نمودار تراز دریاچه ممکن شد.

آن‌ها همچنین در گزارش خود نوشتند که همبستگی قابل قبول نتایج با داده‌های زمینی تا سال ۱۴۰۱ نمایانگر صحت الگوریتم پیاده‌سازی شده و قابلیت اعتماد به تراز محاسبه شده برای سیزدهم خرداد ۱۴۰۲ است. اما با لحاظ کردن چنین جزییاتی، نتیجه دقیقا چه می‌گوید؟ یکی از نتایج مهم می‌گوید که «تراز دریاچه ارومیه در ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ کمترین تراز ثبت‌شده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۳ تاکنون بوده است.» به عبارت ساده‌تر، نخست نکته‌ای گزارش از رسید تراز این دریاچه به پایین‌ترین عدد در ۶۰ سال گذشته حکایت دارد؛ حتی پایین‌تر از روزهایی که عملا اعلام شده‌بود این دریاچه درحال مرگ است و هنوز ستاد احیا و نجات دریاچه هم شکل نگرفته بود.

تغییرات حجم دریاچه؛ حجم آب از سال ۹۴ هم کمتر شده است

بخش مهم دیگر نتایج این پژوهش که حاصل همکاری «طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه با همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف» است به موضوع حجم دریاچه می‌پردازد که دراین مولفه هم نتایج از یک بحران بزرگ حکایت دارد. گراف مرتبط با این بخش می‌گوید که حجم دریاچه ارومیه به پایین‌ترین مقدار خود در یک دهه گذشته رسیده و حتی از سال ۹۴ هم کمتر است. گزارش می‌گوید «تا پیش از سال جاری کمترین میزان حجم ثبت شده آب برای خردادماه در دریاچه ارومیه مربوط به سال ۱۳۹۴ بوده است. ولیکن با توجه به‌شدت افت تراز دریاچه ارومیه در دوسال اخیر، حجم کنونی آب داخل دریاچه ارومیه کمتر از میزان آن در تاریخ مشابه سال ۱۳۹۴ شده است».

پیش‌بینی مرگ دریاچه در شهریور ۱۴۰۲

بخش نگران‌کننده این گزارش، اما هشدار درباره فرارسیدن ابربحرانی است که پیش‌تر کارشناسان فراوانی در شیپور هشدار آن دمیده بودند؛ خشک‌شدن دریاچه‌ای که ده‌ها کیلومتر اطراف آن باید خالی از سکنه شود و نمک آن به چشم هر جنبنده‌ای در شمال غرب ایران خواهد رفت. گزارش می‌گوید «ویژگی طبیعی تمامی تالاب‌ها و دریاچه‌ها تغییرات درون‌سالی پیکره آبی آنهاست. دریاچه ارومیه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همه‌ساله تراز این دریاچه بین روزهای مختلف سال متغیر بوده است».

با این توضیح، اما نتایج این بررسی نکات مهمی دربردارد و می‌گوید:

۱- «بنا بر روند افت تراز دریاچه ارومیه در فصل تابستان، تراز آب دریاچه ارومیه در پایان شهریور سال آبی جاری به عدد بین ۱۲۶۹.۸۰ تا ۱۲۶۹.۹۰ متر از سطح دریاهای آزاد خواهد رسید».

۲-«پیش‌بینی انجام شده برای محدوده قرارگیری تراز دریاچه ارومیه در پایان شهریور ۱۴۰۲، بیانگر ثبت کمترین میزان تراز این دریاچه در ۶۰ سال گذشته خواهد بود».

دریاچه شهریور امسال خشک می‌شود؟

«عیسی کلانتری» رییس پیشین سازمان محیط‌زیست ایران که از سال ۱۳۹۲ تا اواخر تیر پارسال مدیر اجرایی ستاد احیای دریاچه ارومیه بود و یکی از آگاه‌ترین کارشناسان نسبت به اعداد و ارقام مرتبط به این دریاچه است، هم در گفتگو با «اعتماد» از نزدیک بودن مرگ این دریاچه به «اعتماد» می‌گوید. او معتقد است که آثار سوء ناشی از این بحران زیست‌محیطی چنان هولناک خواهد بود که زندگی در کلان‌شهری مانند تبریز عملا ناممکن خواهد بود و می‌گوید با همه این بحران‌های پیش‌رو، دولت کنونی توان علمی درک این بحران و آثار وحشتناک ناشی از آن را ندارد.

