بایستگی های مدیریت کردستانی ها / محمد هادی فر

سرویس مقاله – «محمد هادی فر» در یادداشت زیر می نویسد: حضور مدیری کردستانی در مقام استانداری دیگر استانهای کشور میتواند گره بیست ساله مدیریتی را بگشاید و در این شرایط حساس نمادی از پیوستگی ملی در صحنه سیاسی کردستان رقم بخورد و کردها جایگاه واقعی خود را در ساختار قدرت جمهوری اسلامی به دست بیاورند.

به گزارش کردپرس، متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

دولت دوازدهم از مجلس دهم رأی اعتماد گرفت و فعالیت قانونی خود را شروع کرد و بدین‌سان فضای انتخاباتی ریاست جمهوری و حاشیه های رأی اعتماد کابینه سپری شد و جامعه بی صبرانِ در انتظار عملیاتی شدن برنامه ها و وعده های انتخاباتی و خدمات دولت جدید میباشد عموماً یکی از اقدامات پس از تعیین هر کابینه ای تغییر و تعیین مدیران وابسته به دولت میباشد که یکی از دشوارترین مراحل اداره کشور در چند سال اخیر بوده است چینش مدیران و به تعبیری تقسیم قدرت در سطوح ملی و محلی پس از هر انتخاباتی یکی از شروط لازم استقرار و شروع بکار دولتها بوده است که این دولت نیز از آن مستثنا نمیباشد.اگرچه کشمکشهای تقسیم قدرت باهدف بهبود وضعیت موجود در سراسر کشور یکنواخت بوده است اما مناطق کردستانی دغدغه های مضاعفی بنام سهم مشارکت در سطوح ملی را نیز در چند دولت اخیر مزید بر چینش مدیران منطقه ای در ذهن خود دارند که در این دولت به‌طور فزاینده ای مطرح گردیده است.

رفتارهای دولت جدید در انتخاب وزراء و معاونین و مشاورین خود نشان داد که رئیس جمهوری در دوران تبلیغات انتخاباتی به جریانی یا کسانی وعده سهم نداده که درانجام آن خلف وعده کرده باشد حال معلوم میشود معدود افرادی بدون هماهنگی باستاد مرکزی انتخابات ریاست جمهوری در قالب مستشاری و یا جناحی چنین انتظاراتی را زمان تبلیغات انتخابات در جامعه بوجود آورده اند و متأسفانه این تعارفات خود خوانده، جامعه قومی مذهبی را وارد فضای احساسی کرد کما اینکه پس از تعیین کابینه موجب سرخوردگی بعضی از فعالین سیاسی و لایه هایی از جامعه گردید. اینگونه استفاده های ابزاری از حساسترین موضوعات جامعه بمنظور نیل به اهداف خاص که ردای سیاسی را بر قامت مذهب و قومیت پوشاندند و آنان را از مدار اصلی خود خارج کردند که به صلاح جامعه نمیباشد.

در آسیب شناسی این پدیده میتوان گفت سیاسی کردن قومیت و مذهب در چند سال اخیر، این دو موضوع را وارد حوزه سیاسی نمود که با تغییر دولتها دسخوش تحولاتی خواهند گردید درحالی‌که موضوعات قومی و مذهبی میتوانست در پارادایمی آرام در مسیری یکنواخت و همگن با دیگر اقوام کشور در حوزه های دولتی رشدی بالنده داشته باشند. تحقیقاً سیاسی کردن موضوع قومیت و مذهب آسیبهای جدی را متوجه این دو حوزه نموده است که بخش اعظمی از آن متوجه کسانی است که هدفمندانه قبای سیاسی بر تن این دو میراث ایران کهن پوشاندند و مزید پیچیدگی آنها و رسوب مطالبات قومی گشتند و بخشی دیگر از آن متأثر از فضای رادیکالی بوجود آمده در منطقه خاورمیانه میباشد. اما با نگاهی واقع بینانه و به دور از ملاحظات سیاسی میتوان گفت کردها در خارج از جامعه کردستانی و در سطوح مختلف تجربیات موفقی را در پرونده کلان مدیریتی خود ثبت نموده اند بنابراین اگر چنانچه دولتها بخواهند جامعه کردستانی را اصولی مدیریت کنند ، شایسته است فضای مدیریتی را در خارج از کردستان و در سطوح ملی و محلی برای کردها گسترده تر نمایند و جاده مدیریتی را دوطرفه اعلام کنند اگرچه باند خروجی آن کندتر هم باشد ولی عقده های رسوب شده قومی را به همراه خود از جامعه کردستانی خارج میکند و کاروان وحدت و همبستگی ملی در جامعه قومی با آهنگ تندتری به پیش خواهد رفت.

بدیهی است حضور مدیران کردستانی در دیگر مناطق کشور در سطوح مختلف مدیریتی خدمتی بزرگ به جامعه قومی خواهد نمود چونکه ایستایی مدیریت در مناطق، خود محصوری را بدنبال دارد تحقیقاً ثابت شده دوران شعار مدیریت بومی بسر آمده است هرچند که متأسفانه در برخی مناطق این خرمن کهنه را تازه به باد حوادث میسپارند ولی خیر و صلاح جامعه قومی کشور در این است که زمینه حضور مدیریت همه اقوام خصوصاً مدیران کردستانی را در سطوح مختلف و در مناطق خارج از کردستان آماده کنند تا این مدیران بصورت جدی شایستگیهای خود را در دیگر مناطق به منصه ظهور برسانند تا علاوه بر رفع توهم تبعیض قومی ، زمینه رشد و پرورش مدیران کردستانی جهت احراز پستهای ملی فراهم شود.

متأسفانه در این زمینه تنازع بقا بین دولتها و مجلس بیشترین آسیب را به پرورش نیروهای کرد وارد کرده است دولتها، مناطق قومی را به آموزشگاه مدیران تبدیل کرده اند و برخی نمایندگان مجلس نیز نیمی از دوره کاری خود را در غرور و توهم و نیمی دیگر را در تکدیگری رأی سپری میکنند دیگر مجالی برای برنامه ریزی کلان ملی باقی نخواهد ماند با این وصف عملاً مسیر پیشرفت و ترقی مدیران کردستانی به بن بست رسیده است بنابراین شایسته است گامهای اساسی جهت رشد وارتقاء مدیریت کردها توسط همه دلسوزان کردستان اعم از جریانات سیاسی و شخصیتهای حقیقی و حقوقی مرتبط، فارغ از تعصبات جناحی در این راستابرداشته شود خصوصاً دولتها میتوانند بخش زیادی از مطالبات قومی را برآورده نماید. قریب بیست سال از دوران انتصاب اولین فرماندار کرد پس از سپری شدن بحران کردستان میگذرد و تاکنون تحولی ساختاری در مدیریت استانها روی نداده است با توجه به ظرافت و حساسیت مقام استانداری خصوصاً در شرایط کنونی شایسته نیست که از نیروی کردستانی در این استان هم اکنون استفاده شود بلکه حضور مدیری کردستانی در مقام استانداری دیگر استانهای کشور میتواند گره بیست ساله مدیریتی را بگشاید و در این شرایط حساس نمادی از پیوستگی ملی در صحنه سیاسی کردستان رقم بخورد و کردها جایگاه واقعی خود را در ساختار قدرت جمهوری اسلامی بدست بیاورند.

کد خبر 44564

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha