به گزارش خبرگزاری کردپرس، اصغر خلیلی، نویسنده و کارگردان ساکن تهران است که در جشنواره چهلویکم بینالمللی تئاتر فجر با هنرمندان استان ایلام در بخش مسابقه بینالملل با نمایش «کرنر زیر درختان بلوط» حضور داشت و روایتگر بمباران زمین فوتبال چوار شد. روزنامه جام جم با این کارگردان گفت و گویی انجام داده است.
امسال نمایش «کرنر زیر درختان بلوط» را در ایلام کار کردهاید. چرا ایلام؟
من دو سال قبل از کرونا بهدلیل ماموریت اداری برای نخستینبار به استان ایلام سفر کردم و با فاجعه زمین فوتبال چوار مواجه شدم و از همانجا جرقه تولید این اثر نمایشی زده شد. تحقیق و پژوهش در مورد این واقعه دردناک را شروع کردم. قریب به دوسال زمان برد تا تحقیقات من تکمیل شد ولی بهناگاه جهان با بیماری کرونا رودررو گردید و عملا همهجا و نمایش تعطیل شد. البته این وقفه باعث شد تا من کمی عمیقتر به مسأله زمین فوتبال چوار بپردازم تا جایی که شروع به تحقیق درخصوص خلبانی که با جنگنده خود در سال ۱۳۶۵به زمین فوتبال حمله نمود هم کردم. درنهایت پس از تنظیم و نگارش نمایشنامه اواخر تابستان امسال شرایط تولید این اثر با همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام و پیگیریها و حمایتهای همهجانبه شخص مدیرکل، آقای هوشمند و جناب آقای اسدی، معاون ایشان، مهیا شد و نمایش به چهلویکمین جشنواره تئاتر فجر در بخش بینالملل راهیافت.
وضعیت تئاتر در ایلام چگونه است؟
حقیقتا من در شکل بسیار فشردهای برای تمرین نمایش در ایلام حاضر میشدم. و حضور دوروزه یا گاه سهروزه در هفته شرایطی را برای من ایجاد نمیکرد تا افق تئاتر یک استان پهناور را شناسایی و تحلیل کنم. البته در دو نمایش «راپورتهای شبانه دکتر مصدق» و «الیور توئیست» که در تهران تولید نمودم بازیگران زیادی از استان ایلام در این دو اثر نمایشی بازی کردند و حضور جناب آقای میلاد شمالی بهعنوان مدیر تولید و برنامهریز و دستیار کارگردان که در چند نمایش کنار من حضور داشت مسیر را بسیار مهیا کرد زیرا میلاد ساکن ایلام با شکل کارگردانی و نوع هدایت نمایشی من آشنا و در انتخاب بازیگر و دیگر مسائل نمایش بسیار کارآمد و موثر بود. قضاوت من از تئاتر استان ایلام متأثر از گروه اجرایی خودم بود و این استان جوانان و هنرمندان بسیار مستعد و خلاق و بااخلاق دارد. البته میتوانم با قاطعیت بگویم که تئاتر استان ایلام دارای سرمایه بزرگی است زیرا اکثریت مدیران تصمیمگیرنده تئاتر استان ایلام مثل آقای هوشمند، اسدی، نوروزی و حتی سعید خیرالهی که از کارگردانان کاربلد کشور است و خیلی از عزیزانی که نامشان در مجال این گفتوگو نمیآید، همه فارغالتحصیلان و دلسوزان تئاتر هستند و این یک موهبت و شگفتی است که تصمیمگیران و مدیران ارشد یک استان تئاتر را میشناسند و برای این هنر شریف احترام قائل هستند. من یقین دارم در سالهای آتی بیش از پیش در هنر نمایش ایران نمایش استان ایلام میدرخشد.
به چه دلیل و چگونه تئاترتان از ایلام به بخش بینالملل راه یافته است؟
مسأله واقعه زمین فوتبال چوار آنقدر دردناک و عجیب هست که نمونهاش بر اساس تحقیقی که کردهام در کل گیتی وجود ندارد و اگر هم هست در این شدت نبوده است. من به عنوان کسی که در حوزه هنرهای نمایشی فعالیت میکند بر خود واجب میدانستم که دغدغه اجتماعی و مسئولیت اجتماعی خود را نسبت به این حادثه نشان دهم به همین دلیل تصمیم گرفتم که این نمایش را در بخش بینالملل جشنواره فجر ارائه بدهم تا همین تعداد اندک داورهای خارجی و تماشاگرانی که بهعنوان شرکتکننده در این دوره جشنواره شرکت کردهاند این نمایش را ببینند و براساس این نمایش بفهمند که در سال ۶۵ چطور ناجوانمردانه ۱۵ نفر از جوانان این سرزمین که میتوانستند بسیار کارآمد و فعال در کشور عزیزمان فعالیت داشته باشند به شهادت رسیدند.
اما سکوت رسانهای جهان در کنار گزینشی بودند انتشار اخبار ایران در کنار بسیاری اتفاقات دیگری که بر سر ایران آمد و کسی صدایش را نشنید این فاجعه به دست فراموشی سپرده میشد. با همین نگرش تصمیم جدی دارم برای این اثر نمایشی برنامههای اجرایی برونمرزی تنظیم کنم که البته این کار نیازمند حمایت مرکز هنرهای نمایشی و عزیزان تصمیمگیرنده در حوزه نمایش است. با هم، صدای مظلومیت این شهدا باشیم.
شیوه کارتان و موضوعی که به آن پرداختهاید در نمایش کرنر... چیست؟
تئاتر امروز با توسعه فناوری و تکنولوژی شکل و فرم آن تغییر کرده است و توام با آن ساختار دراماتیک و نوع کارگردانی نمایش هم به نوآوری و نبوغ بسیار نزدیک شده است تا حدی که در برخی از آثار هنری جهان تغییر در تئوریهای تثبتشده هنر نمایش هم تداخل و تحول ایجاد کرده است. مهمترین چالش اجرایی من در بخش اول نوع روایت و نحوه روایت قصه بود. من دنبال شخصیت محوری نبودم و در عین حال روایتگر هم نمیخواستم، چون تمام شخصیتهای نمایشی من در این اثر برابر هستند. تنها عامل ضدیت در نمایشنامه من کاراکتر خلبان است که اگر آن در مقابل دیگر شخصیتها قرار میدادم نمایشنامه به سمت کسالت و فرسودگی پیش میرفت و نکته دیگری که برای من بسیار اهمیت داشت و براساس پژوهش به آن رسیدم جنگلهای بلوط و گرازهای موجود در منطقه چوار استان ایلام بود که از آفت و پیامدهای جنگ تحمیلی در امان نبود و محیطزیست این منطقه را بسیار تحت تاثیر قرار داد. در واقع با این رویکرد یکی از شخصیتهای نمایشی من در این اثر نمایشی محیطزیست منطقه چوار بود. وجود تعدد شخصیت و توجه به عمل نمایشی برای بروز رفتارشناسی شخصیتها در حوزه کارگردانی و طراحی من را به سمت استفاده از فناوری برد. من از تصویر و بهویژه پرسپکتیو صوت بسیار استفاده کردم و از سوی دیگر استفاده از چمرخوانی که آیین معروف و محلی منطقه است، بهره بردم و در هدایت بازیگران مبنی و اساس آن را روی رقصهای محلی و شادیخوانیهای بومی منطقه بنا نهادم تا اتمسفر موجود در نمایش در کنار نگاه مدرنیته آن رنگ و بوی فرهنگ منطقه چوار را داشته باشد، زیرا عمیقا معتقدم برای مخاطب باید جهانی تازه ساخت و در جهان ذهنی ساخته شده تو، پیام به مخاطب انتقال یابد.
چندمین دوره است که در جشنواره تئاتر فجر حاضر میشوید؟
من از دوره بیستم جشنواره فجر در موقعیتهای مختلفی از جمله نویسنده، کارگردان، طراح و حتی در یکی دو دوره بهعنوان داور انتخاب آثار جشنواره حضور داشتم، یعنی دو دهه است که در جشنواره تئاتر فجر حاضر هستم.
نظر شما