مدح و رثای امام حسین (ع) در شعر شاعران کُرد

بی شک آن چه ‌در طول تاریخ، موجب غنای میراث فرهنگی ما شده، توجه به اعتقادات و ارزش‌های دینی بوده است. در این رهگذر عشق به محمد (ص) و آل محمد از دیرباز در میان بزرگان ما جایگاهی خاص داشته ‌و چون یکی از عرصه‌های بارز تجلی و تبلور باورهای دینی، هنر و ادبیات است.

کرد پرس- اعتقادات پاک مردم ما در هنر و ادبیات این سرزمین به شکلی بارز منعکس شده است. آن چنان که طی سال های سال در تعزیه‌گردانی‌ها، شبیه‌خوانی‌ها، نمایش‌ها، در نطق سخنوران و در شعر شاعران، در خطبه های علما و مقالات نویسندگان، سیره‌ی زندگی و شهادت پر افتخار آل محمد(ص) محور اصلی موضوعات بوده است. در عرصه‌ی شعر، بهترین و زیباترین سخنان منظوم آن است که‌ با الهام از آیات کلام الله‌، احادیث نبوی، آموزه‌های دینی، عرفان اسلامی و زندگانی و سیره‌ی پیامبر گرامی اسلام (ص) و خاندان مطهّرش سروده ‌شده است.

در این رابطه ابیاتی که در مدح و رثای امام حسین(ع) سروده شده است، در زمره‎ی برجسته‎ترین و پربارترین این اشعار می باشد. زیرا شاخص هایی چون: آزادگی امام حسین(ع)، ظلم ستیزی و نحوه ی شهادت مظلومانه ای ایشان بر صور خیال شاعران کُرد تأثیر گذارده و ایشان احساسات پاک خود را در قالب ابیاتی وزین بروز داده اند.

شاعران کرد - که غالباً هم اهل تسنن و شافعی مذهب بوده‌اند- همواره دیوان اشعار خود را با مدح پیامبر اسلام (ص) و خاندان مکرمش آغاز کرده اند. در این میان ماجرای غم انگیز کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش، چنان بر اندیشه  ایشان مؤثر بوده که موجب شده در این راستا احساسات خود را در قالب ابیاتی وزین بروز دهند.

بی گمان این گونه اشعار به حدی است که‌ گردآوری و بررسی تمامی آنها در قالب مقاله ای چنین مختصر نمی گنجد. آنچه در این مقاله می آید قطره‌ای است از دریا و برگ سبزی است که‌ تقدیم شما عزیزان می کنیم.

بررسی ابیات شاعران کُرد

اشعار شاعران کُرد در مدح و رثای امام حسین (ع) را از یک دیدگاه می توان به دو دسته تقسیم کرد. نخست اشعاری که شاعران کُرد به شکل مستقیم در مدح و رثای امام حسین (ع) سروده اند و دوم اشعاری که به انگیزه های مختلف سروده اند و در آن به دلیلی از ماجرای جانگداز کربلا یاد کرده اند.

ابتدا ابیاتی از اشعار نوع اول را به عنوان نمونه در پی می آوریم و به طور مختصر بررسی می کنیم.

با بررسی شعر شاعران کرد در می یابیم که شاعران برجسته ای چون: نالی، مه حوی، مولانا خالد نقشبندی، قانع، حافی، مولوی، غریق، بیخود، شارق هرسینی، ملا پریشان دینوری، غلام رضا خان ارکوازی، سیف القضات، شیخ رضای طالبانی، ملا احمد خاکی، ترکه میر، حه مدی صاحب قران، جوهری، مینه جاف، دبیر، منوچهر خان کولیوند،سید حسن سورینی، فقیه قادر همه وند، الله مراد هرسینی، شامی کرماشانی، مجدی و گلشن کردستانی در این میدان به شایستگی داد سخن داده اند.

لذا در این بخش نمونه هایی از این گونه اشعار شاعران کرد را به اجمال مورد بررسی قرار می دهیم.

مولوی تاوه گویزی (1221- 1300ه.ق)شاعر عالم و مجتهد کرد شافعی مذهب در کتاب «العقیده المرضیه» که به لهجه ی اردلانی است، در مدح اهل بیت پیامبر(ص) سنگ تمام گذاشته و در ابیاتی زیبا به مدح حسنین(علیهم السلام) پرداخته است. وی در بخشی از اشعار زیبایش می فرماید:

«ئه‌ولاد که‌ئه‌ولا و فه‌زڵی جه‌لی بوو

ئه‌ولا تاج له‌ولا ئه‌م لا عه‌لی بوو

نواندی ئه‌و ساف که‌ماڵی ئه‌سڵه‎ین

ئاینه‌که‌ی ساف «حه‎سه ن و حسه‎ین»

ئه‌خلاقی «حه سه ن» نایێته ‌ته‌قریر

زوان کام که‌لام؟ خامه‌کام ته‌حریر؟» ( مولوی، 1407: 79 الی81)

او در ادامه ی این شعر زیبا می گوید: ترکیب «ذبح عظیم» که در آیه ی یک صد و هفتم سوره  مبارک صافات آمده است در شأن حضرت امام حسین(ع) است:

(قالَ واصِفاً حَضرَتُ العَلیم)

(وَ فَدَیناهُ‌ بِذَبحٍ عَظیم)

ئه‌لَبه ت ئه‌و زیبحه ‌حسه ین بوو رِاسه

ئه‌سفیا هه‌رچی ده‌فه‌رموون واسه

په‌ز ئه‌رچی چرای ڕه‌وزه‌ی نه‌عیم بێ

ده‌شێ بۆچ لایه‌ق وه‌سف عه‌زیم بێ» ( مولوی، 1407: 79 الی81)

ماموستا قانع مریوانی (1318- 1358ه.ق) شاعر پرآوازه کرد نیز در ابیات مختلفی به مدح و ثنای پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت مکرم ایشان پرداخته، چنانکه در یکی از اشعار مشهورش با مطلع:

«یا موحه‌ممه‌د لێو به بارو دڵ به بریانم مه‌که

ئه‌ی ره‌ئیسی هه‌ردوو دنیا دیده‌ گریانم مه‌که » ( قانع،1970: 41)

پس از نعت پیامبر (ص)، آل طاهرین را شفیع قرار داده است و خوش می سراید:

«تۆ که‌لیم و ته‌کیه‌گاهت عه‌رشی عاله‌م میسلی توور

قابی قوسه‌ینێ له ‌به ینا ما به تێکه‌ڵ نوور و نوور

باعیسی ته‌زئینی قه‌سرو جه‌ننه‌ت و سیمایی حوور

رۆژی مه‌حشه‌ر چۆن به باری نه‌گبه‌ته‌ۆ بێم بۆ حوزور؟

سا له‌به ر خاتر حسه‌ینت دڵ په‌رێشانم مه‌که» (همان)

شیخ محمد سمیرانی مشهور به «حافی»(1241- 1322ه.ق) نیز در یکی از اشعارش در بخشی ازکتاب «نظم المحاسن» ضمن بر شمردن فضائل پیامبر بزرگ اسلام (ص)، پس از مدح خلفای راشدین، در مورد حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه ‌ی زهرا (س) و حسنین (ع) چنین نغمه‌ سر می دهد:

«پس عـــلی مرتضــی زوج بتـــول شــــد مدار از وحدت و شرع رسول

نور علم و زهــــد و ورع و انقطاع زو چوشمس انداخت در عالم شعاع

لیک شد بر وی زمستان این جهان از خوارج وز گـــــــــــروه‌یاغیان

نهب زد قهرش بر ایشــان برف وار قتل از ایشـان کــرد جمعی بی شمار

بعد رحلت کـــردن آن نور عیـــن مقتدی آمد حســـن دیگــــر حســـین

.......................................................................................................

باز آن شـــــــــــهزادگان مفتخر هر دو از زهــــــــــر قضا تیغ قدر

با جفا و جــــــور اعــــوان یزید عاقبت گشــــتند مظلوم و شهـید

رستخیز آمد زمین از هـــجرشان آسمان از غم بر ایشان خون فشان» (حافی، 1380: 125.)

اما شیخ رضای طالبانی (1253- 1327ه.ق)شاعر برجسته ی کرد سه قطعه شعر فارسی در مدح و رثای امام حسین و آل علی (ع) دارد که به راستی خود به تنهایی برای معرفی جایگاه و مقام ادبی هر شاعری کافی است. سال هاست این ابیات در مجالس مذهبی و زورخانه ها خوانده می شود وشاید بسیاری ندانند شاعر این ابیات گهربار شیخ رضای طالبانی است. وی در ماتم آل علی خوش می سراید که:

«در ماتم آل علی (ع) خون هم چو دریا می رود

تیغ است و بر سر می زند دست است و بالا می رود

از عشق آل بوالحسن (ع) این بر سر و آن سینه‌ زن

داد و فغان مرد و زن تا عرش اعلی می رود

پیراهن شمع خدا یعنی حسین و مجتبی (ع)

جان ها همی گردد فدا سرها به یغما می رود» ( طالبانی، 1949: 117 و 118)

شیخ رضا درقطعه شعرزیبای دیگری در مورد عاشقان راستین امام حسین(ع) می فرماید:

«لافت از عشق حسین (ع) است و سرت بر گردن است

عشق‌بازی سر به میدان وفا افکندن است

گر هوا خواه حسینی ترک سر کن چون حسین (ع)

شرط این میدان به خون خویش بازی کردن است» (همان)

ملک الکلام مجدی: میرزا عبدالمجید متخلص به «مجدی» (‌1268 - 1344 ه‌.ق ) نیزدر رثای ‌حضرت امام حسین(ع) شعر زیبایی سروده است که‌ چند بیت از آن رادر این بخش می آوریم:

«ای توتیای دیده‌ ی جان خاک پای تو

برتر زعرش بارگاه‌ کبریای تو

در رستخیز خون جگر بر زمین چکد

ز آن شاخ گل که ‌بر دمد از نینوای تو

کردی به راه ‌دوست تن و جان خود فدا

بادا هزار جان گرامی فدای تو

در بحر رحمت است شناور هر آن کسی

یک قطره‌ اشک ریزد اندر عزای تو» (خیریه،1390 :67)

میرزا محمد ملقب به «سعید دیوان» و متخلص به جوهری فرزند میرزا حسن صندوق دار سنندجی، (1259 ه‌.ش – 1336 ه.ش) قطعه شعر زیبایی در مرثیه‌ی ‌امام حسین (ع) و شرح واقعه‌ی ‌کربلا سروده، که چند بیت از آن را به عنوان نمونه تقدیم شما می کنیم:

«باز این چه ‌شیون است و چه ‌زاریست در جهان

کز دیده‌ ی سپهر بود جوی خون روان

باز این چه‌ماتم است که‌اندر ظهور او

در گریه ‌چشم پیر و بنالد دل جوان

باز این چه‌شورش است و چه‌ماتم که‌ صبح و شام

از مهر و ماه ‌اشک فرو ریزد آسمان

باز این چه ‌نوحه ‌و چه‌فغان و چه ‌ماتم است

که ‌از آب چشم چرخ روان رود کهکشان

بهر عزای آل رسول خدا، حسین (ع)

شاه ‌ عرب امام عجم نور مشرقین

در ماتم حبیب خدا زاده‌ی بتول

ای سینه ‌آه ‌سر کن و ای دیده‌ خون ببار»(همان)

ذات تو هست معنی قرآن و ز اهل کین

چون پاره پاره صفحه قرآن، قبای تو

می خواست در زمانه کند محشر آشکار

روز نبرد بازوی معجزنمای تو

عهد الست آمد و تسلیم عرضه کرد

تا جان نثار دوست نماید وفای تو

تو تشنه، جان سپردی و آب فرات هم

بود از تو تشنه تر به لب جانفزای تو

بودند بی خبر که بقا در ولای توست

قومی که خواستند به گیتی، فنای تو

رنجی که قاتلان ترا هست روز حشر

امروز مر مراست ز هجر لقای تو

رحمی کن و ز لطف مرا سوی خویش خوان

زان پیشتر که جان دهم اندر ولای تو

بخش دوم- اشعاری که در آن شاعران کرد به طور غیر مستقیم به واقعه‎ی جانگدار کربلا اشاره کرده‎اند.

مولوی تاوه گویزی(1221- 1300ه.ق) شاعر بی بدیل کرد هنگام مرگ همسرش در قطعه شعری از واقعه کربلا یاد کرده و احوال غمگین و پر ملال خود را به احوال اسیران کربلا تشبیه نموده است و می گوید: او را یزید مرگ همراه برده است و من نیز اسیر ابن زیاد غم و اندوه هستم. وی بدین شیوه مرگ را به «یزید» و غم و اندوهی که او را فرا گرفته به «ابن زیاد» - که بازماندگان واقعه ی کربلا را به اسارت گرفت- تشبیه کرده است. مولوی در نهایت در این قطعه ی حزین می گوید: وای بر من! راستی فردا که روز موعود (رستاخیز) فرا خواهد رسید تو گویی من نیز چون امام حسین(ع) سرم کجا و تنم در کجا خواهد بود؟

