به گزارش خبرنگار کردپرس، آذربایجان غربی جز استانهای تالابی ایران محسوب میشود. در حال حاضر ۷۰ زیستگاه آبی شامل تالابها، آب بندها و مخازن سدها در استان وجود دارد که از این تعداد ۳۴ مورد را تالاب های فصلی و دائمی تشکیل می دهد.
همچنین ۶ تالاب استان در کنوانسیون رامسر ثبت شده و در ردیف تالابهای بین المللی قرار دارند که «دریاچه ارومیه»، تالاب «قوپی علی بابا» و «کانی برازان مهاباد»، «درگه سنگی»، «یادگارلو» و «حسنلو» نقده از این جمله اند و اما متاسفانه تالاب «یادگارلو» حدود دو دهه است، خشک شده است و «قوپی علی بابا» هم هر سال تابستان خشک می شود و این سیکل تهدید آمیز ادامه دارد.
در گذشته آب کشاورزی بعد از فصول کشاورزی در اختیار تالابها بود، اما در راستای سیاست های ستاد احیای دریاچه ارومیه، با مسدود کردن سر دهنه رودخانهها و انهار، این حقابه به دریاچه ارومیه داده میشود و طی دو سال گذشته 2 تالاب «قوپی بابا علی» مهاباد و «قره گول» بوکان بارها خشک شده اند و این موضوع در کنار مشکلات زیستی شکل گرفته تنوع گونه های گیاهی و جانوری در این تالاب ها را نیز تهدید می کند.
داستان نبود حق آبه تالاب ها، این آلبوم های بی نظیر طبیعت در آذربایجان غربی، تکراری است و این استان هیچ سهمی از لایحه حفاظت از تالاب ها که در مجلس به تصویب رسیده است، ندارد!
خبرنگار کردپرس، در گفت و گو با «اسماعیل آهنگری»، کارشناس فنی دفتر طرح حفاظت از تالابهای ایران، به بررسی اهمیت و ارزشی زیست محیطی تالاب ها و وضعیت تالاب های آذربایجان غربی پرداخته است، که در ادامه می خوانید؛
خشک شدن تالاب ها این گهواره های تنوع زیستی دنیا، چه تاثیری برمحیط زیست آن دارد؟
تالاب ها یکی از ناب ترین اکوسیستم های روی زمین محسوب می شوند و از لحاظ اقتصادی یک هکتار تالاب به اندازه ۲۰۰ برابر یک هکتار زمین کشاورزی ارزش اقتصادی و تولیدی دارد ،همچنین یک هکتار تالاب ده برابر همین مقدار عرصه جنگلی ارزشمند است و این نشان میدهد که ارزش و اهمیت تالاب ها تا چه اندازه مهم است و خشک شدن و نابود شدن تالاب ها چه اثرات جبران ناپذیری به محیط زیست و همچنین عرصههای مختلف تولیدی و اقتصادی وارد می کند. از سوی دیگر نابودی تالاب ها به لحاظ زیستی سبب برهم خوردن چرخه اکوسیستم هم میشود، در این حالت تنوع زیستی به خطر خواهد افتاد و جوامع انسانی پیرامون تالاب هم از جهات مختلف دچار آسیب خواهد شد.
این روند، حیات انسانی روستاهای نزدیک و وابسته به حیات تالاب ها را با چه تهدیداتی رو به رو می کند؟
جوامع انسانی پیرامون تالاب بخشی از چرخه سیستم تالابی هستند در گذشته رویکرد حفاظت از تالاب ها حفاظت محض بود که با فنس کشیدن پیرامون تالاب ها و استقرار نگهبان در محیط تالابها حفاظت از آن ها بسیار سختگیرانه انجام می گرفت، اما به مرور زمان این رویکردها تغییر پیدا کرده زیرا مشخص شد که این رویکرد نمیتواند در حفاظت از تالاب ها موفق عمل کند در نتیجه رویکردهای حفظ و نگهداری تالاب با حفظ منافع و نیازهای جوامع محلی پیرامون تالابها تغییر پیدا کردند.
در حال حاضر مردم محلی که در حاشیه تالاب ها زندگی می کنند و بخشی از رویدادهای روزانه زندگی، معیشت و سلامت آنها وابسته به محیطهای تالابی است و این محیط ها از جهات مختلف نیازمندی های این قبیل از جوامع انسانی را تامین می کند از جمله، نیاز تفریحی و تفرجگاهی، تامین معیشت از منظر درآمدهای اقتصادی و بخش گردشگری، پرورش و چرای دام در مناطق تالابی که همه اینها به نوعی در حیات انسانی پیرامون تالاب ها تأثیرگذارند.
بنابراین نابودی تالاب تاثیرات گسترده ای را در زندگی و معیشت جوامع محلی این مردم خواهد داشت که در صورت خشک شدن تالاب ها بیکاری های گسترده، مشکلات سلامتی و روحی، ایجاد ریزگردها، کاهش آب و منابع آبی شکل می گیرد.
خشک شدن های پی در پی فصلی تالاب ها و نبود حق آبه در فصول گرم سال چه تبعاتی دارد؟
تالاب ها به طور کلی به دو دسته تالابهای دائمی و فصلی تقسیم می شوند که اگر از نظر تنوع زیستی به موضوع نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که گونههای مختلف جانوری و گیاهی زندگی می کنند. گونه های دائمی منطقه با دوره های رشد مختلف، به مواد غذایی خاصی نیاز دارند تا بتوانند دوره رشد و تولید مثل خود را طی کنند و پایدار بشوند اما وقتی که آب تالاب ها به صورت پی در پی کاهش پیدا میکند، یک سری گیاهان با ارزش که از نظر تنوع زیستی ارزشمند و بسیار حائز اهمیت اند از بین می روند و جای خود را به گونههای مهاجم و مقاوم که رشد بیش از حدی دارند می دهند و همین رشد پیش از این گونه ها می تواند خطراتی برای حیات تالاب باشند.
این موضوع در خصوص گونههای جانوری نیز صدق میکند و بر هم خوردن اکوسیستم تالاب یکی از اثرات خشکسالی است برای مثال وقتی فصل تخم گذاری و زادآوری گونه های جانوری در تالاب شروع می شود و در صورت نرسیدن حقابه، آب تالاب ها شروع به کم شدن می کند پس حیات این جانوران تهدید می شود.
در مورد گونه های مهاجر نیز به خصوص در منطقه شمال غرب ایران که شاهراه مهاجرت پرندگان است و این پرنده ها اپس از طی مسافت های طولانی برنامهریزی میکنند تا به این تالاب های خاص برسند و بتوانند در این منطقه به استراحت بپردازند و دوباره به سفر خود ادامه دهند و متاسفانه با خشک شدن تالاب ها این امکان از این گونه جانوری سلب میشود و حتی امکان تلف شدن این گونه های مهاجر نیز شکل می گیرد.
از سویی دیگر خشک شدن تالابها اقتصاد جوامع حاشیه تالابها را نیز تهدید میکند و نبود حقابه تاثیر بسیاری بر حیات تالاب و مردمان پیرامون آن خواهد داشت.
حق آبه تالاب ها چگونه تعیین می شود؟
حق آبه تالاب ها طی فرآیند مشخصی تعیین می شود که بر اساس نیازهای آبی گونه هایی که در تالاب ها هستند مطالعات انجام میگیرد و زمانبندی میزان حق آبه تالاب مشخص می شود. مانند تالاب قوپی باباعلی مهاباد، قره قشلاق در بناب وسایر تالاب های فصلی که نیاز به رهاسازی آب دارند میزان حق آبه آنها با توجه به شرایط زیستی تالاب تعیین میشود اما متأسفانه در خیلی از موارد حقابه به صورت علمی و مفید محاسبه نمیشود و حتی در صورت محاسبه نیز و در تامین آب مشکلاتی وجود دارد و یا ممکن است برداشت های غیرمجاز از حقابه که در مسیر تالاب حرکت میکند، شکل بگیرد. به طور کلی دلایل مختلفی در نرسیدن آب به تالاب ها می تواند دخیل باشد اما مهم است که تالابها در شرایطی نگهداشته شوند که میزان آب آنها در فصول مختلف سال شرایط پایداری را برای تالاب ها رقم بزند.
تالاب یادگارلو نقده بیش از دو دهه است که خشک شده است و تا کنون با وجود مطالعات انجام شده برای یافتن راهی برای ورود آب به تالاب هنوز نتیجه علمی و فنی کسب نشده است، این آزمون با توجه به وضعیت تهدید کننده نبود حق آبه برای تالاب های قره گول بوکان، قوپی بابا علی مهاباد و حسنلوی نقده ضرورت کدامین تمهیدات را برجسته تر می سازد؟
یکی از تالابهای که در اثر بی آبی خشک شده اند تالاب یادگارلو نقده است. حوزه آبریز تالاب یادگارلو بالغ بر ۱۵۰۰ هکتار است، این تالاب به همراه تالابهای دورگه سنگی و حسنلو در نقده نقش برجسته ای در حیات اردک سرسفید دارند. گونه های جانوری که در خطر انقراض قرار گرفته است و این تالاب ها از مجله مهمترین زیستگاه های این گونه جانوری هستند که متاسفانه تالاب یادگارلو چند سالی است جزو تالابهای وضعیت قرمز است و خشک شده و به احیا نیاز دارد. اما متاسفانه آب ورودی به تالاب به صورت علمی انجام نگرفته است و زهکشی هایی هم که در مسیر تالاب وجود دارند تامین کننده نیاز تالاب نیست.
تجربه خشکی تالاب یادگارلو در استان نشان می دهد که حیات تالابهای دیگری همچون قره گول بوکان قوپی باباعلی مهاباد و تالاب حسنلو که مهمترین زیستگاه اردک سرسفید در ایران است، حائز اهمیت است و اگر تامین حق آبه آنها رعایت نشود حیات این سه تالاب را نیز تهدید می شود.
از سوی دیگر فعالیتهای انسان ساخت همچون گذر خطوط راه آهن، احداث تیرهای برق پرفشار، ایجاد آب بندها در اطراف تالاب ها طبیعتا میتوانند تنوع زیستی و حیات تالاب را تهدید کند و زمانی که تنوع زیستی در تالاب ها کاهش پیدا میکند جوامع محلی نیز متضرر میشوند.
سلامت تالابها یکی از شاخصهای زیست محیطی است، الان یادگارلو نقده خشک شده این موضوع نشان می دهد که اقدامات زیست محیطی سازگار با منطقه در آن حوزه انجام نگرفته است و در صورت تداوم این وضعیت اوضاع بسیار ناگوار تری قابل پیش بینی است.
مدیریت تالاب ها مشارکت جمعی برخاسته از یک مشارکت بین بخشی را میطلبد و به تنهایی وظیفه یک سازمان همچون محیط زیست و یا شرکت آب منطقه ای و یا هر ارگان ذیربط دیگری نیست بلکه اولین راهکار برای حفظ تالاب ها تدوین ساز و کار جامع است که نقش دستاندرکاران کلیدی در حفظ تالاب ها در آن مشخص باشد. در گام دوم که بسیار حائز اهمیت است اجرایی شدن برنامه های مدیریتی است، به نحوی که این برنامه جامع به عنوان یک سند بالادستی برای بخشهای دولتی، جوامع محلی، مجتمعهای کشاورزی، جهاد کشاورزی، سازمان آب منطقهای و محیط زیست تلقی شود. در صورتی که همه این ارگانها و نهادها به این برنامه متعهد باشند در آن صورت میتوان امیدوار بود که احیای تالاب ها و حتی پیشگیری از خشکسالی تالاب ها انجام بگیرد.
این موضوع نیازمند افزایش اطلاع رسانی در سطح جامعه است و همه این فرایند به صورت زنجیره ای و با همکاری ارگانها و سازمانهای ذیربط میسر خواهد شد. باید این مهم اطلاع رسانی شود که حیات تالابها و حفظ و ماندگاری آنها تا چه حد مفید است و سپس اقدامات فنی و سازه ای انجام شود.
تعلل یک ساله وزارت نیرو در تصویب حق آبه تالاب های آذربایجان غربی و خشک شدن تالاب های بین المللی، علیرغم تصویب لایحه حفاظت از تالاب ها در مجلس شورای اسلامی، نشان می دهد که زور وزارت نیرو همچنان به سیاست های ستاد احیای دریاچه ارومیه نمی رسد و تالاب ها قربانی روند احیای دریاچه می شوند، بفرمایید ترجیح دریاچه ارومیه با انتخاب خشک شدن تالاب ها یا هر عرصه زیست محیطی دیگری توجیه فنی و کارشناسی دارد؟
ستاد احیای دریاچه ارومیه ساختاری کلی است در قالب یک مدیریت جامعی در سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان اجرا می شود و به عنوان یک سند جامع برنامه های آن تدوین شده است.
باید دانست که در این سند به تالابهای اقماری حوضه آبریز دریاچه ارومیه به عنوان بخش جدایی ناپذیر و حائز اهمیت در حوزه محیط زیست دریاچه ارومیه اشاره شده است و این یک واقعیت غیر قابل انکار است، اما ممکن است در برنامه هایی که در ستاد احیای دریاچه ارومیه پیش میرود اطلاعرسانی مناسبی در انجام پروژه های صورت نگیرد در حال حاضر مشکلاتی در حوزه آبرسانی به تالاب وجود دارد اما به طور کلی خشک کردن تالاب ها و نابودی آن ها به قیمت احیای یک حوزه دیگر به لحاظ زیستی و اصول توسعه پایدار قابل قبول نیست و حتی انتقال بین حوضه آب نیز امری است که به لحاظ زیست محیطی و کارشناسی به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
متاسفانه در برخی از برنامه های ستاد احیای دریاچه اهمیت تالاب های اقماری کمتر مورد توجه قرار گرفت هو اولویت اصلی رساندن آب به پیکره ابی دریاچه بوده است و این موضوع طبیعتاً منجر به کاهش مشارکت اجتماعی برای احیای دریاچه هم خواهد شد چرا که هر کدام از ساکنان حوزه دریاچه ارومیه و حاشیه تالاب ها به لحاظ اجتماعی و فرهنگی تعلق خاصی به محیط زیست خود دارند و سیاست کلی ستاد احیای دریاچه ارومیه حفظ اکوسیستم دریاچه است که شامل تالابهای اقماری دریاچه هم میشود.
به نظر می رسد برخی از پروژه ها نیاز به کارشناسی بیشتر و درگیر ساختن جوامع محلی اطراف دریاچه دارد و یکی از انتقاداتی که وارد است عدم استفاده از متخصصین محلی در این حوزه است. ممکن است پروژه هایی که اجرا می شوند متناسب با شرایط اجتماعی و محیط زیستی منطقه و ناحیه پروژه مذکور نباشد که نیاز به کارشناسی بیشتری دارند و باید شرایط اکولوژیک تالاب ها بیشتر مطالعه شوند.
وضعیت تالاب های آذربایجان غربی از نظر دریافت حق آبه چگونه است؟
در آذربایجان غربی در برخی از موارد تامین حقابه تالاب ها به صورت علمی انجام نگرفته است . در جنوب دریاچه ارومیه وضعیت تالاب ها چندان مناسب نیست و رهاسازی آب ها بیشتر به نیت دریاچه ارومیه انجام گرفته و تالابها در این محور از آب بهرهای نبردند. عوامل انسانی هم در این مسئله تأثیرگذار است و برداشت های غیرمجاز یکی از این موارد است که میتوان به آن اشاره کرد. برای تالاب قوپی باباعلی مهاباد که از سد مهاباد حقآبه آن رهاسازی میشود اما در مسیر برخی از افراد سودجو مانع از رسیدن آب به خود تالاب میشوند که این مسئله به نظارت و هماهنگی بیشتر بین ارگانهای مختلفی مثل جهاد کشاورزی و آب منطقه ای و محیط زیست نیاز دارد. همچنین جوامع ظرفیت جوامع محلی، شوراها و دهیاریها نیز باید در این مهم به کار گرفته شود.
آلودگی تالاب ها چگونه شکل می گیرد و چه عواقبی این عرصه را تهدید می کند؟
مطالعات علمی نشان داده که مهمترین مشکلات تالابهای کشور به ترتیب اولویت کمیت و سپس کیفیت آب است. علاوه بر اینکه با مشکل کمبود آب و حقابه روبرو هستیم و از طرف دیگر مشکل کیفیت و سلامت آبی که به سمت تالاب ها رهاسازی میشود نیز اهمیت دارد. برای مثال رشد گونه گیاهی نی در تالاب ها بسیار افزایش یافته است که این گونه گیاهی امنیت زیستگاهی را برای سایر گونه های جانوری کاهش می دهد و این مسئله ارتباط مستقیمی با آلودگی آب تالاب ها دارد.
آبی که از این منابع آب بخش کشاورزی وارد تالاب ها می شود به دلیل استفاده از نهاده های شیمیایی آسیب برجستهای به در منابع آب زیرزمینی و آب تالابها وارد می کند در کنار آن فاضلابهای شهری و روستایی و صنعنی نیز به محیط تالاب ها راه پیدا می کنند و نیترات و فسفات و سایر عناصر آلوده کننده به تالاب ها می رسند. این مسئله همزمان با کاهش آب سبب میشود که غلظت مواد شیمیایی در سطح تالاب ها بیشتر شود و این در نهایت ظرفیت تالابها به عنوان بزرگترین تصفیه خانه های طبیعی اشباع می شود.
و دیگر تالاب ها توانایی تصفیه آلودگی ها را از دست می دهند و این موضوع می تواند حیات تالاب را تهدید کند. این درحالیست که یکی از مهمترین کارکرد تالابها پاکسازی و تصفیه کردن آب هاست اما متاسفانه این کار کرد طبیعی، به دلیل ورود آب های آلوده منتفی می شود.
این مسئله نیازمند فعالیت های برجسته و استفاده از ظرفیت جوامع محلی با رویکردهای جدیدی است که به لحاظ اجتماعی و زیستی سازگار با طبیعت هستند تا حیات تالاب ها که تامین کننده حیات جوامع انسانی است، حفظ شود و از فاجعه خشک شدن تالاب ها جلوگیری شود.
خشک شدن تالاب های حوزه آبریز دریاچه ارومیه می تواند چه تاثیری بر این پهنه آبی داشته باشد؟
خشک شدن تالاب های اقماری دریاچه ارومیه می تواند اثرات بارزی بر سایر پهنه های آبی دیگر در منطقه داشته باشد حیات زیستی دریاچه ارومیه در واقع به تالابهای اقماری حوزه دریاچه بستگی دارد. وقتی خشکسالی در تالابها رخ بدهد تنوع زیستی به شدت کاسته می شود. همچنین جریانات آب و هوایی در دریاچه ارومیه ناشی از تالابهای اقماری شکل میگیرد که در صورت خشک شدن تالابها این جریانات آب و هوایی نیز تغییر میکنند بالطبع کاهش رطوبت منجر به کاهش میزان بارندگی می شود که این مسئله بر خود پهنه آبی دریاچه ارومیه نیز تأثیرگذار خواهد بود/
گفت و گو/ تانیا شعفی
نظر شما