تصمیم کردها به تحریک بغداد و کشورهای همسایه و بیشتر متحدان بین المللی شان دستاوردهای تاریخی آنها را برای تشکیل کشور مستقل از بین برده است. ظرف سه هفته پس از برگزاری رفراندوم، آنها یک پنجم قلمرو خود از جمله چاه های نفت و گاز و گذرگاه های مرزی را که نقش رگ حیات را در منطقه محصور در خشکی اقلیم کردستان برای آنها داشت، از دست دادند. علیرغم اتحاد ظاهری کردها در روز رفراندوم و رای 93 درصدی آری، تمام رهبران کرد با توجه به مخالفت بین المللی با آن از جمله متحدانی چون ترکیه و آمریکا، به رفراندوم به عنوان یک ایده خوب نگاه نمی کردند.
اختلاف نظر کردها بر پایه حزبی و قبیله ای نبود. این اختلاف میان عملگرایان یا پراگماتیسم های متعقد به توسعه از پایین به بالا و تقویت تدریجی عناصر دولت سازی بر پایه ارزیابی محدودیت ها و ناسیونالیتهای افراطی بود که از روش بالا به پایین و ادعای پرطمطراق استقلال پیروی می کردند. عملگرایان از سال 2003 که رژیم صدام سقوط کرد در پروژه دولت سازی موفق بوده اند. این حقیقت که همسایگان اقلیم خودمختار کردستان بیم سرریز تفکرات ناسیونالیستی را داشته و متحدان بین المللی به دنبال حفظ یکپارچگی قلمرو عراق بودند، رهبران کرد را مجبور کرده بود با احتیاط قدم بردارند. برای این رهبران داشتن شبه دولت مهم تر از اعلام استقلال بود. آنها ترجیح دادند به جای به کار بردن واژه های رادیکال مانند استقلال و رفراندوم، از خودمختاری و فدرالیسم سخن بگویند تا بیشترین دستاورد را در پروژه دولت سازی داشته باشند و از عواقب دنبال کردن استقلال و رفراندوم در امان بمانند.
مکتب پراگماتیسم دو تاکتیک افزایش نفوذ بر عراق در داخل و حفظ انسجام داخلی میان خود در مذاکره با دیگران شامل دولت فدرال عراق و کشورهای خارجی را دنبال می کرد. این مکتب برای افزایش نفوذ داخلی در عراق، از سال 2003 بهترین سیاستمداران خود را به بغداد فرستادند؛ جلال طالبانی دبیرکل فقید حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق رئیس جمهور عراق شد، هوشیار زیباری یکی از رهران ارشد حزب دموکرات وزیر خارجه، دارایی و معاون نخست وزیری عراق شد و برهم صالح از رهبران اتحادیه میهنی که نخست وزیر شد. حضور نخبه های سیاسی کرد در بغداد به کردها اجازه داد بر روند دولت سازی در عراق نفوذ داشته باشند و نبض سیاسی عراق را در دست بگیرند.
رهبران کرد عراق از سال 2003 برای حفظ وحدت در سیاست های عراق فدرال به ایجاد یک بلوک انتخاباتی واحد به نام لیست کردستانی شامل حزب دموکرات و اتحادیه میهنی با همکاری اسلام گراهای اقلیم کردستان اقدام کردند. این اقدام به کردها اجازه داد با تجمیع کرسی های خود در پارلمان برای گرفتن امتیاز در مقابل حمایت از نخست وزیر مذاکره کنند. حتی در سال 2009 که جنبش تغییر برای به چالش کشیدن نخبه های سیاسی حاکم در دو حزب اتحادیه میهنی و حزب دموکرات در سلیمانیه اعلام موجودیت کرد، آنها اعلام کردند که به فعالیت سیاسی در اقلیم کردستان بیشتر علاقه مند هستند تا فعالیت سیاسی در بغداد.
کردها از مدتها قبل از زمان برگزاری رفراندوم در 25 سپتامبر 2017 این دو تاکیتک خود را رها کردند. این روند از سالها پیش آغاز شده بود. مسعود بارزانی رییس سابق اقلیم کردستان و شبه نظامیان کرد به نام نیروهای پیشمرگ پس از ورود داعش به عراق و تصرف موصل از سوی این گروه، اقدام به کنترل کرکوک، شهری مناقشه برانگیز و چندقومیتی کردند تا آنها را از خطر سلفی های جهادی حفظ کنند.
خطابه های بارزانی به ناسیونالیسم افراطی بر پایه کنترل قلمرو اشاره داشت. بارزانی خطاب به مردم کرکوک اعلام کرد: ما امروز به کردستان دست پیدا کردیم و باید آن را حفظ کنیم. وی در ادامه خطاب به آنها گفت: من آماده ام تا به عنوان یک پیشمرگ تفنگ در دست بگیرم و از کرکوک دفاع کنم.
مسعود بارزانی چند هفته بعد و در جولای 2014 به بی بی سی گفت که خود را برای برگزرای رفراندوم آماده می کند. روح اعتماد به نفس زیاد رهبران کرد را در بر گرفته بود. آنها به این باور رسیده بودند که دیگر نیازی به فعالیت سیاسی در بغداد ندارند بنابر این ، از اعزام دیپلمات های ارشد به بغداد خودداری کردند. در واقع، نداشتن دیپلمات های ارشد در بغداد انگیزه بیشتری به شاخه رادیکال رهبران کرد داد. شکل رادیکالتر ناسیونالیسم کرد همچنین با موضوع اتحاد از زاویه دیگری برخورد کرد. رهبران کرد به جای تلاش برای تقویت اتحاد و توافق از طریق مذاکره مانند تشکیل لیست کردستانی در پارلمان عراق، برای متحد کردن جامعه تهدیدهای خارجی را علم کرد. تهدید خارجی در طول سال 2014 داعش بود که ظاهرا جبهه متحد کردی را در برابر این گروه تند رو ایجاد کرد. دولت منطقه ای اقلیم کردستان که زمانی «دبی جدید» لقب گرفته بود، در سال 2014 بیشتر شبیه به یک دولت شکست خورده بود که قادر نیست حقوق کارمندان خود را پرداخت کند، پارلمان را متقاعد کند و یا به صورت قانونی دوره ریاست اقلیم کردستان را تمدید کند. دولت اقلیم کردستان به سبب مدیریت غلط وارد یک مناقشه قانونی پرهزینه با شرکت های نفتی خارجی شد. ناسیونالیست ها از این افول سیاسی و اقتصادی به عنوان بهانه ای برای پیش رفتن به سوی استقلال به عنوان یک راه حل استفاده کردند.
رهبران کرد پس از شکست داعش و به دنبال حل نشدن مشکلات انباشته شده دولت اقلیم کردستان، از تهدید خارجی دیگری به نام بغداد پرده برداری کردند. آنها با برگزاری رفراندوم بازی با این کارت جدید را آغاز کردند. واکنش های شدید از طرف عراق، ایران، ترکیه و دیگران انزوای تاریخی کردها را بار دیگر به یادشان آورد؛ بسیاری به این مثل قدیمی اشاره می کردند که می گوید: کردها به جز کوه ها هیچ دوستی ندارند.
اما این اتحاد هم زیاد دوام نیاورد.عدم وجود انسجام سازمانی میان نیروهای پیشمرگ که اغلب وابسته به حزب بودند به از دست دادن کرکوک منجر شد که در این مسئله، برخی رهبران ارشد حزب اتحادیه میهنی مانند بافل طالبانی پسر جلال طالبانی بر سر خروج از کرکوک به دنبال عدم توافق رهبران کرد، با دولت عراق به توافق رسیدند. این مانور اتحاد کردها را تحت تاثیر قرار داد و بیشتر از قبل مشروعیت بارزانی را که در 2014 قول داده بود از کرکوک دفاع کند، زیر سوال برد.
رویکرد رادیکال ناسیونالیسم کردی شکست خورده است. غیبت کردها در بغداد به کم شدن نفوذ آنها بر دولت مرکزی و عدم اطلاع از سیاست های دولت مرکزی عراق منجر شده است.رهبران ناسیونالیست افراطی کردی نتوانستند رابطه رو به رشد میان حیدرالبادی و واشنگتن را بفهمند. دولت اقلیم کردستان عراق به دلیل از دست دادن کرکوک دیگر قادر به صدور مستقل نفت و گاز نیست و در وضعیت بد اقتصادی گرفتار شده است. مسعود بارزانی اگرچه به صورت غیررسمی به عنوان رهبر حزب دموکرات قدرت دارد اما از سمت ریاست اقللیم کردستان کناره گیری کرده است. رهبران اقلیم کردستان در خانه با سوالات سختی روبه رو هستند.
می توان از مسئله فلسطین درس عبرت گرفت که آن هم یک حرکت ناسیونالیستی در خاورمیانه مدرن بوده که به دنبال تشکیل کشور مستقل است. محققان جنبش ناسیونالیستی فلسطین، فلسطینیان را به پراگماتیسم ها و ناسیونالیست های رادیکالیست تقسیم کرده اند. رهبران فلسطین در سال 2000 که عناصر رادیکال انتفاضه دوم را اعلام کردند، دنبال کردن خودمختاری نهادی و دولت غیررسمی یا دی فاکتو را رها کردند. کردها نیز مرتکب چنین اشتباهی شدند. این عبرت آموزی اکنون گشایشی برای شنیده شدن صداهای پراگماتیست یا عملگرا فراهم کرده است و روابط میان رهبری کردها و حامیان خارجی آنها را تغییر داده است. واشنگتن و لندن اکنون منحصرا به دنبال ارتباط با رهبرانی مانند نیچروان بارزانی، برادرزاده رییس پیشین اقلیم کردستان و نخست وزیر کنونی دولت اقلیم کردستان است که درباره رفراندوم نسبت به دیگران احتیاط بیشتری می کرد.
تنش های اخیر میان نیروهای پیشمرگ و نیروهای فدرال عراق بر سر کنترل گذرگاه مرزی فیش خاپور در مرز ترکیه نیز مربوط به توازن جدید قدرت میان کردها است. مسرور بارزانی فرزند مسعود بارزانی ادعا کرده است که ترجیح می دهد در مقابله با نیروهای عراقی بمیرد تا این که این گذرگاه را تسلیم آنها کند. در همین حال، نیچروان بارزانی به منظور ایجاد تفاهم و اعتمادسازی هر روزه با بغداد در تماس است. دولت اقلیم کردستان عراق برای پوشاندن شکست ناسیونالیست ها، در روز 14 نوامبر اعلام کرد به حکم دادگاه عالی عراق که هر گونه تلاشی را برای جدا شدن کردها قدغن کرده احترام می گذارد. کاملا آشکار است که ظهور نسل جدیدی از ناسیونالیست های افراطی تمام شده است و نظم دادن به پروژه تشکیل کشور به پراگماتیست ها یا عملگرایان واگذار شده است.
منبع: اندیشکده چتم هاوس
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
کد خبرنگار: 40101
نظر شما