پرونده تیمداری شهرداری ارومیه در رشته والیبال این روزها با بدهی سنگینی که روی دوش شهروندان گذاشته مجددا در افکار عمومی باز شده است و این مهم میطلبد تا پیدا و پنهان این پرونده موشکافی شود.
اول باید گفت که با وجود تلاشهای شهرداری ارومیه و انبوه رسانههایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در اختیار دارد تا موقعیت تیم والیبال شهرداری در سطح کشور و گاها حتی جهانی را ویژه و منحصر به فرد جلوه دهند این تیم تا به امروز علی رغم بودجههای کلان و حمایت هایی که در اختیار داشته حتی در سطح ملی نیز مقام "قهرمانی" را در کارنامه خود ندیده و مجموعا از سال ۸۲ تا ۹۹ به کسب چند عنوان مقام سومی و دومی مسابقات بسنده کرده است!
هزینه کردهای شهرداری برای تیم والیبال هیچگاه شفاف بیان نشدهاند و علیرغمی که شهرداری اصرار دارد این تیم را "باشگاه" خطاب کند اما اساسنامه آن تا به امروز از سوی هیات تطبیق فرمانداری ارومیه تایید نشده و عملا یک تیم در زیر مجموعه سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری است که مجموع حمایت های اختصاص یافته به آن اگر بیشتر از سازمان های خدمات رسان شهرداری نباشد کمتر از آن نیست!
شهرداری ارومیه در سال های گذشته برای آنکه حداکثر دستاوردهای تبلیغاتی را از ورزش والیبال کسب کند اقدام به خرید بازیکن خارجی با قراردادهای چندصدمیلیونی کرده و عدم توانایی در پرداخت دستمزد آنان و سایر بازیکنان داخلی تا به امروز بالغ بر ۵۰ میلیارد تومان بدهی بر روی دوش شهروندان این شهر گذاشته است! ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در سال های گذشته شهرداری ارومیه برای تسویه بدهی هایش به بازیکنان والیبال، از محل املاک و مستغلات شهرداری به آنان زمین و یا مغازه داده است!
در نیات غیرورزشی و بهره کشی شهرداری از نام و عنوان والیبال همین بس که این باشگاه فاقد آکادمی والیبال است و عملا نتواسته فضایی مهیا کند تا استعدادهای ناشناخته این رشته ورزشی درآنجا شکوفا شوند و آموزش ببینند، تاسیس آکادمی والیبال علاوه بر جنبه توانمندسازی و پرورش استعداد به درآمدزایی برای این تیم و پوشش بخشی از هزینههای میلیاردی آن که تماما از جیب شهروندان هزینه میشود کمک مینمود.
شهرداری ارومیه در سالهایی که لیست های انتخاباتی اعضای شورای شهر توسط شخص شهردار ارائه میشد و شهردار به واسطه دستگاه عریض و طویل شهرداری مستقیما در انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز دخالت مینمود با گره زدن والیبال و تیم والیبال شهرداری به هویت طلبی ترکُی در شهر ارومیه، حداکثر بهره کشی از این ورزش را محک زد و دُز این هویت طلبی را به جایی کشاند که نشانها و علایم نژاد پرستی در سالن محل برگزاری مسابقات این تیم به مقاطع بحرانی و امنیتی کشانده شد.
از سوی دیگر دخالت های غیرحرفهای شهرداری در ورزش والیبال و عدم سازوکار اصولی در تیمداری و دخالت سلیقههای جناحی و حزبی در انتخاب مدیران این باشگاه باعث فراری دادن چهره های موفق این تیم و پیوستن آنان به تیم های دیگر و حتی کشور های بیگانه شد.
با ذکر این مقدمه که اگر بیشتر به درازا بکشد از حوصله مخاطب خارج خواهد شد باید به تصمیم هفته گذشته اعضای شورای شهر ارومیه، نگاهی انداخت و چرایی ۱۰ رای موافق و یک رای مخالف اعضا را برای ادامه تیم داری تیم والیبال شهرداری تحلیل نمود! در شرایطی که با رکود حاکم بر ساخت وساز و محدودیت های طرح تفصیلی شهرداری، صدور پروانههای ساختمانی که از منابع اصلی درآمد شهرداری هستند به کمترین میزان خود رسیده و شهرداری با بحران مالی دست و پنجه نرم میکند و عملا در پرداخت حقوق کارکنان خود عاجز مانده است جای تامل است که چرا باید اعضای شورا، بودجه شهرداری را در چاه وَیل و بی نتیجه والیبال بریزند؟
درشرایطی که ناوگان حمل و نقل شهری ارومیه بشدت فرسوده و ماشین آلات شهرداری به علت نبود بودجه تعمیرات که گاها به چند میلیون تومان هم نمیرسند از کار افتادهاند و اندک عملیات عمرانی سطح شهر با سرعت های لاکپشتی در حال انجام است! از سوی دیگر کانال ها ونهرهای سطح شهر همچنان غیر ایمن هستند و سالانه باعث مرگ ومیر کودکان میشوند اما شهرداری بودجهای برای سرپوش نمودن آن در چنته ندارد و هزاران مشکل ریز و درشتی که در بطن شهرداری ومدیریت شهری ارومیه در بند تامین فاکتور های چند میلیونی مانده است! چه چیزی باید در اولویت مدیران شهری باشد؟
آیا اعضای شورا براستی برآمده از اراده شهروندان هستند یا تحت تاثیر خط ونشان لابیها، جریان های هویت طلب و گاها فشار چند رسانه حرکت میکنند و برای اندک داشته های این شهر تصمیم میگیرند؟ چه کسی پاسخگوی قربانی کردن منافع عمومی شهروندان خواهد بود؟ آیا اعضای شورا هرکدام برای اتخاذ این تصمیم از شهروندانی که به آنان رای داده اند نظرخواهی کرده اند که در شرایط حاضرپولهای عوارض و خدماتی که شهروندان به خزانه شهرداری واریز میکنند باید درکجا و به چه منظور هزینه گردد؟
نگارنده ضمن آنکه به جایگاه ورزش والیبال واقف است و احترام میگذارد اما معتقد است باید نگاه حمایتی یکسانی به تمام رشتههای ورزشی در این شهر در جریان باشد و به تمام استعدادها بها داده شده و اجازه قربانی کردن ورزش و ورزشکاران به سیاستمدارن و شوهای تبلیغاتی یقه سفیدها در این شهر داده نشود.
درنهایت انتظار میرود هیات تطبیق فرمانداری ارومیه با در نظر گرفتن بخشنامه وزرات کشور که بر ممنوعیت تیم داری شهرداری ها تاکید دارد مصوبه شورای شهر ارومیه را مبنی بر مهیا نمودن شرایط، برای ادامه تیم داری والیبال را رد کرده و از منافع شهروندان این شهر دفاع نماید و اجازه تضییع اموال عمومی و بودجهای که از جیب شهروندان تامین میشود را به تصمیمگیرندگانی که آرای شان نادرست، مقطعی و بدون نتیجه و دستاورد است ندهد!
اگر ارومیه شهر عاشقان والیبال است باید از این عشق و علاقه در مسیری حرفهای بهره گرفت و با تاسیس آکادمی های والیبال و باشگاههای خصوصی این رشته اقدام به کسب درآمد کرد نه آنکه دست در جیب شهروندانی نمود که در شرایط حاضر الویت هایشان تامین شدن حداقل خدمات شهری در شان یک شهروند برای زندگی روزمره شان است.
نظر شما