کردپرس- استان آذربایجان غربی با دارا بودن تنوع زبانی قومی و نژادی، مرزهای طولانی و همسایگی با سه کشور ترکیه، عراق و آذربایجان، ظرفیتهای گردشگردی در حوزههای مختلف تاریخی، طبیعی و ...، ظرفیتهای بیبدیل در حوزههای کشاورزی، باغداری و معدنی و ... و دهها بلکه صدها فرصت _ که پرداختن به آنها مجال ویژهای جهت بررسی و ارزیابی میطلبد_ با وجود همهی فرصتها و ظرفیتهای موجود فاصله معناداری با شرایط مطلوب داراست.
پس از گذشت قریب به نیم قرن از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آسیبشناسی دلایل توسعهنیافتگی این منطقه پرظرفیت حائز اهمیت و جایگاه ویژهای است.
روی کار آمدن دولت جدید که اتفاقاً سکاندار آن اشرافیت کامل بر مسائل و مشکلات استان دارد فرصتی کمنظیر و بسیار ارزشمند است. بدون شک نگاه نابرابر قومی زمینهساز بسیاری از کمبودها و شرایط نامطلوب امروزین استان است. دولتهای دوازدهم و سیزدهم با درک این مهم، در پی آن بودند که با انتصاب استانداری غیربومی در رأس امور، ظرفیتهای بالقوه استان را در جهت به فعلیت رساندن آنان تسریع و تسهیل نمایند بنابراین در این دو دوره که استاندارانی غیر بومی بر استان حکمرانی میکردند شاهد تسریع در روند بهرهمندی و بهرهبرداری از ظرفیت هایی بودیم که پیشتر بویژه به دلیل تسلط نگاههای قومی و نژادی معوق مانده بودند.
استان آذربایجان غربی دارای مرزهای عریض و طویل با کردستان های عراق و ترکیه است که امتداد فرهنگی، قومی و نژادی حوزه تمدنی ایران زمین است و حتی کوتاهترین مسیر ارتباط با کردستان سوریه هم از این استان است امری که در دورهی گذشته مورد توجه قرار گرفت و نشستهای مختلف استانداران اقلیم کردستان و استانهای کردنشین ایران با ابتکار استاندار آذربایجان غربی مورد توجه قرار گرفت، تلاش در جهت گشایش گمرکات جدید در استان، تسریع در بهرهبرداری از جاده بینالمللی ارومیه_سرو، تسهیل عبور و مرور مرزنشینان و استفاده از ظرفیتهای بازارچههای مرزی همگی فرصتهایی بود که در دوره گذشته استانداران غیربومی مورد توجه ویژه قرار گرفت.
در این شکی نیست که گرفتار شدن و تلاش در جهت گرفتار کردن استان و منطقه به برخوردهای قومیتی که چندیست از سوی همسایگان مورد بهرهبرداری سیاسی واقع میشود به مصلحت مردم این منطقه و کشور نیست و اکنون که جریانهای شناسنامهدار قومگرا، مجال را برای یک کاسه کردن قدرت و تمامیت خواهی مناسب میبینند در تقلی هستند تا از فرصت رییسجمهور همتبار در این جهت بهره جویند، دکتر پزشکیان که زاده و بزرگ شده استان است اینک در معرض آزمونی است تا با انتصاب استانداری متخصص، توانمند و فاقد جهتگیریهای قومی در امتداد دو دور اخیر، مسیر تحول و پیشرفت استان را تسهیل نماید چرا که مسائل منطقه مورد بحث نیازمند نگاهی استراتژیک و راهبردی ملی است که با ترسیم مرزبندی شفاف با لابیهای قومگرایی که در چهل و اندی سال گذشته یکی از موانع اصلی پیشرفت استان بودهاند مسیر آینده این منطقه را روشن نماید.
ثابت شده است که بومی یا غیربومی بودن در سازوکار تعیین مدیران ارشد در عصر کنونی، ایدهای منسوخ شده و خارج از اصول گزینش مدیران است و معیارهای مهمتری در این زمینه وجود دارد و در واقع معیار بومیبودن یا نبودن در انتخاب استاندار ریشه در ترجیح منافع گروهی، قومی و فردی بر منافع و مصالح همگانی است امری که با اصرار و پافشاری گروهای صاحب نفوذ و لابیهای قدرت مبنی بر گزینش استاندار بومی در استان آذربایجانغربی موجب گرفتار شدن استان به چرخهی توسعه نامتوازن و نامتعادل است.
اینک که افراد و چهرههای شاخص قومگرایی در استان و به ویژه شهر ارومیه در مجال پیش آمده فرصت سازماندهی مجدد یافتهاند تلاش دارند تا ضمن اعمال فشار برای کسب سمت استانداری، مسیر آرام رو به رشد استان را مختل و با ترجیح منافع باندی و گروهی، مصلحت و منفعت عمومی استان را به حاشیه برانند.
با این وصف از دولتی که با شعار «وفاق ملی» بر سر کار آمده است انتظار میرود از جهتگیریهای سیاسی و جناحی دوری کرده و با هوشیاری از افتادن در دام گروههای قومی و نژادی اجتناب نماید تا دورنمای وضعیت این استان گرفتار نگاهها و رفتارهای باندی و گروهی فعالان ستاد انتخاباتی رئیس جمهور نگردد.
نظر شما