یکی از ناشناخته های دیدنی استان کرمانشاه، «تنگ صنیوقه» است. وجه تسمیه نام گذاری این مکان توریستی و دیدنی بخاطر این هست که * این تنگه نسبتا کوچک بسیار شبه به صندوق است * تنگ صنیوقه در نزدیک روستای شیخه سیاه سیاه بره سیمین در دشت راون، در حدود بیست کیلومتری اسلام آباد غرب از توابع استان کرمانشاه است. برای رفتن به صنیوقه دو راه وجود دارد. یکی از جاده روستای برف آباد که این روستا چسبیده به اسلام آباد غرب است و دیگری از جاده روستای تجر اکبر در انتهای فرودگاه اضطراری اسلام آباد که در مسیر جاده شهر حمیل به ایلام و اهواز واقع است. و در حدود ده کیلومتری هردو راه یکی شده و به صنیوقه منتهی میشوند.
البته راه دیگری از سمت ارتفاعات روستای میلگه سیاه سیاه _که آتشکده ای مربوط به دوره ساسانی معروف به آتشکده میل میله گه در آن واقع شده است_ نیز دارد که راهی سخت و صعب العبوراست. پیشنهاد می کنم گردشگر طبیعی که به آثار تاریخی علاقه مند است این آتشکده خاص را از نزدیک ببیند. این آتشکده با فاصله کم و زاویه خاصی که با آتشکدهای شیان و پلنگرد و... تشکیل میدهند و ارتباط ویژه ایی که آنها با صور فلکی دارند قابل تعمق است. این آتشکده نسبت به آن دو دیگر در ارتفاعات قرار دارد و چشم انداط فوق العاده ایی دارد و تقریبا به دشت زیبای راون مسلط است. این آثار تاریخی شامل محل آتش محل نزوات و... می باشد.
با خودرو معمولی به راحتی میشود به آنجا سفر کرد و آنرا دید. برای دیدن این دره و آبشار حتما لازم است از مسیر پایین دست بروید که هرچند جاده آن مالرو است ولی به کمک مردم خونگرم و خودمانی روستا و دهیار هموار شده است. مقداری از مسبر را نیز باید از پله بالابروید.
چشمه آبی در نزدیک آتشکده و روستا از آن ارتفاع حرکت میکند و در اثر مرور زمان کوه را به صورت صندوقی تراش خورده در آورده است و آبشار در اندازه های مختلف در برخی از جاها از 40 متر تا تقریبا پانزده متری آن به مرور زمان یک حوضچه پر آب کاسه ایی مانند و کاملا گرد و بزرگ شکل داده است. در کمی پایین تر از حوضچه اول زیر ابشار آب از یک یا چند سوراخی به حوضچه پایین تر میریزد و به ترتیب چندین حوضچه پله ایی در پایین دست تشکیل شده است.
در دیواره های نسبتا بلند آن با انواع گیاهان کوهی که در فصل بهار بخشی از آن گیاهان دمنوش های گیاهی ویژه ایی است که می توانید از لابلای تخته سنگها بچینید و داخل کتری دم کنید. بعد از دم کشیدن، رنگ طلایی خاص بخود می گیرد و برای اهلش از مزه و ارزش بسیار بالایی برخوردار است. باید گفت واقعا دیدن و خوردن دارد. هنگامی که خوردن این دمنوش با موسیقی آبشار و صدای آواز پرندگان کوهستان و نسیم خنک دره با صدای زنگوله های گردن گوسفندان عشایر در هم می آمیزد، انگار ارکستر سمفونیک خلقت انسان در بارگاه ایزدی است و تو گویی خنکای روح و روان و جان آدمی است. آن آب زندگانی داخل کتری به کمک گرمای آتش هیزم های بلوط و دمنوش تازه دم کشیده، انگار طلای زندگی همینجاست چرا که بسیار خوش رنگ و طعم آن وصف ناشدنی است. با دیدن این تصاویر بکر و دیدنی، انگار در گوشه ایی از بهشت برین آرمیده اید. لبه حوضچه ها تا تخته سنگهای دیواره های پهلو و انتها حدود یک متر کمی بیشتر کمتر فاصله دارد.
نظر شما