یلدا؛ شب التفات به فرهنگ و «چرخش فرهنگی» / بهروز سپیدنامه

سرویس ایلام - دانشیار گروه جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی دانشگاه ایلام در یادداشتی به بهانه فرا رسیدن شب یلدا، یک واکاوی جامعه شناسانه انجام داده است.

به گزارش خبرگزاری کردپرس، بهروز سپیدنامه در این یادداشت می نویسد:

سنت دیرین شاهنامه و حافظ‌خوانی در شب چله (شب یلدا) بر این نکته تأکید می‌کند که «فرهنگ به مثابهٔ متن» است و مواجههٔ ما با فرهنگ باید مبتنی بر درک لایه‌های زیرین و پنهانی آن باشد. ساختار اصلی شاهنامه نیز مبتنی بر روایت است و روایت سرشار از شخصیت‌های متعدد و دیالوگ‌های فراوانی است که متن را به سمت چندصدایی و به تعبیر «باختین»، «مرکز گریز» و عدول از «خوانش مسلط و مؤکد»  هدایت خواهد کرد.

ساختار اشعار حافظ نیز مبتنی بر چند لایه بودن، سیالیت معنا و تکثر برداشت‌هاست. بر این اساس، در شب چله با دیوان حافظ فال می‌گیرند. حافظ به ما یاد داده است که باید برخوردی هرمنوتیکی با متن داشت. خوانش هرمنوتیکی فرهنگ نیز به درک معانی آن و سیاست‌گذاری بر اساس فهم لایه‌های زیرین انجام خواهد پذیرفت و براساس چنین فهم و خوانشی، باید به صداهای متکثر و متنوع در عرصهٔ فرهنگ توجه کرد و از تک صدایی دیدن و سیاست‌گذاری نمودن پرهیز نمود.

شب چله (یلدا)، شب التفات به فرهنگ و «چرخش فرهنگی» است. ایدهٔ «چرخش فرهنگی» در جامعه‌شناسی به معنی توجه ویژه به فرهنگ است. قبل از این ایده، نظریه پردازان یا فرهنگ را به عنوان امری تبعی و پیرو و دستور گیرنده از امر غیر فرهنگی نظیر اقتصاد و سیاست می‌دانستند یا آن را خرده نظامی هم ارز سایر خرده نظام‌های موجود در  نظام اجتماعی می‌دانستند.

اندیشمندان واضع مفهوم «چرخش فرهنگی» بر این باور بودند که باید «برنامه‌ای قوی» برای سیاست‌گذاری فرهنگی تدوین نمود. آنان مهم‌ترین اصول این برنامه را «بازسازی هرمنوتیکی متون فرهنگی» و توجه به نقش کنشگران در تدوین و تکوین ساختارها و فرم‌های فرهنگی دانستند.

مواجههٔ هرمنوتیکی با فرهنگ، مبتنی بر تفسیر فرهنگ بر اساس «حلقهٔ تأویل»، اعتقاد به «شاخص -متن» و «تحلیل نیتی» است.

حلقهٔ تأویل ناظر بر رابطه متقابل (دیالکتیک) جز و کل است؛ نظیر رابطه کلمه و جمله. جمله بدون اجتماع واژگان پدید نمی‌آید و برای فهم کلمه باید آن را در متن جمله قرار داد.
فهم فرهنگ و سیاست‌گذاری فرهنگی نیز باید بر اساس فهم نمادها، نشانه‌های فرهنگی و زمینه‌های فرهنگی انجام پذیرد. سیاست‌گذاری فرهنگی مبتنی بر احساس استغنا از درک جز و کل و رابطهٔ متقابل آن‌ها، راه به جایی نخواهد برد.

«شاخص-متن» به معنی آن است که هر شاخصی را باید بر اساس زمینه و متنی که در آن قرار گرفته است تفسیر نمود. مثلا در متن یک فیلم کمدی، هر اتفاق غیر معمولی ممکن است اتفاق بیفتد و سبب خنده  بینندگان گردد، اما همان اتفاق در یک فیلم غیر کمدی، غیر قابل پذیرش جلوه خواهد کرد.
هر پدیدهٔ فرهنگی را باید در متن و زمینهٔ آن تفسیر نمود و اعتقاد به این «زمینه مندی»، سیاست‌گذاران فرهنگی را به «درک همدلانه از فرهنگ» و احتراز از مطلق‌اندیشی رهنمون خواهد ساخت.

«تحلیل نیتی» در ساحت فرهنگ و سیاست‌گذاری فرهنگی یعنی توجه به دنیای ذهنی مخاطبان و برنامه‌ریزی بر اساس درک و تفسیر «جریان‌های بین‌الاذهانی»  است.
اهتمام به خوانش‌های متکثر اقشار و طبقات از  پدیده‌های فرهنگی مانع برنامه‌ریزی فرهنگی برمبنای مطلق‌اندیشی خواهد شد.

کد خبر 2778989

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha