به گزارش کردپرس، «من نمیدانم مرگ چیست، اما میدانم این زندگی نیست که هر روز مادران این روستا سیاهپوش فرزندانشان شوند.» این جمله یکی از اهالی کوران در بخش صومای برادوست ارومیه است؛ روستایی در مرز ایران و ترکیه که 5 جوان کولبرش 29 دی زیر بهمن ماندند. مردم روستا به زندهبودن جوانانشان امیدوار بودند، اما پیداشدن پیکر کولبران کورسوی امید کورانیها را خاموش کرد.
مسیر بیبازگشت
اوایل هفته گذشته بود که متین، یاور، بیلن، اولایی و فرات راهی کوه شدند. قرار بود دوشنبه صبح آفتابنزده برگردند. نخستینبار نبود به دل کوه میزدند، اما اینبار انگار خبری از آمدنشان نبود. مادر فرات برای فرزند 17سالهاش بیتاب بود و دلش آرام نداشت. همان روزی هم که میخواست برود، دلش گواه بد میداد، اما برای جوانهای این روستا مگر کاری جز کولبری هست؟ شبی هم که قرار بود بازگردند، کولاک شد و صبح فردا تا چشم کار میکرد برف بارید. اهالی روستا دلشان امان نمیداد و نمیتوانستند منتظر بمانند.30 نفر از اهالی همان ساعات ابتدایی صبح جستوجو را شروع کردند، اما توفان و بهمن امان نمیداد و ممکن بود جانشان را از دست بدهند. چارهای جز بازگشت به روستا نبود. جستوجوهای بعدی هم بهدلیل ورود به مرز ترکیه با منع قانونی مواجه شد و نیروهای مرزبانی اجازه عبور افراد روستا از قسمتهای مرزی را نمیدادند. چارهای جز انتظار برای ورود نیروهای امدادی و هلالاحمر نبود تا با مجوز قانونی از مرزبانی کشور ترکیه جستوجویشان را آغاز کنند.
کورسوی امیدی که خاموش شد
هر روز یک خبر میآمد تا کورسوی امید را در دل مادران داغدار زنده کند؛ اینکه هر 5 نفرشان در ترکیه ماندهاند یا پناهگاهی در مسیرشان بوده و آنجا پناه گرفتهاند و با بهترشدن هوا برمیگردند. اهالی آرام و قرار نداشتند و تصمیم گرفتند با انتشار یک فیلم در فضای مجازی از مسئولان بخواهند زودتر نیروهای امدادی را برای پیداکردن جوانهایشان راهی کنند.
اما دیروز خبرها تلخ و وحشتناک بود. خبرگزاریهای رسمی از مرگ کولبران نوشتند تا اهالی از مرگ 5جوان محزون و غمگین شوند؛ 5جوانی که سرمایه روستای محرومشان بودند.
"کوران" سالهاست لب مرز محرومیت مانده و در نبود فرصتهای شغلی حتی در شهرهای بزرگتر جوانهایش چارهای جز کولبری ندارند.
یکی از اهالی روستا میگوید: مگر شکم چند روز گرسنه بماند، چه میشود؟ سر سیاه زمستان چه به کول بردن؟ حیف جوانیتان! میماندید، هوا بهتر میشد بعد میرفتید.
حتی فرصت نمیدهد کلامش تمام شود. با بغض ادامه میدهد: مگر میشود سفره خالی بماند؟ حالا هم که میگویند مردهاند. خودمان گشتیم و پیدایشان نکردیم. آنقدر ارتفاع برف زیاد بود که اصلا نمیشد راه رفت. شاید اگر ماشینآلات و نیروهای تخصصی را زودتر به این منطقه میآوردند، حداقل زنده پیدایشان میکردیم. همان روزهای اول کولبران ماکو، پلدشت و بازرگان هم به روستای ما آمدند و چون به منطقه آشنایی داشتند دنبال بچهها گشتیم، اما با دست خالی چه فایده؟ نیروهای مرزبانی ترکیه هم اجازه ندادند و باید مجوزهای قانونی صادر میشد. نمیخواهیم باور کنیم فرزندانمان مردهاند، اما سالهاست داغ فرزندانمان که فقط یک شغل میخواهند را به دل داریم.
عزم همگانی برای پیداکردن جوانان کورانی
صبح یکشنبه هفته جاری بود که رسول مقابلی، سرپرست فرمانداری ارومیه به دیدار اهالی روستای کوران رفت و از بسیج امکانات برای پیگیری وضعیت خبر داد. او تأکید کرده بود درخواست بررسی و اقدام عاجل از طریق مبادی مرزی ایران برای جستوجوی مفقودان به نیروهای مرزی ترکیه اعلام و اکیپهایی از نیروهای مرزی ترکیه به محل حادثه اعزام شدهاند. مقابلی هماکنون نیز از پیگیریهای رسمی برای جستوجو، یافتن و استرداد پیکر کولبران و رایزنیهای دیپلماتیک خبر میدهد و به همشهری میگوید: از همان ابتدای وقوع حادثه و اطلاع از عزیمت تعدادی از اهالی روستا به مناطق مرزی، همه امکانات این شهرستان برای پیگیری وضعیت مفقودان بسیج شد. این حادثه در کشور ترکیه اتفاق افتاده و تاکنون نتوانستهایم موقعیت و محل مفقودان را پیدا کنیم و از خانواده آنها تقاضا میکنیم که شکیبا باشند. وی میافزاید: نیروهای مرزبانی و امدادی در دو سوی مرز ایران و ترکیه از هیچ تلاشی دریغ نکردهاند و برای پیداکردن اجساد از امکانات کشور ترکیه هم استفاده خواهیم کرد. وظیفه بنده و دیگر همکاران در مرزبانی، هلالاحمر و دستگاههای متولی است که با تمام توان پیگیری لازم را برای شناسایی و تعیین تکلیف وضعیت مفقودان از کشور ترکیه انجام دهیم.
کشف پیکر کولبران کورانی
بلافاصله پس از گفتوگو با فرماندار بود که استانداری آذربایجان غربی کشف 4 پیکر از اهالی کوران را تایید کرد. با مساعدشدن وضعیت آبوهوایی جستوجو از سوی نیروهای امدادی ترکیه از سر گرفته شد و چند نفر از مردم روستا و شهرهای اطراف هم بهصورت خودجوش به کمک نیروهای کشور همسایه رفتند و عصر دیروز (تا لحظه تنظیم این گزارش) موفق به کشف 4 پیکر شدند. معاون سیاسی استانداری آذربایجان غربی هم از ارتباط مداوم با کنسولگری ترکیه برای پیگیری و جستوجوهای گسترده برای پیداکردن اهالی روستای کوران که در حادثه 29دیماه گذشته در کوهستانهای مرزی ایران – ترکیه مفقود شدهاند خبر میدهد و به همشهری میگوید: ما در حال پیگیری هستیم و پس از جمعبندی نهایی، اطلاعات رسمی را در اختیار رسانهها قرار خواهیم داد. این جوانها در خاک ترکیه مفقود شدهاند و باید اطلاعات دقیق را از کشور همسایه بگیریم و جزئیات جستوجو را بهصورت رسمی اعلام کنیم. علی مصطفوی درباره گلایه اهالی از حضورنیافتن مسئولان و همکاری با خانوادههای این 5کولبر طی یک هفته گذشته هم میگوید: در این مدت از سوی ستاد بحران و هلالاحمر نمایندگانی به این مناطق اعزام شدند. همچنین فرماندار ارومیه هم به این روستا سفر کرد و در جمع اهالی حاضر شد. همچنین از طریق وزارت امور خارجه و سرکنسولگری ترکیه در ارومیه پیگیریهای لازم در حال انجام است.
ضرورت رفع محرومیت از مناطق مرزی
یک فعال رسانهای و اجتماعی به همشهری میگوید: روستای کوران با ترکیه 8کیلومتر فاصله دارد و این فاصله تا ارومیه 100کیلومتر است. اهالی با یک پیادهروی سخت کوهستانی سهساعته به ترکیه میرسند و به اقتضای شرایط مرزی پدیده قاچاق هم وجود دارد.
آزاد یوسفیراد میگوید: فرصتهای شغلی در این منطقه بسیار کم است و پیش از افزایش عوارض عبور و خروج مردم این منطقه حداقل از طریق تجارت چمدانی درآمدزایی داشتند اما هماکنون برای هربار سفر باید بیش از 300هزار تومان پرداخت کنند که برای ترددهای چندباره اصلا نمیصرفد. به همین دلیل شاهد افزایش فعالیتهای کولبری و قاچاق در منطقه هستیم. آن هم درحالیکه روستای کوران بیشتر روزهای سال از آذر تا اردیبهشت هر سال را با سرمای شدید مواجه است و جوانان برای تامین هزینههای زندگی اقدام به این کار میکنند. اکثر کالاهایی که از این منطقه قاچاق میشود، بهدلیل سود خوب، سیگار است.
یوسفیراد به بارش شدید برف و سقوط بهمن در منطقه طی تردد این 5جوان کورانی اشاره میکند و ادامه میدهد: هماکنون در کوههای مرزی ارومیه ارتفاع برف بیش از یک متر و در برخی روستاها هم بیش از 90سانتیمتر است. از همان ابتدای حادثه استانداری پیگیر شد و با کنسولگری در ارتباط بود. البته طرف ترکیه ابتدا همکاری لازم را نداشت، اما در نهایت جستوجوهای جدی آغاز شد. هر سال شاهد چنین مشکلاتی هستیم و بسیاری از جوانان منطقه برای دریافت حداقل پول جانشان را کف دستشان میگذارند.
این فعال رسانهای چاره رفع چنین مشکلاتی را ایجاد مشاغل پایدار میداند و تأکید میکند: از سالها پیش قرار بود «سرو» منطقه آزاد اقتصادی شود، اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. بسیاری از روستاهای منطقه بهدلیل همین مشکلات خالی از سکنه شدهاند و اهالی آنها ساکن حاشیههای ارومیه هستند که خود آسیبهای اجتماعی زیادی به همراه دارد. رفع این مشکلات لازمه سیاستگذاری و توجه به مناطق محروم مرزی است. اگر منطقه ویژه اقتصادی ایجاد شود، بسیاری از جوانها میتوانند حداقل برای خودشان شغلی دست و پا کنند. قطعا با فراهمشدن ظرفیتهای شغلی، حتی یک کارگری روزمزدی روزانه، هیچ خانوادهای دوست ندارد فرزندش راهی این مسیر سخت کوهستانی شود و جانش را به این راحتی از دست بدهد.
منبع: روزنامه همشهری/ مریم سرخوش
نظر شما