«شوورای عاشووران دیسان به زمش به ست

موحه‌رِره‌م ئاما مه‌حره‌م شی نه‌ده‌ست

ئه‌و خه‌ریک نه‌چۆڵ شاری عه‌ده‌مدا

من نه ‌که‌ربه لای سارای ماته‌م دا

ئه‌و« یه‌زید» مه‌رگ وه‌ئه‌سیر به‌رده

من زاده‌ی زیاد، خه‌م یه‌قیر که‌رده

بازاڕه‌ن واده‌ی مامه‌ڵه‌ن ساقی

هه‌ی بگره‌ فانی، وه‌ی بده‌ر باقی

ڕۆ حسه ین ئاسا فه‌ردا که ڕۆ بۆ

داخوم سه‌ر جه‌کۆ لاشه‌م جه‌کۆ بۆ» (مولوی کرد،1961: 341- 340)

مه حوی(1246- 1324ه.ق) عارف راز آشنا نیز در این بیت فارسی به واقعه ی کربلا اشاره کرده ‌و آمدن یار را هم چون رفتن بزرگی به زیارت کربلا تشبیه‌کرده ‌است:

«کرد او گذر به خاک من خفته‌ در بلا شاه ‌ آمد از برای زیارت به کربلا» ( مه‌حوی، 1367: 16)

همچنین محوی دربیتی ملمع که‌ کردی و ترکی است، با اشاره‌ به ماجرای کربلا و شهدای آن واقعه می گوید، یار چو کشتار خانه‌ی عاشقان را دید گفت:«من نخستین یزید هستم و این جا کربلای مکرر است»:

«تورکی من کوشتار خانه‌ی عاشقانی دی وتی:

من بیرنجی بیر یه زید، ئێره ‌ئیکینجی کربلا» ( مه‌حوی، 1367: 16)

و ملا خدر نالی(1215- 1273ه.ق) شاعر خوش قریحه و نازک خیال کرد نیز اینچنین به واقعه ی کربلا اشاره کرده است:

هه موو رۆژم دوعایه داخۆ که ی بێ به تیرێکم شه هیدی که‌ربه‌لا که‌ی

(نالی، 1961: 49

این ابیات تنها نمونه های کوچکی بود از اشعاری که شاعران کرد در سوگ و رثای حضرت امام حسین(ع) سروده اند. همچنان که در آغاز گفتیم تعداد این ابیات به حدی است که نه تنها در یک مقاله، بلکه شرح آن ها در چند دفتر هم نمی گنجد. لذا برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب به همین مقدار بسنده می کنیم.

فهرست منابع

1- تاوه‌گویزی، سید عبدالرحیم،(مولوی کرد)، 1407، عقیده‌ی مرضیه، به کوشش ملا عبدالکریم مدرس، چاپ اول، بغداد، الخلود، 1407 ه.ق.

2- تاوه‌گویزی، سید عبدالرحیم، (مولوی کرد)، 1961 م. دیوان مولوی، به کوشش ملا عبدالکریم مدرس، چاپ اول، بغداد، النجاع،

3- خیریه، بهروز، 1389، اهل بیت پیامبر در شعر شاعران کرد، انتشارات کتاب فردا، قم.

4- سمرانی، شیخ محمد، 1380، دیوان اشعار، به کوشش ارسلان شریعتی، نشر تافگه، سنندج.

5- سلطانی، محمد علی، 1369، حدیقه‌ی سلطانی، با نظارت عبدالرحمن شرفکندی و ...، جلد دوم، چاپ اول، ارومیه، صلاح الدین ایوبی.

6- طالبانی، شیخ رضا، 1949 م، دیوان اشعار، به کوشش علی طالبانی، چاپ اول، بغداد، معارف.

7- قانع، محمد، 1970،گولاله‌ی مریوان، به کوشش وریا قانع، چاپ چاپخانه‌ی راپه‌رین، سلیمانیه، چاپ دوم.

8- محوی، محمد، 1367، دیوان اشعار، به کوشش ملا عبدالکریم مدرس، انتشارات صلاح الدین ایوبی.

9- نالی، ملا خدری احمدی شاویسی، 1364، به کوشش ملا عبدالکریم مدرس، انتشارات صلاح الدین ایوبی، سنندج.

کد خبر 2772910

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha