راز همه پرسی اقلیم کردستان در دیدار اردوغان با ترامپ نهفته است / ندرت ارسانل

سرویس ترکیه- اربیل یک باره تصمیم به برگزاری همه پرسی برای تشکیل یک ساختار غیرمنتظره در شمال عراق گرفت، آن هم بدون اطلاع آنکارا، تهران و بغداد که روابط استراتژیکی با شمال عراق دارند. آنچه انتظار می رفت این بود: اطمینان از اینکه آنکارا و همچنین تهران حرکت اشتباهی می کنند. زیرا بر اساس ارزیابی های آنها برگزاری یک همه پرسی که ممکن است به اعلام یک کردستان مستقل بیانجامد، در این آشفته بازار خاورمیانه یک حرکت خاص از جانب آنکارا در پی خواهد داشت. پیش قدم شدن و برای نخستین بار اعلام حمایت آشکار اسرائیل از این اقدام نیز بخشی از این نقشه بود. آنها امیدوار بودند بحران خاورمیانه را به ترکیه منتقل کنند.

می توان اطمینان داشت که هیچ یک از سرویس های اطلاعاتی در خاورمیانه خواب راحت ندارند. نه به خاطر تعدد وظایف سنتی آنها، بلکه به خاطر سؤال ترسناکی که به هزار دلیل دربارۀ پاسخ آن قانع نشده اند: «چه انگیزه ای اربیل را به برگزاری همه پرسی استقلال ترغیب کرد؟ اربیل برای برگزاری همه پرسی به چه چیزی یا چه کسی اعتماد و تکیه کرده بود؟»

ایالات متحده؟ آری. اسرائیل؟ البته آری. سکوت روسیه؟ آری. داعش [دولت اسلامی عراق و شام] و بحران سوریه که رو به پایان است؟ آری. نفت؟ آری. آری، آری. اما این جواب ها هنوز قانع کننده به نظر نمی رسند.

اگر پاسخ همۀ این پرسش ها آری است، طراح این بازی، اگرچه یک بازی فرضی به نظر می رسد، چگونه نتوانست حدس بزند این اقدام به تشکیل مؤثرترین و ترسناک ترین اتحاد / ائتلاف خاورمیانه منجر می شود؟

ترکیه – روسیه – ایران – عراق – سوریه، و حتی بیشتر از این. این کمند می تواند نفس متحدانش را در منطقه و غرب، از شرق مدیترانه تا دریای چین، بند بیاورد.

آیا دیدار پادشاه عربستان از مسکو به خاطر این کابوس نبود که ممکن است این اتحاد شکل گرفته بر مبنای نیازهای مشترک به یک شراکت استراتژیک بدل شود؟

آیا توافقات روسیه و عربستان، که ائتلاف جهانی یک باره با آنها روبرو شد و ممکن است باعث فروپاشی این هم پیمانی شوند، نشانه ای از این امر نیستند که سلسلۀ وقایع در جهتی عکس روی می دهند؟

یک لحظه فکر کنید. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه گفت «این که این نخستین دیدار وی با پادشاه عربستان از زمان به رسیمت شناختن این کشور در سال 1926 است، بدون نیاز به هیچ دلیل دیگری، برای توضیح اهمیت آن کافی است.» به عبارت دیگر، حتی اگر پادشاه از هواپیما پیاده می شد، روی زمین قدم می گذاشت، اما بلافاصله باز می گشت و مجدداً سوار هواپیما می شد، اثبات این قضیه بود که معادلات منطقه به هم خورده و از ریل خارج شده اند. و این چیزی بود که اتفاق افتاد.

چرا همه پرسی؟ چرا اکنون؟

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه روز پنج شنبه [5 اکتبر] در دیدار با رهبران آیینی مناطق شرق و جنوب شرقی ترکیه چنین گفت: «حکومت اقلیم کردستان آگاه نیست دست به چه کاری می زند، چه قدمی بر می دارد. درک این که اربیل بر چه اساسی به چنین نگرشی رسیده و به چه کسی اعتماد کرده است، غیر ممکن است. چه کسی این ایده را به شما معرفی کرد؟ من دارم دربارۀ بازی بزرگی صحبت می کنم که شامل کشور ما نیز می شود.»

یک تعبیر شایع این است که انگیزۀ بارزانی برای قدم نهادن در این راه، فشار سنگینی است که متوجه ایالات متحده و اسرائیل در منطقه است، به ویژه در عراق و سوریه.

