فضای رسانه امروزه تعیین کنندەترین عرصه برای سیاستهای جهانی است و در این میان جوامعی پیشرفت خواهند کرد که از این ابزار کارساز بتوانند نهایت بهره را ببرند. چه حق ها که با فضاسازی رسانەها ناحق نمی شود و چه ناحق ها که حق جلوەگر نمی یابد.
در همین کردستان خودمان چه هتاکی ها و شبنامهنویسی و تحلیلهای بیپایه به ویژه در شبکههای مجازی که صورت نمی گیرد. در سایه بی توجهی به رسانەهای رسمی، متاسفانه جای تحلیلهای کارشناسی و نقدهای علمی را این شبنامەها گرفتەاند. مردان سکوت کردهاند و نامردن لب به هتاکی گشادهاند. مقدرات ما نه در دست و نخبگان و پختگان که در دست پخمگان است. وقتی مدیران بر امور تسلط ندارند این پخمگان هتاک هستند که در فضای مجازی برای آنان تعیین تکلیف میکنند! و جالب اینکه چون آلوده به مفاسد هستند و ناآشنا به امور، خیلی راحت تن به هر نوع رفتاری میدهند؛ حتی باجدهی. این رفتارها باعث شده که نخبگان رسانه در حاشیه قرار گیرند و نظارهگر مانور روزانه آماتورها و "رودار"ها باشند.
نازنینان!
در نبود یک سازمان نظام مند و ضعف کارشناسی در نظام جامع رسانەای کشور، متاسفانه نازنینان برغالب رسانههای ما چنگ انداخته و چون تیولی آن را در اختیار خود گرفتاند.
به باور کارشناسان، رسانههای رسمی ما سیاهترین دوران را از لحاظ اعتماد عمومی سپری میکنند. اعتمادی که ستون فقرات رسانه است به راحتی میتوان صدای خورد شدنش را زیر فشار انبوه تولیدات حساب های اجتماعی دنیای مجازی شنید.
دردناک تر از هر چیز، کسانی بر این مجموعه حساس نظارت دارند که تفاوت خبر و شایعه را نمیدانند و بسیاری از تصمیمات خود را بر اساس شایعات شبکەهای مجازی میگیرند، شبکەهایی که از لحاظ قوانین کشور فاقد رسمیت هستند.
در عصر رسانهسالاری و در غیاب حضور قوی رسانههای رسمی بخصوص رسانه ملی، این نازنینان هستند که منشا بسیاری از تصمیمگیریها برای مراکز رسمی محسوب میشوند. برای هر کدام از این ادعاها میتوان مصادیق فراوان برشمرد، لیکن به علت طولانی بودن مطلب از ذکر مصادیق خودداری می شود.
روزنامهها که برای صاحبان اصلیاش صاحهای سراسر رنج و عذاب است برای این نازنینان گنج شده است!
بدون شک تا ارادەای برای اصلاح و تقویت رسانەهای رسمی و ترمیم بنای اعتماد فروریخته به رسانه داخلی نباشد امیدی به بهبود اوضاع نیست و به مرور زمان، آن دسته از علاقهمندان نیز تحت تاثیر فضاسازی های سنگین و معادله پیچیده قدرت، سیاست- اقتصاد، استحاله شده و گوشهنشینی را بر حضور متعهدانه ترجیح خواهند داد کما اینکه بسیاری اکنون به آن تن دادهاند.
و اما صرف نظر از گرانی کاغذ و افزایش هزینههای چاپ و نشر، این روزها مطبوعات تحت تاثیر اپیدمی کرونا سختترین دوران خود را میگذراند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انگار منتظر چنین فرصتی بود تا آخرین میخ را بر تابوت مطبوعات بکوبد. درست در شرایطی که با تعطیلی چند ماه مطبوعات و ضرر و زیانهای وارده و بیکاری جمع زیادی از خبرنگاران مواجه هستیم بدون توجه به محتوا، موضوع ضریب انتشار (کمیت) را بهانه قطع یارانه تعدادی از مطبوعات قرار داده که ادامه آن قطعا سرنوشت تلخی برای مطبوعات مستقل رقم خواهد زد. یا آنان را مجبور به چاپ به هر قیمتی خواهد کرد! یا در یک پروسه تحقیرآمیز، شان آنان در حد بولتن شرکت ها و کانونهای قدرت و ثروت تنزل پیدا خواهد کرد.
اگر وجود مطبوعات را از شاخصهای توسعهیافتگی فرهنگی تلقی کنیم - که قطعا چنین است - بر همه ماست تا در اعتلای گردش آزاد اطلاعات و تقویت مطبوعات آزاد همت گماریم. با وجود نقدهای بسیاری که بر خود و همکارانمان وارد میدانیم که بخش زیادی از آن ناشی از نبود نیروی فکری و فنی است این انتظار را از وزارت فرهنگ و ارشاد داریم که کیفیت را فدای کمیت نکند؛ یار شاطر باشند نه بار خاطر.
امیدواریم دولت و نمایندگان مجلس در سیاستهای حمایتی خود از مطبوعات تجدید نظر کنند و نگذارند این نور ولو کمسو به خاموشی بگراید. رکن چهارم دموکراسی نیازمند توجه ویژه است. رسانهها را آزاد بگذارید تا با تکیه بر افکار عمومی و اقناع فکری جامعه از تراکم کار دستگاه قضایی کاسته شود.
منبع: کانال روزنامه روژان
نظر شما