کلانتری در این باره به «اعتماد» می‌گوید:  «در دو سال گذشته یعنی روزهایی که دولت جدید سر کار آمده است، ارتفاع دریاچه ۹۷ سانتی‌متر پایین آمده است. دو سال پیش دریاچه ارومیه ۳/۹۳ میلیارد مترمکعب آب داشت، اما الان حجم آب آن به ۷۰۰ میلیون مترمکعب رسیده است. علاوه‌براین سطح آب دریاچه دو سال پیش در همین موقع ۳۱۰۰ کیلومتر مربع بوده و الان به۹۲۰ کیلومترمربع رسیده است؛ یعنی با این حساب تا پایان تابستان در دریاچه آبی نخواهد بود و دریاچه احتمالا تبدیل به باتلاق خواهد شد».

عملا هیچ کاری نکردند

این اعداد و ارقام و تغییرات آن‌ها برای هر فرد غیرکارشناس هم نشان از آغاز یک بحران دارد، اما چرا دولت کنونی چندان توجهی به آن‌ها ندارد و نه تنها به سادگی از کنار چنین ارقام هشداردهنده‌ای می‌گذرد که حتی از «شرایط مطلوب» دریاچه هم سخن می‌گوید؟

رییس پیشین سازمان محیط‌زیست ایران در پاسخ به این پرسش «اعتماد» هم می‌گوید: «من نمی‌دانم این دولت چه کاری انجام می‌دهد و با وجود اینکه چندین ماه است آب رودخانه زاب وارد دریاچه شده، شرایط کلی دریاچه تا این‌اندازه بحرانی شده است؟ حقیقتا نمی‌دانیم این‌ها مشغول چه هستند؟ اما می‌دانیم که نه حقابه‌ها را دادند و نه به دنبال کاهش کشاورزی هستند و عملا هیچ کاری نکردند و سطح زیرکشت آبی که قرار بود منع شود در آذربایجان غربی حتی توسعه هم پیدا کرده است. به نظر می‌آید دولت تسلیم نمایندگان شده است.

هیچ چیزی پیگیری نمی‌شود و همه‌چیز رها شده است. بی‌شک یک فاجعه زیست‌محیطی در راه است که به هیچ‌شکلی قابل جبران نیست و ملت آذربایجان باید حتما رییس‌جمهوری را بازخواست کنند و این قابل چشم‌پوشی نیست. همه شان (مسوولان دولت درباره دریاچه) هم دروغ می‌گویند. مثلا در فروردین امسال ارتفاع دریاچه را با شهریور پارسال مقایسه کردند و مدعی شدند که وضعیت دریاچه بهتر شده درحالی که همه می‌دانیم دریاچه همیشه ۱۵ فروردین بیشترین آب را دارد و در شهریور به کمترین مقدار آب می‌رسد. یعنی این‌ها آمدند بیشترین مقدار آب دریاچه در دوره خودشان را به کمترین حالت دریاچه در دولت قبل مقایسه کردند!» یک بحث مهم دیگر، اما به وضعیت آمار و اطلاعات مرتبط با دریاچه برمی‌گردد که در دولت جدید به صورت مداوم و شفاف منتشر نمی‌شود و همین موضوع باعث اعتراض فعالان محیط‌زیست و پژوهشگران مرتبط با حوزه دریاچه هم شده است؛ کلانتری درباره این موضوع هم می‌گوید: «بله، هیچ اطلاعاتی منتشر نمی‌کنند و وزارت نیرو هم هیچ اطلاعی نمی‌دهد. سازمان محیط‌زیست هم که باید مدعی دریاچه باشد، مرده و هیچ کاری نمی‌کند. نمی‌دانم در کشور چه می‌گذرد؟»

با این اوصاف و در چنین شرایطی به‌نظر می‌آید مرگ دریاچه چندان هم دور از انتظار نیست؛ اگر این اتفاق رخ دهد چه شرایطی در انتظار شمال‌غرب ایران و مردم منطقه خواهد بود؟ کلانتری در این باره هم می‌گوید: «اگر دریاچه خشک شود اولین قربانیان مردم تبریز و حاشیه شرقی دریاچه هستند. کشاورزی از بین خواهد رفت، به اختلاف درجه حرارت تابستان و زمستان ۷ درجه اضافه می‌شود که ژنتیک انسان، حیوان، گیاه و میکروب را دچار تغییر و جهش می‌کند. این جهش یعنی سرطان و ده‌ها بیماری و مساله دیگر. به عنوان مثال در سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴ که اوج خشک شدن دریاچه بود سرطان پوست در حیوانات شمال‌غرب دریاچه ارومیه ۲۰ برابر شده بود و حالا فکر کنید در صورت خشکی کامل دریاچه چه رخ خواهد داد؟ شهر تبریز در ۶-۵ سال آینده با آن غبار نمکی امکان زندگی نخواهد داشت.»، اما مگر می‌شود مسوولان کنونی نسبت به بحرانی مانند خالی از سکنه شدن کلان‌شهری مانند تبریز بی‌تفاوت باشند؛ واقعا مسوولان کنونی چه فکری می‌کنند و چرا این مساله را جدی نمی‌گیرند؟ کلانتری در این باره هم می‌گوید: «به نظر من دولت نمی‌فهمد که خشک‌شدن دریاچه یعنی چه و توان علمی درک مطلب را ندارند. به مردم هم اطلاعات غلط می‌دهند.»

حتی حساسیت مردم نسبت به خشکی دریاچه را از بین بردند

اگرچه آمار و اطلاعات و همچنین نتایج یک پژوهش علمی و قابل‌اعتنا از احتمال یک بحران بزرگ حکایت دارد و به‌نظر می‌آید حالا خشکی دریاچه هم چندان دور از ذهن نیست، اما یک فعال حوزه اجتماعی ساکن در منطقه از بحرانی دیگر سخن می‌گوید و آن از بین رفتن حساسیت مردم نسبت به دریاچه در یک‌دهه گذشته است. «محمدحسین حسن‌زاده» فعال محیط‌زیست و رییس کمیته مردم‌نهاد ستاد احیای دریاچه ارومیه در این باره به «اعتماد» می‌گوید: «واقعیت این است که دریاچه اصلا شرایط خوبی ندارد و آنچه بر عمق فاجعه دریاچه می‌افزاید اینکه قبلا یک حساسیت مردمی بود که در بین مسوولان هم وجود داشت، اما رفته‌رفته این موضوع عادی شده و هیچ خروجی هم ندارد. الان شرایط دریاچه از قبل هم بدتر شده و در مشکلات بزرگ‌تر جامعه کم‌پیدا و گم شده است.» او در توضیح این تغییر در حساسیت مردم، هم می‌گوید: «بحث دریاچه و ستاد احیا هر مشکلی که داشت یک نتیجه داشت و آن‌هم اعلام عمومی تراز دریاچه است، اما الان و بعد از اینکه ستاد از حالت قبلی خارج شده و دیدگاه متفاوتی ایجاد شده دیگر اعداد و ارقام شفاف به مردم اعلام نمی‌شود یا به‌موقع اعلام نمی‌شود. نکته دیگر اینکه هنوز برخی دستگاه‌ها و عمدتا حقوقی نگاه‌شان این است که این بحران را پاک‌سازی کنند و حتی کوچک‌شدن را به عنوان یک اصل برای خود پذیرفته و دنبال شعارهای خودشان هستند.»

بخش مهم سخنان این فعال اجتماعی، تاکید بر کاهش حساسیت عمومی نسبت به این بحران پیش‌رو است؛ او می‌گوید که راهکار این بحران در همکاری مردمی بود، اما روند فعالیت مسوولان به‌گونه‌ای بوده که حالا نه تنها شاهد همکاری نیستیم که حتی در برخی موارد میزان کشاورزی و حتی حفر چاه هم افزایش یافته است.

به‌نظر می‌آید در یک سمت آمار و اطلاعات از مرگ زودرس یک دریاچه تاریخی حکایت دارد و در سمت دیگر هم دماسنج‌های مرتبط با مسائل اجتماعی از کاهش حساسیت مردمی می‌گویند و همه این‌ها یعنی اینکه اگر نخواهیم بگوییم بحران بزرگ فرارسیده، دست‌کم باید پذیرفت که سیاهی در راه شمال غرب ایران است.

کد خبر 2758293

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha