قدرت های منطقه ای، از جمله ایران، عراق، و ترکیه، مواضع شدیدتری را اتخاذ نموده و اعلام کردند تحریم های اقتصادی، امنیتی، و دیپلماتیک علیه حکومت اقلیم کردستان را اعمال خواهند کرد- هر چند که اکثر این تهدیدات تاکنون عملی نشده است. با این وجود، حال و هوای اربیل، پایتخت اقلیم کردستان، پر از جشن و شادی بود. نتایج حاکی از آن است که تعداد زیادی از رای دهندگان (بیش از 72 درصد) در همه پرسی شرکت کردند و به نظر می رسد که اکثریت زیادی رای دهندگان از پیشنهاد استقلال حمایت کرده اند.
البته این رأی دادن غیر الزام آور است و پیامدهای آن بیشتر از آنکه حقوقی باشد سیاسی است. در واقع، این نخستین همه پرسی ای نیست که کردهای عراقی در مورد استقلال برگزار می کنند: آنها در سال 2005 به همین پرسش رای دادند. در آن زمان نیز حمایت بالایی از پیشنهاد استقلال شد. اما میان این دو رای گیری تفاوتی کیفی وجود دارد. نخستین همه پرسی ابتکاری به رهبری جامعه مدنی بود، در حالی ابتکار همه پرسی این بار از سوی دولت کردستان بود و پارلمان اقلیم روز 14 سپتامبر و پس از بیش از دو سال تعطیلی برای اولین بار تشکیل جلسه داد و رای به برگزاری همه پرسی داد. مجلس این منطقه در روز 14 سپتامبر برای اولین بار در بیش از دو سال تشکیل جلسه داد. رهبریت کردی تأکید کرده است که رای پارلمان باعث می شود همه پرسی بیش از آنکه یک نقشه راه باشد بیانیه هدف (مردم اقلیم کردستان) باشد.
با این وجود، این بیانیه نگرانی های بسیاری را در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی بوجود آورده است. این اقدام به ویژه باعث نگرانی ایران و ترکیه شده که اقلیم کردستان را تهدید کردند در صورت برگزاری رأی گیری، بایستی منتظر پیامدهای وخیمی باشند. در واقع، ایران یک روز پیش از همه پرسی و به درخواست دولت مرکزی عراق فضای هوایی خود را بر روی اقلیم کردستان بست و ارتش ترکیه به همراه ارتش عراق در امتداد مرز ترکیه-کردستان، مانورهای نظامی برگزار کرد. هر دو کشور معتقدند که این همه پرسی خواست کردها برای جدایی از عراق را از یک مشکل قابل حل به بحران فزاینده ای در مرزهای آنها تبدیل خواهد کرد.
محاسبات اشتباه
مجموعه ای از محاسبات اشتباه این منطقه را در وضعیت کنونی قرار داد. یکی از این اشتباهات این است که جامعه بین المللی و بویژه ایالات متحده مدت ها است که تنش فزاینده (میان بغداد و اربیل) را نادیده می گیرند. هدف رهبریت کردی برای دستیابی به استقلال کاملا آشکار است و مسعود بارزانی رئیس حکومت اقلیم کردستان در سال 2014 طرح خود برای برگزاری همه پرسی را اعلام کرد. ظهور دولت اسلامی (داعش) مانع از آن شد تا وی هدف خود را عملی کند، اما با کم شدن قلمرو تحت کنترل داعش در بهار و تابستان، مشخص شد که بارزانی برنامه خود را احیا خواهد کرد و این امر اجتناب ناپذیر است. کمیته همه پرسی اقلیم کردستان در روز 7 ژوئن 2017 روز 25 سپتامبر را به عنوان روز برگزاری همه پرسی تعیین کرد.
در این دوره سه ساله ایالات متحده یا هر قدرت بین المللی دیگری به هیچ وجه تلاشی جدی برای آشتی دادن بغداد و اربیل به عنوان جایگزینی برای همه پرسی استقلال به کار نگرفتند. ایالات متحده در دیپلماسی میانجی گرانه خود را بسیار دیر آغازکرد و حتی پیش از آن نیز با عدم حمایت از کردها دچار اشتباه شد. وزارت خارجه و کاخ سفید هر دو بیانیه هایی را در مخالفت با همه پرسی منتشر کردند و به کردها در مورد عواقب پافشاری بر اقدام خود (برگزاری همه پرسی) هشدار دادند. در همین حال، هیچ انتقادی از دولت بغداد صورت نگرفت. در عوض، باید ایالات متحده به هر دو طرف فشار می آورد تا مذاکراتی جدی را تحت نظارت و میانجی گری جامعه بین الملل و منطقه آغاز کنند.
بغداد به نوبه خود استقبال چندانی از دستیابی به راه حلی مذاکره شده نکرد. یافتن دلیل تغییر موضع عراق کار چندان سختی نیست. در ماه آوریل، نخست وزیر حیدر العبادی بر استقلال به عنوان حق طبیعی کردها تاکید کرد اما از حکومت اقلیم کردستان خواست تا رأی گیری را به تعویق بیاندازد. با نزدیک شدن روز همه پرسی، او خواستار لغو کامل آن شد. او حتی تهدید کرد در صورتی که روند همه پرسی به خشونت منجر شود از اقدامات نظامی استفاده خواهد کرد. همین امر هزینه سیاسی بالقوه تاخیر همه پرسی را برای بارزانی افزایش داد. در واقع، به نظر می رسد مخالفت های فزآینده خارجی وحدت داخلی بیشتری را در میان کردها ایجاد کرده است.
به همین ترتیب، اولتیماتوم های ترکیه و ایران موضع اربیل را سخت تر کرد. ترکیه در سال های اخیر یکی از قدرت های اصلی تسهیل استقلال اقتصادی حکومت اقلیم کردستان از بغداد بوده است و برای فروش نفت و گاز کردها به بازارهای بین المللی با اربیل همکاری داشته است. در همین حال، اربیل بر این باور است که تجارت انرژی، نوعی به هم وابسته بودن را (میان آنکارا و اربیل) ایجاد کرده است و امیدوار بود که این امر باعث شود ترکیه پاسخ سنجیده تری نسبت به همه پرسی داشته باشد. آنکارا پیش از این پیام های گوناگونی را پیرامون مسئله استقلال داده بود و این امر سبب شد تا اربیل انتظار خویشتنداری بیشتری از ترکیه داشته باشد. درست دو سال پیش، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، گفت که استقلال کردها مسئله داخلی عراق است.
حکومت اقلیم کردستان در محاسبه خود اشتباه کرد. با توجه به نقش اربیل در مبارزه علیه داعش- نبردی که طی آن (اربیل) از گفتمان حقوق بشر، اراده تعیین سرنوشت خود و مطالبات مردمی استفاده می کرد - کردها انتظار داشتند از آزادی بیشتر برای دستیابی به استقلال برخوردار باشند. اما اتفاقی که باعث ناراحتی کردها شد این بود که حمایت از تمامیت ارضی عراق و وضعیت موجود بیش از حد انتظار بود. ظاهرا این موضوع بارزانی را دچار سردرگمی کرده بود و در بیانیه ای که پیش از رأی گیری منتشر شد، این سوال را مطرح کرد که از چه زمانی همسایگان کردستان نسبت به اتحاد عراق تا این اندازه متعهد شده اند.
علاوه بر این، وضعیت سیاسی پراکنده کردستان – هر دوی احزاب اپوزیسیون جنبش تغییر (گوران) و جماعت اسلامی کردستان (کومل) اعلام کردند همه پرسی را تحریم خواهند کرد (موضعی که هر دو آنها تنها ساعاتی پیش از شروع رای گیری از آن پا پس کشیدند) و همین امر باعث بدتر شدن وضعیت مسئله کردها شد. در همین راستا، اختلاف داخلی حزب اتحادیه میهنی کردستان، رقیب سنتی حزب دمکرات کردستان و شریک قدیمی خود (اتحادیه میهنی)، اوضاع را بدتر کرد. این عوامل باعث شده است تا برخی همه پرسی را ابتکار عمل بارزانی تلقی کنند، اگرچه نتایج اولیه رای گیری چنین رویکردی را به چالش کشید. با این وجود، در صورتی که قهرمان اصلی همه پرسی در گام اول زمان و انرژی بیشتری را برای ایجاد اجماع سیاسی در میان کردها سرمایه گذاری کرده بود، همه پرسی احتمالا در شرایط پایدارتری برگزار می شد.
با وجود اشتباهاتی که پیش از برگزاری همه پرسی صورت گرفت، اما این اقدام هنوز هم نتایج واقعی را در پی خواهد داشت.
مذاکره و اقدام
فرآیند منتهی به همه پرسی به همان اندازه خود همه پرسی حائز اهمیت بود. برای سال ها استقلال کردی یک بحث نظری محسوب می شد و طرفداران آن هرگز نتوانسته بودند تلاش های خود یکپارچه کنند. واقعیت های مهم منطقه ای و بین المللی وجود داشت تا با آنها روبرو شد و کردها در وضعیتی امن قرار نداشتند تا با هر گونه مخالفت خارجی مقابله کنند. به همین شکل، مخالفان استقلال می توانستند ابهام و دوگانگی آن را نادیده بگیرند چرا که استقلال هرگز محتمل به نظر نمی رسید.
اما با پیشرفت روند همه پرسی اخیر، قدرت های منطقه ای باید مواضع خود را اعلام می کردند. ترکیه و ایران، به همراه دولت مرکزی عراق، به شدت با این اقدام مخالفت کردند. اسرائیل تنها کشور منطقه بود که حمایت خود را از آن ابراز کرد، در حالی که اردن موضعی نسبتا دوستانه اتخاذ کرد. چنین توضیحاتی می تواند به کردها کمک کند تا ارزیابی بهتری از چشم انداز خود برای تشکیل کشور داشته باشند و همچنین ممکن است به رهبریت کردها کمک کند تا به گزینه های جایگزین برای استقلال (حداقل در مقطع متوسط) فکر کنند یا یک چارچوب زمانی را برای اعلام واقعی استقلال ارزیابی کنند.
به همین شکل، همه احزاب سیاسی کرد باید سیاست های روشن تری را در قبال مسئله استقلال داشته باشند. تمامی آنها با وجود اختلافات و مخالفت های اولیه، از رای دادن حمایت کردند. در این مرحله، مسئله استقلال از یک بحث انتزاعی به یک فرایند ملموس تبدیل شده است.
با این همه بارزانی پرسی آرزوها و نارضایتی های کردها را در دستور کار جامعه بین المللی قرار داده است؛ در حالی که این خطر وجود داشت که با پایان جنگ علیه داعش و کاهش تعهد ایالات متحده به عراق هر دوی آرزوها و نارضایتی های کردها نادیده گرفته شوند.
راهی به سوی کشور شدن؟
حکومت اقلیم کردستان با برگزاری این همه پرسی گام مهمی را به سوی عدم اطمینان برداشته است. برای جلوگیری از بحرانی همه جانبه با عراق و همسایگان این کشور، رهبران کرد و عراق باید از وسوسه های پوپولیستی و امتیاز گیرانه اجتناب کنند. اولتیماتوم اخیر عبادی به اقلیم کردستان که طی آن وی خواستار واگذار کردن تمامی گذرگاه های زمینی و هوایی اقلیم کردستان به دولت بغداد طی سه روز شد، امکان گفت و گوهای جدی میان اربیل و بغداد را تحت تاثیر قرار می دهد. بایستی از چنین بیانیه هایی اجتناب شود. به همین شکل، قدرت های بزرگ، پیش از همه از ایالات متحده، باید برای مدیریت مسالمت آمیز این بحران با هر دو طرف در ارتباط باشند.
گفت و گوهای پایدار و ساختارمند میان همۀ گروه های ذیربط ضروری است، اما باید نخست یک موضوع روشن شود: و آن پیش فرض مذاکره است. هنگامی که کردهای عراقی به گفتگو و مذاکره اشاره می کنند، معمولا منظور آنها از مذاکره گفتگو برای جدایی از عراق است. اشاره رهبریت عراق به گفت و گو، معمولا به این معنی مذاکره برای حل و فصل برخی مسائل مهم میان عراق و حکومت اقلیم کردستان در چارچوب اختیارات عراق است. این گفتگوها باید با تمرکز بر اجرای قانون اساسی، که هر دو طرف یکدیگر را به نقض آن متهم می کنند و بررسی دوباره چارچوب روابط بین بغداد و اربیل، آغاز شوند.
علاوه بر این، این واقعیت که کردهای عراقی همه پرسی را برگزار کرده اند و ادعا می کند که به جز برخی وعده های کلی مبهم، هیچ جایگزینی معتبری (به جای همه پرسی) ارائه نشده است - نباید به عنوان بهانه ای برای انعطاف ناپذیر بودن مورد استفاده قرار گیرد. نباید در گفت و گو میان بغداد و اربیل بسته شود. طرفین این تنش و همچنین قدرت های منطقه ای و بین المللی هنوز می توانند یک راه حل عملی برای این بحران پیدا کنند. وضعیت ایده آل این است که این گفتگوها باید با نظارت و میانجی گری جامعه بین المللی و به همراه مجموعه ای مشخص و تعیین شده از مسائل، نتایج و چارچوب های زمانی، صورت بگیرد.
در هر صورت، روند همه پرسی به وضوح یک نکته را نشان داده است: وضعیت موجود در روابط بغداد و اربیل ناکارآمد است. کردها بر این باور هستند که بغداد 50 بند از قانون اساسی 143 ماده ای عراق را نقض کرده است؛ مسئله ای که رابرت فورد، رئیس دفتر سیاسی سفارت ایالات متحده در بغداد نیز در سال 2005 در جریان مذاکرات پیرامون قانون اساسی جدید عراق نگرانی خود را از این مسئله نشان داده بود. اختلاف میان اربیل و بغداد، به ویژه بر سر وضعیت مناطق مورد مناقشه، نیروهای کرد پیشمرگه، تخصیص بودجه و مدیریت منابع نفت و گاز تنش زا هستند باید در کوتاه ترین زمان ممکن حل و فصل شوند. بر اساس قانون اساسی عراق، یکپارچگی دولت منوط به اجرای قانون اساسی است. این امر به این معنی است که باید اختلافات موجود بر سر قانون اساسی پیش از به نتیجه رسیدن گفتگوها حل و فصل شوند.
در عین حال، ایالات متحده باید اطمینان حاصل کند که نیروهای دیگر مخالفت واشنگتن با همه پرسی کردها را به عنوان چراغ سبزی برای فشار آوردن همه جانبه بر کردها تلقی نکنند. چنین وضعیتی درگیری های جدیدی را ایجاد خواهد کرد و بذر بحران منطقه ای را خواهد پاشید. ایالات متحده نفوذ چشمگیری بر روی بغداد و اربیل دارد. اگرچه این کشور با گزینه استقلال، حداقل برای آینده قابل پیش بینی مخالف است، اما باید به طور جدی بغداد را وادار کند تا برآورد کردن خواسته های مشروع کردها و اجرای مفاد قانون اساسی عملی سازد. در عین حال، ایالات متحده و جامعه بین الملل نباید به تجزیه عراق و ظهور یک کشور مستقل کرد به عنوان تنها جایگزین وضعیت موجود بیاندیشد.
رویکرد جدید می تواند یک ساختار فدرال خوب تعریف شده و یا کنفدرالیسم را بوجود آورد. هدف از این کار نباید صرفا پرداختن به تلاش کردها برای تعیین وضعیت، به رسمیت شناخته شدن و حاکمیت آنها باشد: بلکه باید با پذیرش سیاسی و قدرتمند ساختن سنی ها به مسئله به حاشیه رانده شدن سنی های عراق، که ریشه اصلی افراط گرایی در آن کشور است، پرداخته شود. در واقع، تلاش کردها برای دستیابی به استقلال، ظهور داعش و حضور حدود 1.8 میلیون آواره داخلی عراقی در اقلیم کردستان، به طور عمده، ناشی از افزایش فرقه گرایی دولت عراق، ظهور شبه نظامیان در بخش امنیتی و شکست سیستم سیاسی آن کشور بوده است.
در حال حاضر، یا یک ساختار فدرال بهتر تعریف شده - همراه با ضمانت های بین المللی و منطقه ای- یا یک ساختار کنفدرال گزینه های قابل تصورتری نسبت به یک کشور مستقل جدید هستند. اگر این تلاش موفقیت آمیز باشد، برای کردها بهتر آن است بخشی از یک عراق فدرال یا کنفدرال باشند تا اینکه از ان جدا شوند. اگر چنین تلاش هایی بار دیگر شکست بخورد، کردها همچنان در مسیر تکاملی خود برای دستیابی به استقلال قرار خواهند داشت تا با همدردی و حمایت بیشتر جامعه بین المللی و منطقه ای به هدف خود دست پیدا کنند.
منبع: فارن افرز
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
کد خبرنگار: 40101
نظر شما