به گزارش کردپرس به نقل از کردستان24، مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان طی ایراد سخنانی در کارناوال حمایت از همهپرسی استقلال کردستان در اربیل در میان دهها هزار تن از شهروندان اعلام کرد، همه یکصدا به استقلال کردستان "آری" خواهیم گفت.
متن سخنرانی رئیس اقلیم کردستان به شرح زیر است:
عدهای این پرسش را مطرح میکنند که چرا مردم کردستان چنین تصمیمی گرفته اند. در واقع ما چند سالی است که به این نتیجه رسیدهایم که نمیتوانیم وضعیت موجود را ادامه دهیم. بسیار تلاش کردیم با خود بغداد مشکلات را حل کنیم و بغداد شراکت با ما را بپذیرد. اما نه شراکت را پذیرفتند و نه قانون اساسی را اجرا کردند. در قانون اساسی نیز به اتحاد اشاره شده است نه وحدت و این به معنی همزیستی دلخواهانه است.
میپنداشتیم پس از 2003، فرصت جدیدی به وجود آمده است که عراقی نو بنیان نهیم، عراقی که در آن مردم کردستان نقشی اساسی یابند. تصور این بود که بغداد فجایعی که بر سر مردم کرد آمده است را جبران خواهد کرد، اما متاسفانه پس از مدتی کوتاه دریافتیم که اکثریت زمامداران بغداد و نه همهی آنها همان منطق سابق را دارند.
ما قانون اساسی را که در فاصلهی سالهای بین 2003 تا 2005 برای همهی عراق نوشته شده بود، قبول داشتیم و با رای مردم کرد بود که این قانون تصویب شد. اما بغداد به قانون اساسی پایبند نبود و مادهی 140 قانون را اجرا نکرد. میبایست سلاح و بودجه به نیروهای پیشمرگ میدادند، اما این کار نکردند. بودجه کردستان را قطع کردند که این نیز خود انفال دیگری بود، قرار بود دولتی مدنی و فدرال ایجاد شود، اما آیا دولت امروز عراق فدرال و مدنی است یا دولتی است مذهبی؟
زمانیکه نیروهای قهرمان پیشمرگ در اوج سختی و جنگی دشوار علیه داعش به سر میبردند، اگر محمولهای برای آنها ارسال میشد، این محموله باید در بغداد مورد تفتیش و بازرسی قرار میگرفت و اگر آنها رضایت نمیدادند، حتی یک گلوله نیز وارد کردستان نمیشد. این وضعیتی بود که آنها به ما تحمیل کرده بودند.
درست است که در تاریخ 7 ژوئن ما موعد همهپرسی را تعیین کردیم. اما پیشتر این مسئله مطرح شده بود و اعلام کرده بودیم که آن را جدی بگیرند و ما دیگر نمیتوانیم این وضعیت را ادامه دهیم. بسیاری میپنداشتند این اهرم فشاری بیش نیست یا اینکه راهی برای خروج از بحران داخلی است.
زمانیکه این تصمیم شجاعانه و میهنپرستانه در 7 ژوئن گرفته شد، بسیاری تصور میکردند ما در درون خود دچار اختلاف شده و این مانع پیشرفت پروسه خواهد شد. به همین دلیل چندان بدان توجه نکردند.
روز تصمیمگیری، هیچ کدام از جناحهایی که اکنون گلایه دارند و ما را مورد تهدید قرار میدهند، پیش نیامدند که بپرسند چرا تصمیم به چنین اقدامی گرفتهاید. حال دیگر رفراندوم از اختیار من و احزاب خارج شده است و در اختیار ملت قرار گرفته است".
پیشتر مواضع جامعه جهانی نرم بود، اما حال این موضعگیریها تغییر کرده است و گفته میشود اکنون زمان مناسبی برای همهپرسی نیست. ما نمیدانیم این زمان مناسب چه وقت است، صد سال است که این زمان فرا نرسیده است. بغداد نیز این موضعگیریها را دیده و موضع خود را تغییر داده است.
