۲۴ آبان ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۷
زنی در قلب هنر

سرویس کردستان- کاوشگر هنر است، از یک خط راست هزاران طرح می ریزد و با آبرنگ خلاقیت سخن ها و مشکلاتش را بر روی بوم روزگار نقاشی می کند؛ زنی که طلای جهانی هنر را به دست آورد.

به گزارش خبرنگار کردپرس، از همان کودکی نگاهش به همه چیز متفاوت بود. اگر دیگران به موارد مختلف نگاه عادی داشتند اما او نگاهی پر از ذوق با حلاجی جزییات در ذهن خود داشت. دوران مدرسه را با همان ذهن خلاق گذراند و از یک خط راست هزاران طرح می ریخت. گرچه وارد رشته علوم تجربی شد اما هنگام کنکور در رشته هنر شرکت کرد و این خط هنری را گرفت و پیش رفت تا جایی که مدال طلای المپیاد علمی- هنری آیساک دانشگاه پلی تکنیک مکزیک در رشته نقاشی را از آنِ خود کرد.

«حدیث طاهری بابامحمدی» هنرمند نقاشی که متولد اهواز است و ۷ سالی می شود که در قروه ساکن شده و روزگار خود را در رنگ و نقاشی و خلاقیت و موفقیت سپری می کند. هنرمندی که در پشت هیاهوی بی توجهی ها همچنان در عرصه هنری می درخشد آن هم نه به صورت ملی که بیشترین موفقیت هایش حضور در عرصه های بین المللی است.

زنی در قلب هنر

در مسیر رنگ و نقاشی...

گوشه ای از کلاس نقاشی اش منتظر نشسته. وارد کلاس که می شوی این تابلوهای نقاشی است که چشمک زنان نگاهت را خیره می کنند و با جذابیتی که دارند خوش آمد می گویند. با لبخند دلنشینی به استقبالت می آید. تن صدای خاص اش را بم می کند و در حینی که می گوید «خیلی وقت ها پیش منتظرت بودم» دعوت می کند بنشینی.

کلاس همانند یک گالری نقاشی است. یک طرف آثار خودش را می بینی و طرف دیگر آثار هنرجوهایش. انتظار در چشم هایش می درخشد. از او می خواهی شروع کند. «از همان کودکی به نقاشی علاقه داشتم و مدام در این باره مطالعه می کردم. آن اوایل جسته گریخته چیزهایی می کشیدم و به دنبال آموزش این هنر بودم و حالا هفت سالی می شود که به صورت حرفه ای نقاشی کار می کنم».

مسیر زندگی اش با هنر پیوند خورده. پیوندی که روز به روز زندگی او را به موفقیت گره می زند. ماجرای ورود او به موفقیت های پی در پی از یک فستیوال شروع شد. «یکی از دوستان برگه ای را برایم فرستاد. برگه ای که از فستیوال هنری خبر می داد. این فستیوال مربوط به سفارت سوئد بود و من موفق به شرکت در آن شدم».

«حدیث» بعد از شرکت در این فستیوال از سفارت کشور سوئد دعوتنامه ای دریافت می کند مبنی بر اینکه در نمایشگاه داوری آثار ارسالی حضور داشته باشد. «بعد از دعوت به سفارت سوئد اثرم توسط ۱۳ داور بین المللی انتخاب و جزو پنج اثر برتر شد و جایزه ورود به نمایشگاه آکسفورد را دریافت کردم».

او یک ماه بعد جواز حضور در نمایشگاهی با عنوان «زن در خاورمیانه» در دانشگاه آکسفورد لندن را کسب کرد. «در سال ۲۰۲۲ وقتی در نمایشگاه آکسفورد حضور یافتم باز هم اثرم در میان آثار برتر قرار گرفت و به موزه منچستر برده شد و بعد از آن هم به هلند فرستادند».

زنی در قلب هنر

ثبت جهانی دو اثر...

«حدیث» کمی مکث می کند و با نگاهی به تلفن همراه اش انگشت اشاره را روی صفحه گوشی بالا و پایین می کشد و بعد عکس نقاشی مینیاتوری را نشان ات می دهد. «این رو ببین». گوشی اش را نزدیک می آورد. نگاه که می کنی طبیعتی می بینی در شمایل یک زن؛ زنی که رقص نوروز را به نمایش می گذارد. «این کار «بانوی نوروز» نام داره که هم ثبت ملی شده و هم ثبت جهانی که در یادبود رویداد فرهنگی-هنری ردپای نوروز به عنوان اثر برگزیده معرفی شد».

این بانوی هنرمند با ذوق از دومین اثرش که ثبت ملی و جهانی شده رونمایی می کند. اثری که این بار از فرش ایرانی سخن می گوید. فرشی که در رج به رج آن ظرافت زنانه دیده می شود. «این تابلو را برای فستیوال ترنج در هندوستان که درباره فرش ایرانی با نام «هِرمس» کشیدم و به عنوان اثر برتر انتخاب و ثبت شد».

«حدیث» بعد از آن قلم موی اش به سمت «هانیکو» کشیده می شود. «خبر دادند فستیوالی در دانمارک برگزار می شود به اسم «ساکورا» یعنی شکوفه های گیلاس. برای شرکت در این فستیوال هنری ایده زن و شکوفه به ذهن ام رسید و نام آن را برای تداعی خاطرات کودکی «هانیکو» گذاشتم و به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد».

زنی در قلب هنر

«سِنیوریتا» لقبی که گرفت...

موفقیت های او به همین جا ختم نمی شود. این بار کبوتر هنری اش به بلندای آسمان ایتالیا رسید. «ایتالیا فراخوانی داد با دو موضوع «لبخند من و آزاد» که من موضوع آزاد را در نظر گرفتم و یکی از کارهای قدیمی ام را که درباره محدودیت زنان بود در این فراخوان شرکت دادم و پس از آن بود که به عضویت رسمی انجمن نوته ایتالیا درآمدم».

بعد از این عضویت، «حدیث» در فستیوال دیگری با نام «جشن مردگان» که در کشور مکزیک برگزار شد شرکت کرد و آنجا به او لقب «سنیوریتا» دادند و از اثرش تجلیل کردند.

مسیری به سمت انتشار کتاب...

«حدیث» که در حرفه هنری خود تخصص بسیار دارد تصمیم گرفت این تخصص را ثبت کرده و به دیگران هم یاد دهد. «تصمیم به چاپ کتاب گرفتم و با تحقیق و پژوهش با کمک نشر آخر موفق شدم کتاب «رنگ شناسی تخصصی» را منتشر کنم و حالا به دنبال چاپ دیگر کتاب هایم هستم».

به اینجای حرف هایش که می رسد نفس عمیقی می کشد. نگرانی خاصی را در چشمان اش می بینی. نگرانی که از حال پریشان او برای پشت سر گذاشتن تمامی این مشکلات و به دست آوردن چنین موفقیت هایی آن هم با دست خالی و بدون پشتوانه مالی، خبر می دهد.

زنی در قلب هنر

عضویت در مجامع هنری جهان...

می خواهی از مشکلاتی که داشته و دارد هم بنویسی اما قبل از آن باید لیست موفقیت هایش را تکمیل کنی. برای همین دنباله مصاحبه را می گیری. «فستیوال بعدی که شرکت کردم در انگلستان بود با عنوان «چیزی از گذشته» که برای این مورد اثری که درباره موسیقی قدیمی ایران بود فرستادم که بازهم جزو آثار برتر شد و به همین دلیل عضویت اتحادیه اروپا را دریافت کردم».

دعوت به فستیوال صلح توسط یونسکو در آبان ماه سال جاری دیگر افتخاری است که این زن هنرمند به آن رسید. «یونسکو از من دعوت رسمی کرد تا در فستیوال صلح شرکت کنم و من با اثر «صلح در جهان» باز هم جایگاه برتر این فستیوال را به دست آوردم».

زنی در قلب هنر

ویژه ترین افتخار...

گرچه «حدیث» تمامی این افتخارات ویژه را کسب کرده اما مهمترین و خاص ترین موفقیت او به جایی بالاتر می رسد. جایی که باید او نشان می داد چقدر قدرت ذهن اش فراوان است و چقدر می تواند با رنگ و قلم روی کاغذ آن را نمایان سازد.

با شرکت در المپیاد بین المللی ایساک که اردیبهشت ماه سال جاری در دانشگاه پلی تکنیک مکزیک برگزار شد توانست توانایی هنری خود را به عرصه نمایش بگذارد. «موضوع این المپیاد «تخیل علم با هنر» بود و بعد از انجام پژوهش های بسیاری اثری با عنوان «خانه من در مریخ» کشیده و ارسال کردم».

