به دور از هر گونه افراط و با نظر به پیشینه ی تاریخی ، هویت اجتماعی و موقعیت جغرافیایی استان ایلام ، به جرأت می توان گفت که عنصر «زبان» در این سرزمین ، همان عامل نگهدارنده و پهلوان قوی پنجه ایست که بر تارک زمان ایستاده است تا سایر عوامل فرهنگ ساز با قدرت و شدت ، مجال بروز یابند. زیرا در گذر زمان بسیاری از عوامل فرهنگی در استانمان کمرنگ شده یا متاسفانه از بین رفته اند. برای اثبات این مدعا کافی است نظری بیافکنیم به پوشش، فرهنگ غذایی و یا بسیاری از رسوم و آئینهای مردم ایلام ، اما چنانکه می بینیم هنوز عنصر «زبان»، در بین مردمانمان جاریست.
نکته ای که ذهن نگارنده را می گزد این است که یکی از خلقیات ما ایرانیان ، گذشتهای بی مورد و آسان گیریهای جسارت انگیز است. شاهد مثال در این مقوله ، به طاق نسیان افکندن زبان مادری است. اتفاقی که به راحتی از کنارش گذشتیم و به بهانه های واهی فرزندانمان را از آموختنش محروم نمودیم و با دست خود تیشه بر ریشه ی درخت تنومند فرهنگمان فرود آوردیم و شاید در آینده چنان مغبون شویم که چنین خبط بزرگی را به بخت نگون و طالع دون و ایام بوقلمون نسبت دهیم نه به کوتاهی و ناآگاهی خودمان! در چنین فضایی نخستین نوباوه ی بوستان دماغ پرور زبان کردی جنوبی ( کردی ایلامی) سر از خاک هفته نامه ی پیک ایلام برآورد.
در این یادداشت ، مجال پرداختن به اهمیت زبان مادری نیست بلکه هدف ، پاسداشت اتفاق نیکویی است که سالها پیش در صحنه ی مطبوعات این استان افتاد . اتفاقی که ناشی از درک قوی و حدت ذهنی خداداد و طبع اشارت شناس و نکته یاب محقق ارجمند آقای «کامران رحیمی» است که بسیاری از خلایق از نعمت داشتنش محرومند.
در روزگاری که سخن گفتن به زبان مادری به بوته ی فراموشی سپرده می شد تولد خجسته ی صفحه ی «زووان ئیمه» در هفته نامه ی پیک ایلام نشان داد که تمدن چند هزارسالهی این سامان، ریشهای محکم و بیدار دارد. ساختار و محتوای این صفحه از زوایای گوناگون، قابل بررسی است. پژوهشگر با علم به اینکه در حوزه ی جنوب ، در خصوص زبان و ادبیات کردی کار چندانی صورت نگرفته و از روزگار غلامرضای ارکوازی و شاکه و خانمنصور دهها سال گذشته به سراغ مقولهای میرود که در حکم تلنگری به اذهان خاموش و خفته است. اذهانی که به زبان مادری به عنوان اساسیترین بخش فرهنگی جامعه بی توجهند و حتی آن را تهدیدی برای زبان ملی میدانند. روش کار، تنگناها ، چشم اندازها و اهداف همگی بیانگر ذوق و اندیشه ی پویای پژوهشگر فرهیخته ، جناب کامران رحیمی هستند.
به عقیده ی نگارنده، «زووان ئیمه» گامی بود برای پاسداشت یکی از مولفههای فرهنگی ما،. تنوع گویشهای زبان کردی میطلبد که نسبت به حفظشان حساس بود تنوعی که به گفتهی «جنوا اسپیترمن» (1) امری طبیعی، میراثی انسانی و سرمایه ای اجتماعی است. « زووان ئیمه « انبان اماها و اگرها را گشود و با زبانی فاخر ، نشان داد که تنوع زبانی یک سرمایه است نه یک بدهی ، و یک فرصت است
مصاحبه با صاحب نظران ، پژوهندگان و هنرمندان عرصه ی فرهنگ و هنر کردی از دیگر گامهای بلندی بوده که کامران رحیمی در صفحه ی یاد شده برداشته است. ایشان به سراغ افرادی رفته که عمری برای فرهنگ و هنر کردی زحمت کشیده اند اما غبار فراموشی از دیده ها مستورشان داشته و از پس سالیان ، غریبانه به گوشه ای خزیده و ناشناخته مانده اند.
بی تردید اگر «زووان ئیمه» تداوم می یافت و به ماندن بر نودونهمین پلکان اکتفا نمیکرد بازار نقادی را در حوزه ی زبان مادری رونق می بخشید و زمزمه ی چون و چراهای زیر لبی را به اوج می رسانید. به راستی در حوزه ی فرهنگ از این دلگشاتر و روشنگرانه تر چه می توان یافت که افراد را به فرهنگ خویشتن و چرایی آن آشنا نمود؟ پر واضح است که عده ای از قلم به دستان بر اساس فرمول بی دردسر : « نی زما و نی زتو ، رو دم مزن « ، بی آنکه گز کنند پاره می کنند و از کنار مسئله ی زبان مادری بی هیچ واکنشی عبور می نمایند و با خاموشی گزیدن در مقارنه ی نابینا و چاه مسئولیت اندیشمندان و روشن اندیشان تعالی جوی را دوچندان می کنند و این خود نشان میدهد که پرداختن به چنین مباحثی کار هر بافنده و حلاج نیست. به هر روی با آرزوی سرفرازی برای محقق دلسوز جناب کامران رحیمی و دکترعلی حیات نیا که گردآوری این مجموعه را بر عهده داشته اند امید آن دارم که چراغ این اتفاق نیکو به مدد اهل علم و دانش همچنان روشن بماناد در آن صورت کله گوشه ی تمامی تلاشگران و به ویژه مصنفان و گویندگان عرصه ی فرهنگ و ادب کردی به آفتاب خواهد رسید. باشد که باد خزان را بر ورق «زووان ئیمه»، دست تطاول نباشد و گردش زمان، عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند.(2)
(1)گفتگو با جنوا اسپیترمن، استاد زبانشناسی دانشگاه میشیگان (2014)
(2) سعدی شیرین سخن
*گویننده و نویسنده صدا و سیما
نظر شما