کرد پرس- دیدەبان نە یک دستگاه عریض و طویل، بلکه سازمانی مردم نهاد است که از طریق شبکەای از شهروند - خبرنگاران در اسرع وقت جهانیان را در جریان آخرین پیشامدهای جنگ سوریه و موارد نقض حقوق بشر و تلفات غیرنظامیان و نظامیان قرار می دهد.
طراحی ساده و ابتدایی سایت دیدەبان که به دو زبان انگلیسی و عربی در دسترس است، بیانگر مشی حرفه ای و مستقل آن است.
به جرات می توان گفت معتبرترین خبرگزاری های جهان نظیر رویترز، CNN، AP و BBC در سال های اخیر اغلب متکی به آقای عبدالرحمن بودەاند.
باری رامی که در انصاف و دادگریش شکی نیست، دیشب در یک گفتگوی تلویزیونی به داوری دربارەی سیاست جنگی ترکیه علیه کردها پرداخت.
به باور او مشکل ترکیه نه با نیروهای سوریەی دمکراتیک و نه حتی دشمن دیرینەاش پ.ک.ک بلکە با اصل وجود کردهاست.
به گفتەی او در میانەی این خصومت و سنگدلی بدسگال، کوبانی جایگاهی ویژە دارد؛
خاری در چشم دولتمردان آنکارا و عقدەای که همیشه آزاردهنده است.
مایەی تعجب نیست که یک فعال سیاسی عرب مسالەی کرد را بیشتر و بهتر از خیلی از سیاستمداران و درس خواندگان کرد بشناسد که ایدەها و فرضیات اصلی شان را از پروپاگاندای حزبی و نه از مطالعه و خرد راستین می گیرند،
سوگمندانه نه ماهیت رژیم ترکیه را می شناسند و نه دولت های دیگر صاحب و وارت مسالەی کرد را.
مثلا تبلیغات حزبی می گوید که اگر در سال 2014 در جریان انتخابات پارلمان کردها دست دوستی به سوی اردوغان دراز و کسری کرسی هایش برای تشکیل دولت را جبران می نمودند، آتش جنگ در کوهستان قندیل زبانه نمی کشید و کردها در سوریه به خطر نمی افتادند.
کسی منکر اشتباهات کوچک و بزرگ و متعدد پ.ک.ک نیست. کسی هم نباید در دادن نمرەی دمکراسی به آنها گشاده دستی نماید.
اما واقعا می شود حزبی که ظاهرا در میانه ایستاده - حزب اردوغان - پس از ناکامی در اتحاد با حزب چپ گرا و گلوبالیست کردی دمکراتیک خلق ها، به دامن حزب راست گرا و فاشیست حرکت ملی بخزد؟
من می گویم اولی از ابتدا ممتنع ولی دومی ممکن بود.
بلوک حاکم بر آنکارا یک سنتز ترک - اسلامی و نوعی رجعت به خاستگاه تاریخی خود است.
رژیم ترک های جوان به رهبری انور و طلعت و جمال؛ هر سه پاشا هم همین بود:
در خاورمیانە اسلام گرا و در قفقاز و آسیای میانه پان ترکیست!
تفاوت این جاست که آن زمان ارمنیان، دیگری و دشمن اصلی بودند. چه به لحاظ ژئوپولتیک اتصال سرزمینی امپراتوری در مرزهای غربی را ناقص و بنا به اقتضای زمانه در آن روزگاران از ترک های آناتولی درس خوانده و متجددتر و در مشاغل جدید مهارت بیشتری داشتند.
اکنون هم کردها مانع اصلی اشتیاق و آرزوهای توسعە طلبی و الحاق خواهی سلطان هستند.
زیرا برای رسیدن به ایران، سوریه، عراق و جنوب قفقاز ابتدا باید از سد کردها گذشت و با چالش های گوناگون مسالەی کرد دست و پنجه نرم کرد.
اما عقدەی سیاسی کنونی همانطور که رامی گفته، کوبانی است.
نقطەای کانونی در تاریخ مبارزات کردها و فرازی سرنوشت ساز در روندهایی که به تشکیل اقلیم روژاوا انجامید.
اغراق نیست که بگوییم کوبانی که اینک از چند سو در حصار ترکیه و متحدانش است، استالین گراد کردهاست.
نه صرفا به خاطر مقاومت جانانه در برابر داعش که انعکاسی جهانی یافت، بلکه به علت مشروعیت سیاسی عظیمی که برای کردهای سوریە به ارمغان آورد.
نبرد استالین گراد هم فقط نخستین نقطەی توقف رایش نبود، بلکه آغاز انفتاح الگوی شوروی در جهان و مسحور کنندەی تخیل و حس تحسین روشنفکران نسبت به ارتش سرخ و رهبری آن بود.
البته بخش اعظم این رخداد توهم و برخاسته از حباب ایدئولوژی بود، اما دهه ها طول کشید تا کنار برود.
طی این مدت هم نه تنها هنجارهای سیاسی و شاخص های زیبایی شناختی، بلکه معادلات ژئوپولتیک و استراتژیک هم دگرگون و عملا جهان متحول شد.
داستان کوبانی هم از این قرار است؛ پیوند دهندەی یک گروه چریکی ساکن کوهستان به قدرت های بزرگ جهان و متروپل هایی مهم چون واشنگتن، بروکسل، لندن و پاریس.
مهم تر از آن نمایش کردها به عنوان تنها نیروی میانه رو و سکولار در آشفته بازار سوریه و کلیشەی پرکاربرد مدافعان جهان آزاد در برابر افراط گرایی شیعه و سنی و استبداد خون ریز بعثی!
در حقیقت این راز تنفر بی پایان اردوغان از کوبانی و اسطورەی مبارزاتی آن است.
کردهای نزدیک به حزب دمکرات کردستان ساده اندیشانه خیال می کنند که با جایگزینی واحدهای مدافع خلق با انجمن ملی کردستان و لشکر روژ و پایین آوردن پوسترهای های اوجالان و برافراشتن پرچم اقلیم کردستان می توان مساله را حل نمود.
زهی خیال باطل! این یک مغلطەی حزبی آشکار و محصول پروپاگانداست. لطفا ببینید رامی چه می گوید!
نظر شما