سال گذشته با همراهی هیئتی بلندپایه به بغداد رفتیم، مواضع بغداد بسیار نرم بود، حال درخواست به تعویق انداختن همه پرسی را دارند. ما تجربهای شکست خورده را تکرار نخواهیم کرد و اعلام میکنیم ما نیز با قلبی پاک و ذهنی باز برای هر گونه گفتگو آمادهایم اما پس از 25 سپتامبر. من هرگز خود را شرمندهی خود و ملتم نخواهم کرد.
ملت ما به شیوهی کاملا مسالمتآمیز درخواست میکند که رای خود را اعلام نماید، حتی این را نیز روا نمیبینند. به نظر من تنها میخواهند اراده و کرامت ما را در هم بشکنند و گرنه چه دلیل دیگری میتواند داشته باشد.
چه مشکلی دارد که من بخواهم رای خود را اعلام کنم و مستقل باشم. علاوه بر این، همهپرسی برای تعیین مرزها نیست و با هدف قرار دادن دیگران در عمل انجام شده برگزار نمیگردد، گام اول ملتی است که میگوید میخواهم استقلال داشته باشم و خواستهی ما از بغداد و جامعهی بینالملل این است که پس از 25 سپتامبر با هم به گفتگویی جدی بپردازیم و بر سر موضوعاتی مانند، مرز، نفت، گاز، آب و .. به توافق برسیم".
اما آنها به ما میگویند در حال حاضر و آینده هیچ کدام از خواستههای شما مورد قبول نیست و باید به مرزهای منطقهی سبز برگردید، خطوطی که سابقا حد فاصل میان نیروهای پیشمرگ و ارتش صدام بود، این بدان معنی است که به منطقهی قوشتپه بازگردیم، تا هر زمان که خواستند با آتش توپخانه، اربیل را هدف قرار دهند. ما حتی برای یک دقیقه نیز در مورد بازگشت به خط سبز گفتگو نخواهیم کرد.
ضمن سپاس از همپیمانان، اعلام میکنیم که برای همکاری با ارتش عراق و نیروهای همپیمانان در جنگ با داعش، کاملا آماده هستیم.
در کجای دنیا چنین چیزی دیدهاید، دولتی، 182 هزار تن از مردمش را که اکثرا زن و کودک و جوانان فیلی و بارزانی بودند، انفال کند، با بمب شیمیایی اقدام به نسلکشی آنان کند، اما باز هم آن ملت به سویش دست برادری دراز کند؟ در نهایت آن دولت بگوید، به درک، شما جیرهخور ما هستید!
از جنگ داعش تاکنون 1789 تن از نیروهای قهرمان پیشمرگ شهید و 10 هزار و 199 تن زخمی شدهاند، زندگی بر بسیاری از آنان تلخ شده است. میزان جراحت برخی به حدی است که نمیتوانند زندگی کنند. بسیاری از دوستان خارجی وقتی به نزد ما میآمدند ابتدا ساعتی در مدح و ثنای نیروهای پیشمرگ سخن میگفتند. حقیقت نیز همین است، آنچه پیشمرگها انجام دادند، بدون تردید هیچ ارتش دیگری با چنین تسلیحات پیش پا افتادهای انجام نداده است. همهی تجهیزات پیشمرگهای کردستان همانهایی است که در سقوط صدام به دست ما رسیده است.
ما ملت وفاداری هستیم، از همکاری ائتلاف ضد داعش سپاسگزاریم اما این ما بودیم که خون دادیم و جان فدا کردیم.
بله آنها پیشمرگ را میستایند، اما اجازه نمیدهند، پدر و مادر شهیدان، خانوادهی انفال شدگان، فیلیها و بارزانیها بیایند و بگویند ما استقلال میخواهیم. اجازه دهید اول آنها نیز نظر خود را بگویند، بعد انفال دیگری انجام دهید.
قصد دارم خاطرهای از دیدار خود با جرج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا را بازگو کنم. در سال 2006 رئیس جمهور بوش به پایگاه هوایی اسد در مرز سوریه و در نزدیکی رومادی سفر کرد. درحالیکه رهبران دیگر جناحهای سیاسی عراق نیز حضور داشتند، وی خطاب به من گفت: ما تگزاسیها و شما در اقلیم کردستان وضعیت مشابهی داریم. هر دو پرچم خود را داریم اما شما با بغداد قدرت میگیرید و ما با واشنگتن. من در پاسخ به وی گفتم: اگر آنچه بغداد بر سر ما آورده است، واشنگتن بر سر شما میاورد هرگز دیگر پا به واشنگتن نمیگذاشتید.
در حال حاضر فضایی در بغداد اجاد شده است، که هر کس بیشتر به کردستان ناسزا و فحش بگوید و علیه آن بایستد، رای بیشتری به دست میآورد. چگونه همزیستی با چنین جامعهای را میتوان ادامه داد؟
تاکنون هیچ وعدهای را محقق نکردهاند، تاخیر بیش از این، ضرر بیشتری را برای ما به دنبال خواهد داشت. من از شما ملت سپاسگزارم، روز 25 سپتامبر به پای صندوقهای رای بروید و سرنوشت خود را تعیین کنید. هر کس هم که میترسد میتواند نرود یا رای منفی بدهد.
شورای امنیت در بیانیهی خود ابراز نگرانی کرده است که تمرکز از جنگ با داعش برداشته شود و آوارگان نتوانند به مناطق خود بازگردند. من به نام پیشمرگ و مردم کردستان میگویم ما تاکید میکنیم، بیش از پیش با داعش خواهیم جنگید.
آوارگانی که در کردستان هستند برادر و میهمان ما هستند. به همه شما توصیه میکنم مانند چشمان خود از آنها محافظت کنید، حرمت آنها را حفظ کنید. آنها در کردستان هیچ مشکلی ندارند، مشکل آنها در تکریت و فلوجه و بغداد است.
و اما همسایگانمان! آیا این 25 سال کافی نیست تا برای شما مشخص شود که ما عامل تهدید علیه شما نیستیم؟ بیایید به گفتگو بنشینیم و مشکلات را حل کنیم. چرا تهدید، تهدید چه سودی دارد؟
بله این درست است که مطالبهی استقلال خطراتی در پی دارد، اما اینکه بنشینیم و در انتظار باشیم صدها بار پرخطرتر از آن است که خود سرنوشت خود را تعیین کنیم.
سیستم سیاسی آینده ما این است که فرهنگ غنی خود را غنیتر نماییم. دولتی فدرال و مدنی و دموکرات ایجاد کنیم و حقوق همهی جناحها در آن در نظر گرفته شود.
من اطمینان دارم، نیروهای قهرمان پیشمرگ همانگونه که از سال 61 تاکنون اجازه ندادهاند کردستان به دست دشمنان بیافتد و حتی اگر برای مدتی نیز در دست دشمن بوده، اجازه استراحت در این خاک را به وی ندادهاند، امروز و در آینده نیز اجازه نخواهند داد کردستان به دست دشمنان بیافتد.
قهرمانی نیروهای پیشمرگ و بردباری شما مردم کردستان، از هر نیرویی برای استقلال کردستان قدرتمندتر است. باید خود را برای پرداخت هر بهایی آماده کنیم. ما بر سر دوراهی قرار گرفتهایم. یا باید زندگی زیر سلطهی دیگری را بپذیریم یا اینکه استقلال را انتخاب کنیم، بهای زندگی تحت سلطهی دیگری از دست دادن اراده و کرامت است، بهای استقلال نیز ممکن است مرگ باشد اما با سربلندی و سرفرازی.
در این روزهای اخیر شما نیز تهدیدات بسیاری را شنیدهاید، تهدید میکنند که ما را مجازات خواهند کرد، پاسخ من این است، صد سال است که کردها را مجازات میکنید، آیا سیر نشدهاید. اگر میخواهید باز هم سزا دهید، مردم کردستان را رها کنید و من را سزا دهید".
از همهی احزاب و جناحهای سیاسی و قومیتها به خاطر این جوش و خروش و حماسه تشکر میکنم. به درستی که شما با این حضور، همهپرسی خود را برگزار کردید.
کد خبرنگار: 60108
نظر شما