المپیاد ایساک (ISAC) با عنوان «تخیل در علم با هنر در فرهنگ های مختلف» یک مسابقه بین المللی هست. این المپیاد یک مسابقه انفرادی یا یک کار گروهی ۲ تا سه نفره بر روی ارائه پروژه های علمی و هنری بوده و شرکت در آن آزاد است.  

«حدیث» هیچ امیدی به برنده شدن در این المپیاد را نداشت و فکرش را هم نمی کرد که اثرش بتواند رتبه برتر و مدال طلا را کسب کند. «وقتی تماس گرفتند و اعلام شد که به اثرم در این المپیاد مدال طلا تعلق گرفته اصلاً باورم نمی شد و مدام فکر می کردم خیالاتی شده ام تا اینکه مدال و لوحم را ارسال کرده و به دستم رسید و آن لحظه برایم تا همیشه در زندگی ام ماندگار شد».  

زنی در قلب هنر

چشم بسته مسئولان به روی این موفقیت...

انتظار می رفت کسب این مدال طلای جهانی در عرصه هنر، زندگی «حدیث» را دگرگون سازد اما مثل همیشه این بی توجهی به هنر و هنرمند بود که در این شهر خودنمایی کرد. «از طرف مسئولان و متولیان حمایت آن چنانی صورت نگرفت و توقع داشتم بیشتر از این ها به هنر و هنرمند بها دهند».

مسئولان که برای هر چیزی پیام می دهند و تجلیل می کنند برای این موفقیت جهانی «حدیث» نه تنها کاری در خور توجه نکردند بلکه خیلی راحت ارزش هنر او را نادیده گرفتند. «من تمامی این افتخارات را با سختی کسب کردم هم از نظر مالی و هم از نظر نبود حمایت های معنوی. برای شرکت در همین فستیوال ها هزینه هایی باید می شد که تمامی آن ها را قرض کردن پیش بردم فقط برای اینکه نشان دهم هنر ارزش هزینه کردن و توجه را دارد».

زنی در قلب هنر

او می توانست پشت سد های مالی و بی توجهی مسئولان بنشیند و لباس حسرت به تن بپوشد اما به عنوان یک زن برای خود تنپوش صبوری دوخت و با نقاشی های مفهومی اش محدودیت های زنان را نشان داد و به نوعی با زبان هنر از ناهمواری ها در مسیر زنان گفت.

«مشکلات مالی و شخصی و خانوادگی در کنار حمایت نشدن از جانب مسئولان مرتبط موانعی هستند که همیشه بر سر راهم بوده اند. مشکلات شخصی و خانوادگی ام را می توانم تا حدودی حل کنم اما برای مشکلات مالی جاهایی واقعاً می مانم که چه کنم». «حدیث» ضمن گفتن این مطلب غم بزرگی چهره اش را می پوشاند و بغض در چشمان اش ته نشین می شود. حس و حالش را می توانی درک کنی و بدانی که چقدر سخت است تنهایی جنگیدن و ایستادن.

زنی در قلب هنر

گذر از سنگلاخ ها...

«حدیث» با همین نادیده گرفته شدن ها و حمایت نشدن ها مسیر خود را می رود. «سالیانه هر فصل چهار نمایشگاه دایر می کنم. هنرجویان من کارهای با کیفیت بالایی را تولید می کنند و به جرئت می توانم بگویم که همه این هنرجویان استعدادهایی هستند که در این شهر و استان کور شده اند و هیچ کسی هم دنبال رشد این استعدادهای هنری نیست. اما من نمی خواهم راه هنرمندان نوجوان و جوانم به همین سادگی به سنگلاخ بخورد و برای همین تا آن جایی که بتوانم کمکشان می کنم».      

مدام دنبال کسب اطلاعات و به روز رسانی هنر خود است. «معتقدم یک هنرمند اگر بخواهد پیشرفت کند باید دنبال مطالعه و کسب اطلاعات باشد. برای همین قبل از کشیدن هر نقاشی بسیار تحقیق داشته و سعی می کنم ایده هایی پر از هزاران حرف ناگفته را طراحی و نشان دهم».

زنی در قلب هنر

هنری که ناگهانی کلید خورد...

محو مصاحبه شدی و گذر زمان را متوجه نیستی. نگاهت بار دیگر کلاس نقاشی را دور می زند. هر تابلویی زل می زند در چشمان ات و انگار حرف ها دارند. با بی زبانی خود چنان صدای رسایی انعکاس می دهند که سکوت سرد اتاق را در هم می شکنند. ریز می شوی روی چهره «حدیث» و داری جزییات درونی اش را از روی صورت اش واکاوی می کنی که چشمان اش را از روی گوشی بر می دارد و با لبخند آرامی می گوید «خب... ادامه بدیم؟». با تکان سر منتظر شنیدن ادامه مسیر زندگی هنری اش می شوی.  

از هنرجوهایش می گوید و از اینکه چگونه وارد وادی هنر شد. «هنر برای من یکدفعه کلید خورد. رشته من تجربی بود اما کنکور هنر شرکت کردم و کاردانی هنر قبول شدم و حالا با ۴۰۰ هنرجو دارم این مسیر را رنگ آمیزی می کنم».

از دیگر موفقیت های این زن هنرمند دریافت «مسترینگ استادی» از انگلستان در کنار دریافت نشان «چیره دستان گرانیگاه» از فرانسه است. افتخاراتی که به راحتی نصیب هر کسی نمی شود و باید قدر دانسته شود اما...

زنی در قلب هنر

درهای بسته حمایت...

انتظار دارد دیده شود و برای ترسیم یک آینده هنری مورد حمایت قرار گیرد. «می خواهم از همه نظر مورد حمایت قرار گیرم تا بتوانم به پیشرفت های هنری بیشتری برسم. هرکجای دیگر اگر چنین افتخاراتی را هنرمندی کسب می کرد برایش سنگ تمام می گذاشتند اما برای من در این شهر و استان حتی یک تجلیل خشک و خالی هم نداشتند. یعنی دریافت مدال طلای المپیاد هنری آن هم در سطح جهان کم چیزی است!؟ چرا مسئولان به مقوله هنر هیچ توجهی ندارند!؟».

او کتاب های دیگری هم در دست چاپ دارد و فقط منتظر تأمین بودجه آن است. بودجه ای که گرچه اداره فرهنگ و ارشاد باید تأمین کند اما گویا برای این نهاد حمایت از هنرمندان شعاری بیش نبوده و نیست.

زنی در قلب هنر

تغییر نگاه به زنان از مسیر هنر...

«حدیث» یکی از مشکلات اصلی اش را نگاه جامعه و مسئولان به زنان هنرمند دانست. «نگاه به زنان هنرمند در جوامع کوچک هنوز نادرست است و برای همین من در این شهر توانستم محدودیت های زن بودن را به سختی پشت سر بگذارم و با شرکت در این فستیوال ها و کسب موفقیت های مختلف شاهد تغییر دیدگاه ها بودم. سخت است به عنوان یک زن هنرمند شرایط را میزان کردن و من در این کار موفق شدم».

بیشتر آثارش به نوعی با جهان زنان پیونده خورده و «حدیث» معتقد است با زبان هنر راحت تر می توان از محدودیت های زنان گفت.  

او که تنها داور فرهنگی و هنری در کردستان است دوست دارد جایگاه هنری اش مشخص باشد و بگذارند تا هنرش مثل نوری درخشان نوازش کند میدان رنگ و بوم را.

زنی در قلب هنر

بر فراز خانه هنر...

داری به پایان سخنان اش نزدیک می شوی. زبان اش می گوید دیگر حرف چندانی ندارد اما چشمان اش می نالند از اینکه قدر هنرش را نمی دانند. بلند می شود و یکی یکی آثار خودش و هنرجویانش را می آورد و نشان ات می دهد. هر کدام از آثار معناها دارند و سخن ها... در بیشتر طرح هایش زن نقش پررنگی دارد. زنی که لبخند می زند و جهان را سبز می کند و «حدیث» انگار خودش همان زنِ نقاشی هایش است... انگار لحظاتی که در زندگی گذرانده را در آثارش به نمایش در می آورد.

غرق در این همه هنرنمایی می شوی و  خیره در گیسوان بافته شده بانوی نوروز هستی که در میان شکوفه های بهاری روی فرش ایرانی هِرمس با نوای موسیقی کهن سرزمین می رقصد. زنی را می بینی که در جشن مردگان برای مترسک عزا گرفته و از سلسله موی دوست که ریشه در خاک دارد می گوید. می خواهی سربرگردانی که این بار زنی در خاورمیانه دست می کشد به عمق چشمان ات و نشان می دهد از میان حصار محدودیت ها می توان نور را یافت و به خانه هنر در مریخ رسید...

* مصاحبه و عکس: زیبا امیدی فر   

کد خبر 2763295

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha