شخصیت ادبی استاد هژار به نحوی است که میطلبد در بخشهای مختلف و از زاویههای دید متنوع به بررسی و مطالعه آثار او پرداخته شود، برای نمونه می توان گاهی تنها از هژار نویسنده، هژار مترجم، هژار مفسر و یا هژار تاریخ نویس و یا هژار شاعر نام برد.
به گفته اکثر ادیبان، دیگر ادب کردی نمونه ایی اینچنین به خود نخواهد دید. او چنان با تار و پود ادبیات کردی در هم آمیخته است که نامش از نام ادبیات کردی سوا نیست.
عبدالرحمن شرفکندی جز نخستین کسانی بود که در جمعیت تجدید حیات کردستان عضو شد و در بیان محرومیت مردم و بیداد شاهان و حاکمان شعر سرود و تخلص «هژار» را برگزید و با خود عهد کرد که هیچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبَرد و جز در راه مبارزه با ظلم و جهل شعر نگوید.
اشعار نغز و دل انگیز «هژار» به زودی به دلها راه یافت و وارد زبان خاص وعام شد. سپس قرار دستگیری او از سوی رژیم شاهنشاهی صادر شد اما در فرصتی از حبس گریخت و راهی عراق شد. کار طاقت فرسا و سوء تغذیه بیمارش کرد او در پی فرار از جور حاکمان و درمان بیماری سال های طولانی را در کردستان عراق، کردستان سوریه، لبنان و حتی روسیه گذراند.
سال ١٣٥٧، در نهایت پس از سال ها تلاش و مجاهدت ماموستا هژار به ایران بازگشت و در عظیمیه کرج ساکن شد. بار دیگر و برای چندمین بار، باز زندگی را از صفر شروع کرد و برای تأمین معاش و گذران زندگیِ خود و فرزندانش، به تکاپو افتاد.
در دانشگاه تهران ترجمه کتاب قانون در طب، تألیف ابو علی سینا را به او پیشنهاد کردند. کتابی که در طول هزاران سال هیچ فارسی زبان مسلط به زبان عربی جرات ترجمه این کتاب را دست ندادند اما ماموستا هژار ترجمه ایی بسیار دقیق این مهم را به سرانجام رساندند و همانگونه که خودشان می فرمایند: «رمز قلم ابوعلی سینا را کشف کردم» و استاد توانستند آن را در 9 جلد کتاب به زبان فارسی به عنوان یکی از برجسته ترین آثار ترجمه ی ایران به چاپ برسانند.
با تلاشی سخت و خستگی ناپذیر، بیشتر ساعات شبانه روز را به تحقیق و تألیف و ترجمه مشغول بود و در سایهی این کار پیگیر، آثار ارزشمند و کم نظیری را در زمینههای مختلف علمی و ادبی و فرهنگی، از خود به یادگار گذاشت؛ که از جملهی آنها؛ ترجمه قرآن کریم به زبان کردی، ترجمه رباعیات خیام به کردی، ترجمه «مم و زین» احمد خانی از کرمانجی به موکریانی، ترجمه «فرهنگ عمید» به کردی، «شرح و تفسیر دیوان ملای جزیری»، «تالیف تاریخ اردلان»، «تاریخ سلیمانیە» (میژووی سلیمانی) وکتاب های دیگری همچون «ئالە کوک»، خودزندگینامه با نام، «چیشتی مجیور»، دیوان شعری «بۆ کوردستان»، دیوانی «ھه ژار»، جمع آوری و چاپ اشعار شاعرانی چون شامی کرماشانی و ... از گنجینه ارزشمند ایشان به شمار می روند.
کار مداوم، بیخوابی، شمع زندگی این ادیب برجسته را به سوی خاموشی برد. تا آنکه سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال ۱۳۶۹ ، جان پاکش به جوار یار شتافت و با حضور دوستدارانش در مقبره الشعرای مهاباد در کنار دوست و همرزم دیرینش ماموستا "هێمن موکریانی"، آرام گرفت.
عبدالرحمان شرفکندی(زاده ۲۵ فروردین ۱۳۰۰ در مهاباد)، متخلص به "هژار"، نویسنده،مترجم،فرهنگنویس،واژهشناس،محقق، اسلامشناس، مفسر، فرهنگنویس و عکاس کرد بود.
کد خبر 2767226
نظر شما