مصاحبه <جنگ سردی> روزنامه کردستان با روزولت/صلاح الدین خدیو

سرویس آذربایجان غربی- صلاح الدین خدیو، فعال مدنی، بخشی از مصاحبه روزنامه کردستان چاپ مهاباد با آرچی بالد روزولت، وابسته سیاسی سفارت آمریکا در ایران در سال 1325 را در یادداشت زیر تحلیل کردە است.

س:نظر دولت آمریکا راجع به نهضت کرد چیست؟

ج: دولت آمریکا نه تنها با نهضت کرد بلکه با هر نهضتی که به منظور آسایش و رفاه بشریت باشد، کاملا موافق بوده و اصولا مخالفتی ندارد.

س: پس چرا تاکنون در این زمینه کوچکترین نظر موافقی نشان نداده اید؟

ج: برای اینکه آنطوری که باید از نهضت کرد اطلاع نداشتیم.

س: اگر از نهضت کرد بی اطلاع بوده اید، در خصوص ناله اندونزیها، هندیها و چینیها چه می فرمائید؟

ج: ما در خصوص مساله اندونزی و چین و هند دخالت کرده ایم و برای آنها هم نتیجه بخشیده است.

سطور بالا بخشی از مصاحبه روزنامه کردستان چاپ مهاباد با آرچی بالد روزولت وابسته سیاسی سفارت آمریکاست که نشریه خواندنیها در آبان 1325 آن را بازنشر کرده است.

سوالات چالشی روزنامە کردستان از دیپلمات آمریکایی که به " مهاباد پایتخت دولت مستعجل کردستان " رفته بود، بیانگر گرایشات شوروی خواهی دولت کرد است که بدون پشتیبانی مسکو امکان تشکیل آن وجود نداشت.

روزولت البته بعدها در کتابی که نوشت و در ایران بنام " شوق آموختن " منتشر شد، تصویر مثبتی از حکومت مهاباد ترسیم کرد. وی آزادی بیان موجود و فقدان پلیس مخفی را ممیزه ای دانست که مهاباد را از تبریز که دارای یک رژیم اقتدارگرا بود، جدا می نمود و آن را نشانه مردمی بودن دولت کرد تلقی کرد.

وی در پاسخ به خبرنگار کرد، با ظرافت کوشید میان سیاست آمریکا و بریتانیا مرزبندی کند. دقت و احتیاط او بیانگر حساسیت " جنگ سرد " در حال شکل گیری میان بریتانیا و آمریکا با شوروی بود. واشنگتن در عین اینکه رهبری غرب را در مقابله با توسعه طلبی شوروی در اروپا برعهده گرفته، ناچار است همزمان از روند استعمار زدایی در جهان که بخش عمده آن علیه متحدش انگلیس است، حمایت نماید.

این کشور در آن سالها مشوق استعمار زدایی و منتقد اصلی سیاست انگلیس در اینباره بود. آمریکا به عنوان یک قدرت جوان گذشته قابل اعتنای استعماری نداشت و از دیگر سو نگران سوار شدن مسکو روی خیزش ضد استعماری ملتهای جهان سوم و صدور کمونیسم از طریق آن بود.

سیاست آمریکا درباره جنبش های خودمختاری طلب کردستان و آذربایجان برخلاف تمنای روزنامه کردستان، نمی توانست از قاعده پیشگفته پیروی کند. اینجا نه تنها هیچ دستور کار استعماری به سیاق آفریقا و هندوچین در کار نبود، بلکه از نگاه واشنگتن، زنگ خطری بود که گسترش نفوذ شوروی در خاورمیانه را گوشزد می کرد. درست مانند یونان که مداخله موثر آمریکا و انگلیس در آن بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم، چریکهای کمونیست را منکوب و آتن را از قرار گرفتن در پشت پرده آهنین رهانید.

در واقع آذربایجان و کردستان در کنار یونان، نخستین تصادم های جنگ سرد بودند که چهل و پنج سال تمام تداوم یافت و با پیروزی غرب به پایان رسید. از فحوای کلام روزنامه کردستان آشکار است که نهضت خودمختاری طلبی کردها را بخشی از کارزار جهانی مبارزه علیه استعمار می داند و جنبش های جهان سوم در این زمینه را متحدان طبیعی خود می شمارد.

این تفسیر در برونداد نهایی خود می توانست به کاهش صبغه قومی قضیه و تقویت درونمایه های جهان وطنی آن بینجامد. اشارات همزمان به " نهضت های دمکراتیک " در کردستان، ایران و جهان، حاکی از احساس همذات پنداری با جنبشهای دارای گرایش سیاسی مشابه فارغ از تمایزات زبانی و قومی است.

در اینجا باید خاطرنشان نمود اصطلاح "دمکراتیک" که آن زمان بسیار بکار می رفت، لزوما معنای امروز از آن مستفاد نمی شد و طنینی مارکسیستی داشت. بدین معنا که شوروی حکومت های تحت انقیاد خود در شرق اروپا را دمکراسی راستین می نامید، و آنها را بدیل " دمکراسی بورژوایی " دولتهای غربی می دانست.

در ایران هم نیروهای سیاسی چپ به این ایده چشم دوخته بودند که نهضتهای دمکراتیک آذربایجان و کردستان، قابلیت تسری به تمام ایران و تبدیل به نهضت دمکراتیک ایران را دارند. از نگاه آنان فضای باز سیاسی و دمکراسی نیم بند پارلمانی دهه بیست که بر اثر خلع رضاشاه حاصل آمده بود، دروغین و آزادی واقعی در تبریز و مهاباد وجود داشت و می بایست جنبش آزادیخواهی از آنجا به تمام کشور صادر و " نجات ایران " محقق شود.

این صورت بندیهای ایدئولوژیک گرچه دستور کارهای ناسیونالیستی موجود را تعدیل می کرد، اما به هیچوجه توان پرده پوشی منازعات ژئوپولتیک حاد در جریان را نداشت. تضادهای ژئوپولتیک از فروترین سطح یعنی دولتهای خودمختار آذربایجان و کردستان که علی الظاهر هم پیمان بودند، آغاز و به واحدهای ملی یعنی ایران و شوروی میرسید و سپس در متن جنگ سرد، ابعاد فراملی به خود می گرفت.

سرانجام هم پس از آنکه شوروی تحت فشار آمریکا و دیپلماسی زیرکانه قوام السلطنه، نیروهای خود را از ایران خارج کرد، دو دولت خودمختار به وجه المصالحه قدرتهای بزرگتر تبدیل و به تعبیر ریچارد فالک قربانی خیانت ایدئولوژیک گردیدند.

کد خبر 3398

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha