کرد پرس- در ابتدای انقلاب و با توجه به شرایط خاص بینالمللی که ناشی از جنگ سرد و بلوکبندی جهان به دو بلوک شرق و غرب بود و انقلابیون به دلیل مشکلاتی از سوی هر دو سر قدرت که بنابر ادبیات آن زمان از سوی انقلابیون به نام امپریالیسم شرق و امپریالیسم غرب خطاب میشدند، سعی در اعمال بیطرفی و استقلال از دول استعمارگر را داشت شعار (نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی) را سرلوحهی کاری خود قرار داد و حتی سر درب وزارت خارجه را نیز به این شعار مزین نمودند.
حال و پس از گذشت حدود نیم قرن از این شعار و تغییر شرایط بینالملل و جایگاه ایران در منطقه و جهان و نیز عقد تفاهمنامههای ۲۵ ساله با چین در زمان وزارت آقای ظریف و نیز شراکت استراتژیک ایران با روسیه و چین از سویی و از سویی دیگر عقد قرارداد بدون فرجام موسوم به برجام، باز هم در زمان وزارت آقای ظریف، و خواست مردم مبنی بر تعامل با عزت و توام با حفظ منافع ملی با تمامی جهان لازم است شعار نفی رابطه که معطوف به شعار (نه شرقی، نه غربی) میباشد.
با درایت کارشناسان و مسئولین حوزههای ذیربط واکاوی شود و به عنوان یک پالس مثبت به جهان، حتیالامکان و در صورت صلاحدید به کلان راهبرد (هم شرقی، هم غربی) و با رویکرد حفظ منافع ملی، تغییر یابد.
هرچند طرح چنین موضوعاتی نیز ممکن است هزینهبر باشد اما چه دوست داشته باشیم و چه خوش نداشته باشیم دیگر نه شرق به معنای بلوک تحت فرمان دولت استعمارگر اتحاد جماهیر شوروی است و نه غرب تحت فرمان دولت استعمارگر آمریکا و همچنین ایران نیز پس از طی فراز و نشیبهای فراوان توانسته است به یک بازیگر موثر منطقهای و بینالمللی تبدیل شود و ایران نیز دیگر آن دولت نوپای انقلابی نیست فلذا پارادایم شیفت به عنوان یک اصل مهم در بهنگام سازی راهبردها و استراتژیها میبایست نادیده گرفته نشود به ویژه آنکه این مهم نیز میتواند منبعث از اصل اجتهاد در فقه شیعی تلقی شود.
بر خویش لازم دانستم به عنوان یک کنشگر سیاسی-اجتماعی این نظر را برای بررسی مطرح نمایم و انجام آن را به صلاحدید تصمیم سازان و تصمیم گیران کشوری درخواست نمایم که فرمودهاند: صلاح کار خویش خسروان دانند.
(این مطلب دیدگاه نویسنده است و لزوما مورد تایید کرد پرس نیست)
نظر شما