پس انتظار می رفت پس از همه پرسی چه اتفاقی بیفتد که وقتی نیفتاد و «نقشه» به شکست انجامید، همه چیز برعکس شد؟

این راز در دیدار اردوغان با ترامپ نهفته است.

اردوغان گفت: «ما پیش از این چه گفتیم؟ گفتیم اجازه نمی دهیم یک کوریدور تروریستی در جنوب کشور ما ایجاد شود. ما به عنوان یک دولت اجازه نمی دهیم آنجا کوریدور تروریستی شکل بگیرد. در وهلۀ نخست در شمال سوریه. ما در این باره به ایالات متحده گفتیم. ما با آقای ترامپ روشن و واضح در این باره گفتگو کردیم. ما گفتیم "اگر چنین چیزی در جنوب کشور ما اتفاق بیفتد ما مطمئناً دخالت خواهیم کرد." این البته برای شمال عراق نیز صادق است. چه اتفاقی افتاد که اربیل را به انجام این کار سوق داد؟ آنها تحریک کردند و اربیل هم این راه را انتخاب کرد.»

اربیل یک باره تصمیم به برگزاری همه پرسی برای تشکیل یک ساختار غیرمنتظره در شمال عراق گرفت، آن هم بدون اطلاع آنکارا، تهران و بغداد که روابط استراتژیکی با شمال عراق دارند. آنچه انتظار می رفت این بود: اطمینان از اینکه آنکارا و همچنین تهران حرکت اشتباهی می کنند. زیرا بر اساس ارزیابی های آنها برگزاری یک همه پرسی که ممکن است به اعلام یک کردستان مستقل بیانجامد، در این آشفته بازار خاورمیانه یک حرکت خاص از جانب آنکارا در پی خواهد داشت. پیش قدم شدن و برای نخستین بار اعلام حمایت آشکار اسرائیل از این اقدام نیز بخشی از این نقشه بود. آنها که چنین امیدی داشتند می توانند درگذشت طالبانی را نیز به فهرست «موارد نیازمند بررسی» خود بیافزایند.

پهپادهای مسلح و نقشه ای که نقش بر آب شد

این که ترکیه دارد به نقطۀ شکستن محاصره و نابود کردن تروریسم در داخل مرزهای خود می رسد، و علاوه بر این شراکت های جدید ایجاد می کند، ضرر و زیان ایالات متحده و اسرائیل را بیشتر می کند. احداث نخستین پایگاه نظامی ایالات متحده در اسرائیل مدرک مستدل این حقیقت است.

قرار دادن هواپیماهای مسلح بدون سرنشین در دستور کار و زمان انجام آن نیز بخشی از داستان است. به خاطر اینکه آنچه مورد انتظار بود اتفاق بیفتد و کشورهای منطقه، به ویژه ترکیه، در این تله بیفتند، امیدوار بودند بحران خاورمیانه را به ترکیه منتقل کنند.

این همان بازی بزرگی بود که ترکیه را نیز در بر می گرفت و زمان آن را برای اکنون در نظر گرفته بودند. پذیرایی رئیس جمهور از رهبران آیینی و چهره های شاخص در کاخ ریاست جمهوری و به حضور پذیرفتن دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی ترکیه (MHP) را نیز می توان از همین زاویه دید.

این توطئه ای بود با پیامدهای بسیار و خنثی کردن آن احتمال فعال کردن یک سازو کار سری مخرب دیگر را کاملاً از میان نبرده است.

در آیندۀ نزدیک در ترکیه انتحابات های مهمی برگزار خواهند شد و بدون شک دام های دیگری نیز گسترده خواهند شد.

اما اینک میز هنوز دست نخورده است. کارت ها هنوز مجدداً بر نخورده اند. ما کارت های خود را محکم چسبیده ایم و آنها هم کارت های خود را در دست دارند.

اینک بازی به نقطه ای رسیده است که حتی اگر دخالتی صورت گیرد، حتی اگر در روز همه پرسی اقدام می شد، کاری که آنها می توانستند، یا می توانند بکنند، بسیار محدود است.

به این می گویند «ارزش صفر».

اگر آنها ادامه دهند، بازی دیگری آغاز خواهد شد.

منبع: ینی شفق

ترجمه: خبرگزاری کردپرس / سرویس ترکیه

کد خبر 46199

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha