ترافیک که اینک در ارومیه به گرهی کور تبدیل شده است، در کنار همهی مشکلات و معضلات شهری، از اساسیترین مشکلات این شهر محسوب میشود. غفلت، بیتفاوتی و عدم برنامهریزی مناسب و شایسته از سوی مدیران شهرداری و شورای شهر، هر روز بر وسعت این مشکل میافزاید طوری که امروزه بخش قابل توجهی از وقت شهروندان ارومیهای در خیابانها و معابر، پشت ترافیک سنگین تلف میشود و کوچهها و پسکوچههای محلات به معبر درروی خودروها از ترافیک تبدیل شدهاند و میتوان گفت دامنهی ترافیک به درب منازل شهروندان کشیده شده است.
با کمال تأسف با وجود اینکه گاهاً مسئولان و مدیران شهری از عنوان کلانشهر برای ارومیه استفاده میکنند هنوز زحمت سند جامع ترافیک شهری را به خود ندادهاند و بغیر از سندی ناقص و ناکارآمد از برنامه جامع ترافیک در شورای شهر گذشته از سال ۹۸ تاکنون هیچ اقدامی در این راستا انجام نگرفته است.
شورای شهر با ترکیب جدید که اکنون سومین سال دورهاش را سپری میکند اگرچه فرصت مناسبی برای عرضه ابتکارات و اجرای برنامههای خود برای حل مشاکل و مصائب شهری داشت اما با سیری گذرا و سطحی به شرایط و وضعیت شهر براحتی میتوان پی برد که کارنامهای مورد قبول از خود ارائه نداده است و بغیر از خرید تعدادی معدود اتوبوس و اجرای یکی دو پروژه محدود که برخی از آنها حتی از سالها قبل نیمهتمام مانده بود اقدام قابل ملاحظهای انجام نداده است، طرحهای ضعیف اجرا شده به هیچوجه جوابگوی مشکلات ترافیکی ارومیه که اکنون عنوان دومین شهر پرترافیک ایران را به یدک میکشد نداشته و تنها در بازههای زمانی کوتاهمدت جوابگو خواهند بود.
مدیران و تصمیمگیران شهری باید آگاه باشند که تسهیل رفتوآمد شهروندان حکم حیاتی دارد و انسداد خیابانها و معابر علاوه بر اتلاف وقت و انرژی و ایجاد آلودگی، هزینههای بهداشتی و روانی برای مردم راندمان کار و بازدهی را کاهش میدهد و ضرر و زیانهای متعددی را متوجه جامعه میکند.
دانشآموز و معلمی که به موقع به مدرسه نرسند، آمبولانسی که در موعد مناسب خود را به مراکز درمانی و پزشکی نرساند، سازمانهای امدادی و کمکرسانی نظیر آتشنشانی که به موقع به محل حوادث و اتفاقات نرسند، دانشجو و استادی که به موقع به دانشگاه نرسند، کارمندی که در ادارهاش سر موقع حاضر نشود، پزشکی که در اثر ترافیک به اتاق عمل نرسد، بازاریای که با چند ساعت تأخیر به محل کسب وکارش برسد، چه ضررهایی به جامعه میزند. حال در نظر بگیرید اگر حادثهای طبیعی نظیر زلزله اتفاق بیفتد چه فجایعی رخ خواهد داد.
در دهه ۹۰ راه برون رفت از وضعیت گره ترافیکی ارومیه گشایش امتداد خیابانهای عطایی و امام دانسته میشد و بافت فرسوده و هسته مرکزی شهر عامل اصلی ترافیک قلمداد گردید در عین حال در سویی دیگر مجوز بیمارستانهای کوثر و میلاد بدون در نظرداشت وضعیت ترافیکی و مطالعات جدی صادر شد که اکنون عامل اصلی ترافیک در مناطقی شدهاند که مدت زیادی از احداث آنها نمیگذرد در این ارتباط وضعیت ترافیک خیابان حسنی و پارک عجیب و غریب خودروها مثال زدنی است.
اینک که دیگر هیچ نقطهای از شهر را نمی توان یافت که بدون ترافیک باشد و ارومیه در کمال ناباوری در میزان ترافیک شهری از بسیاری از کلانشهرها سبقت گرفته و در رده دوم پرترافیکترین شهرهای کشور جای دارد لزوم برنامهریزی برای گشایش گرههای ترافیکی در بازه زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت الزامی است.
ارومیه به واسطه موقعیت جغرافیایی و اداری، شهری مهاجرپذیر، محل رفت و آمد و مقصدی مسافرتی است لذا نیازمند برنامهریزی استراتژیک و راهبردی در حوزه مدیریت شهری است. لزوم برنامهریزی دقیق، مدون و کارشناسی شده و رعایت مقررات در ساخت و سازها، احداث پارکینگ، ایجاد شبکههای بزرگراهی در کوتاهترین زمان، هوشمندسازی ترافیک، خارج کردن خوردن فرسوده از ناوگان شهری، نوسازی و ایجاد زیرساختهای لازم برای گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی و پیشرفته نظیر مترو، تراموا و بیآرتی، تقویت و حمایت از بازارچههای محلی که لزوم مسافرتهای درون شهری را کاهش دهد، تنها در سایه این اقدامات و در پی جدی بودن مسئولان و متولیان امر در حل معضل ترافیک میتوان در قدم دوم بر روی فرهنگسازی و همکاری مردم برای رهایی از این وضعیت حساب کرد.
نظر شما