ضرورت تحول عظیم فرهنگ برخورد با محیط زیست؛ واقعیتی اجتناب ناپذیر/ *نگین گویلی

یکی از مهم ترین پیش شرط های تحقق یک نظام توسعه یافته، موقعیت فرهنگی و فرهنگ نهادینه شده در آن جامعه است. امروزه تمدن هر کشوری بر پایه فرهنگ شهروندان آن استوار است. تعامل سازنده با محیط پیرامونی و حق حیات برای سایر جانداران در کنار روشنگری نسبت به سرمایه های آینده بخشی از فرهنگ شهروندان را شامل می شود.

کُرد پرس- در دنیای پر تلاطم امروزی نباید همزیستی را صرفا به‌ رفتار متمدنانه انسان ها با همدیگر معنا کرد، چرا که انسان ها علاوه بر روابط با همدیگر باید حق زیست برای سایر جانداران به مثابه بخشی از حیات را محترم شمرده و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی با فرهنگ سازی دقیق سرلوحه زندگی بشر امروزی قرار گیرد تا از آلام های ناشی از یکه تازی انسان مدرن که دستاورد آن بسیاری از بحران های امروزی است کاسته شود.

تمامی واکنش های ما نسبت به محیط زنده پیرامون مان دارای کنش هایی خواهد بود و بی تردید بسیاری از آنچه امروز تحت عنوان بحران های ریز و درشت زیست محیطی قابل بحث است، دقیقا کنش طبیعت در مقابل رفتار انسان هاست. مردم در مقابل بهره برداری از طبیعت وظایفی دارند، استفاده صحیح از منابع موجود؛ نگهداری و حفظ آن، همچنین مراقبت از زیست بوم از وظایفی است که تک تک شهروندان ورای سیاست های کلان کشورها باید برای خود تعریف و به آن عمل کنند.

شهروندان همیشه و در طول تاریخ در مقابل بیماری های واگیردار برای حفاظت از جان خویش اقدامات پیشگیرانه ای را انجام داده اند اما هرگز برای مقابله با تخریب و نابودی محیط زیست پیرامونی که زمینه ساز همان بیمارهای پاندمی بوده است تدابیری نیاندیشیده اند.

برای تغییر در رویه های رایج در برخورد انسان با طیبعت نیازمند باز تعریف بسیاری از نگاه های سنتی انسان به محیط هستیم. انسان ها ابتدا باید در نگرش خود همچون موجودی که حق سیطره بر جهان پیرامونی را دارد تغییر داده و برای بازسازی این نگاه که بحران آفرین بوده است اصولی دیگر را با نگاه همزیستی برابر با محیط زیست در پیش گیرند که لازمه ی آن ایجاد انقلابی در همه زمینه ها به ویژه فرهنگ شهروندان می باشد. تغییر رفتار های سنتی نسبت محیط زیست نیازمند یک آگاهی همگانی است. آگاهی انسان ها از محیط زیست و پیامد های دست اندازی بی رویه و غیر مسئولانه به آن می تواند گام اول و مهمی جهت ایجاد فرهنگی همگانی در بهبود وضع نابسامان فعلی باشد.

امروزه بحران های عدیده ای از ناحیه شهروندان و نظام های سیاسی محیط زیست را احاطه کرده است که در صورت ادامه این روند و نبود عزمی عقلانی و عملیاتی ممکن است خطرناک تر از حد تصور باشد. اگر گذرا به آنچه انسان ها بر خود و پیرامون روا داشتند اشاره کنیم می توان موارد ذیل را برشمرد:

-کشور های توسعه نیافته به ویژه در خاورمیانه با ساختن جزایر مصنوعی با هدف رسیدن به منافع اقتصادی آنی در صنعت گردشگری و... زیست سایر جانداران را به مخاطره انداختند که طرح های کار شده در این زمینه به توجیه اقتصادی مقطعی به توسعه پایدار نرسید و در اقتصاد و نظام حکومت ها سبب شکل گیری بحران های دیگری شد.

-عدم فرهنگ سازی شهروندان ساکن در مناطق جنگلی و مراتع باعث به وجود آمدن یک بیگانگی در سطح وسیع نسبت به محیط پیرامونی شده است که همین مسئله باعث استفاده نادرست و بی رویه انسان ازمنابع و ذخایر شده است که بی شک علاوه بر مسئولیت اجتماعی انسانها نهادهای متولی نیز برای روشنگری وظایفی دارند.

-تغیر کاربری منابع طبیعی به صورت غیر قانونی و یا گاها را اعمال نفوذ شخصیت ها امروزه معضل مهمی است‌که غیر قابل انکار است. ویلا سازی ها و ساختمان سازی های یک شبه در دل جنگل ها و مراتع چنان روبه گسترش است که در صورت عدم تدبیر واقعی با ضمانت اجرای دقیق که‌ علاوه بر پشتوانه قانونی از ناحیه نهاد قدرت هم حمایت شود، می تواند ظرف چند سال آینده تمامی منابع طبیعی را به ورطه ی نابودی بکشاند.

-استفاده بی رویه از منابع آبی یکی دیگر از معضلات فعلی می باشد که خطرات آن به وضوح طی سال های اخیر مشاهده شد. این مسئله مهم علاوه بر پیامد های بیشمار زیست محیطی از نظر اجتماعی و امنیتی می تواند خطرناک باشد. استفاده ناصحیح و غیر علمی با دخالت غیر متخصصان از منابع آبی مسئله ای جدی است که می طلبد با دخالت نهاد قدرت از دست یازیدن بیش از پیش نیروهای غیر متخصص در این زمینه شرایط را برای ورود کارشناسان زبده فراهم کنند تا با طرحی نو و راهکاری علمی از جدی تر شدن این بحران جلوگیری شود.

در مقام جمع بندی باید عنوان کرد که موارد مطروحه صرفا بخش کوچکی از بحران های فعلی و‌ پیش روی محیط زیست است. برای پیچیده تر نشدن وضعیت؛ اجتماعی کردن بحران محیط زیست می تواند آسان ترین و کم هزینه ترین راه حل عملیاتی باشد. یعنی نهاد قدرت تلاش کند با فرهنگ سازی مداوم تک تک شهروندان را در مقابل محیط پیرامونشان مسئول بداند تا با آشتی میان انسان و طبیعت بدون هزینه های نادرست شرایط را برای استفاده بهینه از منابع فراهم کند و از تخریب دائمی آن توسط انسان جلوگیری کند. البته این به معنای سلب مسئولیت از نهادهای متولی نیست و لازم است که با ورود متخصصان و به شکل علمی نهادهای مسئول در این زمینه هم تغیرات زیادی ایجاد کنند. چرا که آنچه امروز به عنوان بحران محیط زیست مطرح است بخشی از آن حاصل سیاست های اعمالی همین نهادهاست.

دانشجویی جغرافیای دانشگاه کردستان

کد خبر 282929

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha