همین قلم در بررسی وضعیت فضای قبل از رفراندوم و منکوب کردن انتقادات داخلی را نوعی انباشت عقده های درونی اعتراضات اجتماعی محسوب نمود و گفته شد طولی نخواهد کشید که این تحقیر و سرکوب ها آثار خود را نمایان خواهد نمود (برخی احزاب و گروه های مردمی کردستان در مقابل برگزاری همهپرسی مقاومت کردند که با واکنش شدید برخی جناحهای حاکمیت اقلیم مواجه شدند و با ادبیاتی به دور از اخلاق سیاسی آنها را مورد شماتت قرار دادند که لاجرم در آخرین لحظات باقیمانده به زمان همهپرسی همگی تسلیم شدند و ... حاضر نشدند شرف مبارزاتی خود را در فضای غبارآلود سیاسی به تندباد حوادث بسپارند ولی آنچه مسلم است، این رفتارهای عتابآمیز پس از فروکشکردن حوادث همهپرسی موجب شکافهای عمیقی خواهد شد."سزارین ژئو پلوتیک درخاورمیانه" روزنامه شرق ).
با نگاه آسیب شناسانه به وقایع نا آرامی های اخیر در اقلیم کردستان عراق می توان به وضوح ریشه های آن را مشاهده نمود. شعارها و مطالبات تظاهرکنندگان همگی ریشه در آن تحقیرهای قبل از همه پرسی دارد. خروج دو حزب عمده از دولت اقلیم (گوران و جماعت اسلامی) و خروج احتمالی سومین حزب (اتحاد اسلامی) عملا دولت اقلیم را با چالش جدی مواجه خواهد نمود، فضای سیاسی فعلی حاکم بر حزب اتحادیه میهنی هم می تواند خروج احتمالی برخی از نمایندگان این حزب به صورت انفرادی از پارلمان اقلیم را رقم بزند که در آن صورت عملا دولت ساقط خواهد شد که این خود موجب افزایش بحران مضاعف اقلیم گشته و چاره ای جز انتخابات زودهنگام وجود ندارد که در آن صورت آرایش احزاب تشکیل دهنده آن دولت غیر قابل پیش بینی خواهد بود، هم اینک دولت فعلی که با 59 کرسی از 111 کرسی پارلمان دولت را بدست گرفته در مرز سقوط قرارگرفته است. اگر مشارکت پایین منطقه جنوب اقلیم ( استانهای سلیمانیه و حلبچه) در همه پرسی 25 سپتامبر(47.85 درصد) را نوعی اعتراض و نارضایتی احزاب و مردم در این پروسه بدانیم قطعا نارضایتی های کنونی هم آنرا مضاعف کرده و احتمال تغییر بنیادین ساختار دولت آینده اقلیم اجتناب ناپذیر است اگر چه نیچروان بارزانی چهره اعتدالی و متمایل به رفرم خواهی حزب دمکرات کردستان ظرفیت عبور از حزب سنتی خود را دارد و می توان گفت حیات سیاسی این حزب پس از قدرت مالی و رسانه ای خود متکی به این چهره متمایل به سلیمانیه می باشد ضمن اینکه شرایط عمومی سیاسی در اقلیم کردستان فضا را برای ظهور جریان سیاسی جدید با مشارکت سیاسیون جوان مهیا کرده است که پیش بینی می شود در آینده نزدیک این تحول محقق گردد.
نوع شعارهای معترضین در نا آرامی های اخیر از جنس همان انتقادات قبل از رفراندوم و بنوعی در ادامه همان ها می باشد به نظر میرسد این جریان معترض تعلق خاطر بیشتری به هویت اقلیم کردستان دارند تا رهبران احزاب عمده کردستانی. چون محوریت شعار آنان اصلاح ساختار و رفع ظلم فساد از بدنه مدیریت اقلیم بمنظور حفظ کیان و هویت اقلیم کردستان میباشد و به اشتباه برخی رهبران سیاسی کردستان این ندای اعتراضی مخالف با عوارضات همه پرسی را، مخالفت با هویت اقلیم قلمداد میکنند در حالی که هیچ یک از جریانات معترض فعلی مخالف هویت اقلیم نبوده و نیستند، بلکه آنچه مشاهده می شود مخالفت با همه پرسی و تبعات سوء آن می باشد که رهبران همه پرسی خود را از آن مبرا می دانند و به اشتباه محاسباتی قبل از رفراندوم آن را به تحریک بغداد و دیگران می دانند در این بین، حزب دمکرات کردستان که فضای پلیسی موجود در منطقه نفوذ خود را افزایش داده، بیش از اتحادیه میهنی در مظان حمله می باشد بدین منظور حزب دمکرات طی چند روز نا آرامی در منطقه سلیمانیه تلاش زیادی کرده که این نا آرامی ها در همان منطقه سلیمانیه پایان یابد. سیاستمداران عراقی می دانند اگر موج اعتراضات به اربیل برسد به مراتب سنگین تر و آسیب پذیرتر از اعتراضات در سلیمانیه خواهد بود. به همین خاطر تلاش های زیادی صورت گرفت که این موج به اربیل نرسد. حتی دستگیری برخی از رهبران معترضان در منطقه سلیمانیه درست است که بدست اتحادیه میهنی صورت گرفت ولی کاملا به دل حزب دمکرات بود، به همین منظور رسانه های اربیل هدفمندانه اخبار اعتراضات منطقه سلیمانیه را بایکوت کردند.
چند گام عقبتر به تحولات عراق بنگریم مشاهده می شود بغداد اطلاعات کافی از وضعیت درونی احزاب کردستانی و تشتت بین آنان در برگزاری همه پرسی در اختیار داشت و با علم به آن در وقت مناسبی تصمیم به ورود به کرکوک و مناطق نفتی اطراف آن گرفت در زمانی که بر اثر نارضایتی های عمومی و انتقادات داخلی انگیزه ای برای مقاومت نیروهای مسلح احزاب کردستانی در مقابل حملات ارتش عراق باقی نمانده بود در حالی که وجود اندکی از همان انگیزه دفاعی مقابله با داعش در پیشمرگان اقلیم می توانست از وضعیت کنونی اقلیم جلوگیری نماید. حال ادامه این وضعیت نابسامان اقتصادی اقلیم بغداد را در پیشروی اهداف خود مصمم تر کرده است. شروط 13 گانه عبادی برای اقلیم به منظور بازگشت به مذاکرات اربیل و بغداد در همین پروسه سیاسی گنجانده می شود هم اکنون شباهت هایی بین غرور حیدر العبادی پس از تسلط بر کرکوک با برخی رهبران اقلیم قبل از رفراندوم 25 سپتامبر این اقلیم دیده می شود. حیدر عبادی بدون توجه به کمک های جهانی و جریانات داخلی اقوام و مذاهب خود را قهرمان آزادی مجدد عراق می داند. اشتباه محاسباتی که برخی رهبران اقلیم بدان دچار شده بودند هم اکنون وی سخت درگیر آماده سازی شرایط انتخابات 2018این کشور می باشد و با امیدوار بودن به پشتیبانی برخی دول جهانی خود را برنده آینده این انتخابات می داند. علیرغم اینکه در آرایش جریانات سیاسی انتخابات آینده پیش بینی می شود اعراب سنی جایگاه خود را در این انتخابات بهبود بخشیده و مجموعا اعراب دست بالاتری در قدرت آینده را داشته باشند. ولیکن کردها با هر آرایش سیاسی که در انتخابات پارلمانی 2018 عراق وارد حاکمیت بشوند و جریانات اعراب باید بدانند که کردها یکی از متغیرهای اصلی تشکیل دولت آینده خواهند بود. بنابراین فشارهای اقتصادی بیش از این بر اقلیم کردستان به عنوان بخشی از مردم عراق پسندیده نیست و سزاوار نیست فشار بر مردم را با تسویه حساب های سیاسی از رهبران اقلیم اشتباهی گرفته شود. بیاد داشته باشند که همین نارضایتی مردمی بود که زمینه را برای ورود بدون خونریزی نیروهای دولت فدرال عراق به مناطق کرکوک مهیا کرد. قطعا این ظرافت سیاسی نباید از نظر ایران بدور باشد چون قبل از اینکه کردها همپیمان اعراب شیعه در عراق باشند همپیمان استراتژیک ایران در منطقه می باشند. چون وجود اقلیم کردستان قانونمدار در کشور فدرال عراق در توازن قدرت این کشور نقش راهبردی داشته و در دکترین منطقه ای جمهوری اسلامی قرار دارد. اقلیم کردستان عراق بر اساس رای گیری موجودیت یافته است و هرگونه تغییراتی در نظام سیاسی عراق که اقلیم نیز بخشی از آن است مستلزم اراده ملی بر اساس انتخابات و قانون می باشد، بنابراین صلاح احزاب و جریانات عراقی در این است که بنیان های وحدت ملی را تقویت نمایند و تصمیمات خلق الساعه چه از طرف اقلیم کردستان و یا دولت مرکزی به نفع عراق نیست .
نظر شما