اگر دو پدیده اطلاعرسانی خیلی قدیمی یعنی میز خطابه و کتاب را کنار بگذاریم که جایگاه ویژهای دارند، در تاریخ معاصر، روزنامه و مجله که اصطلاحا مطبوعات گفته میشوند، پیشتاز رسانههای مدرناند. مطبوعات پیش از آنکه رادیو پا به میدان بگذارد، رقیب نداشتند؛ اما بهمرور که دانش و فناوری پیشرفت کرد، رقبایی جدی برای جراید کاغذی و نیز رادیو و تلویزیون پیدا شد و دامن خود را همه جای دنیا گستراند تا رسیدیم به امروز که انواع و اقسام رسانه بر بال اینترنت سوار شده و هر کجا که میخواهند، میروند. از همان ابتدا که رایانه گامبهگام به زوایای زندگی مردم ورود پیدا کرد، عدهای بر این باور بودند که کاغذ افول خواهد کرد و روزی روزگاری فرا میرسد که کاغذ به تاریخ میپیوندد و در ردیف عتیقهها قرار میگیرد. این را یکی از دانشآموختههای دانشکده پلیتکنیک تهران در حدود 45 سال قبل به نگارنده گفت امروزه که هنوز در ابتدای راه این نوع تکنولوژی تحولآفرین هستیم، بسیاری از ارتباطات و اطلاعرسانیها و پیامها و حسابوکتابهای کاغذی به مجازی تبدیل شده و زندگی مردم را اداره میکنند. در این شرایط بر روزنامهها و مجلات چه میگذرد و جایگاه اطلاعرسانی و فرهنگسازی آنها کجاست؟ البته وقتی سخن از روزنامهها و مجلات پیش میآید، دو نوع مجازی و کاغذیاش مدنظر است. آن دسته از مطبوعات مستقل که تریبونی برای عموم مردم بهویژه اندیشمندان فرهیخته به حساب میآیند؛ درحالحاضر با سختی تمام پیش میروند. گرفتاریهای ناشی از سختگیریهای ناخواسته و هزینههای تولید آنها و نبود تبلیغات تجاری به دلیل شرایط موجود باعث شده که نگرانیهایی در میان اهل مطالعه و اهالی فرهنگ و ارباب جراید به وجود بیاید. اگر مطالعه روزنامه و کتاب رو به کاستی بگذارد، بیش از همه این فرهنگ و دانش و بهویژه فرهنگ عمومی است که ضربه میخورد. در حوزه اطلاعرسانی نمیتوان به فضای مجازی مخصوصا به گروههای اجتماعی اعتماد کرد . راستیآزمایی اخبار و تحلیلهای ناشی از آن که فضای مجازی را انباشتهاند، کار آسانی نیست. اگرچه مردم و بهویژه جوانان وقت زیادی را صرف دیدن آنچه از طریق اینترنت تلفن همراهشان منتشر میشود، میکنند؛ اما پراکندگی مطالب و بعضی ابتذالهای کلامی و نوشتاری، تیشه به ریشه میزند. در سالهای اخیر جاذبههای تصویری حوزه اطلاعرسانی و سرعت انتقال پیام و بهویژه انتشار سریع رویدادها یا اظهارنظرها، هر علاقهمندی را به سوی خود میکشاند؛ اما نباید شک کرد که انحرافات ناشی از اطلاعرسانی مغرضانه و فضاسازیهای ضدفرهنگی، مانند سم مهلک، اخلاق و صداقت و انسانیت را نابود میکند. اینجاست که باید جامعه را متوجه ارزش و اعتبار مطبوعات مستقل با مدیران و همکارانی آزاداندیش کرد و اطلاعرسانی صادقانه و فرهنگسازی شرافتمندانه را در آنها سراغ گرفت. درهرصورت ضرورت دارد که اولیای فرهنگی جامعه و مدیران جراید و دستاندرکاران مطبوعات در اندیشهای علمی و اجتماعی، برای رویآوردن بیشازپیش مردم به مطبوعات تدابیری بیندیشند و برنامهریزی کنند که اگر چنین کنند، به بهبود شرایط کمک شایانی کردهاند.
این یادداشت امروز نهم مردادما در روزنامه شرق به چاپ رسیده است.
نظر شما