به گزارش کردپرس،تعابیر مختلفی از اتمام اعتراضات و تجمعات مردم در هفته اخیر مطرح می شود، برخی بر تحقق فضای امن در جامعه تاکید دارند و عدهای هم معتقدند که وضعیت کنونی آتش زیر خاکستر است. در هر حال تا مشکلات بررسی، کالبد شکافی و رسیدگی مشخص و شفاف نشود، مسائل حل نخواهد شد.موضوعی که مردم را به خیابان ها کشاند علاوه بر فشار شدید اقتصادی،فساد در بخش های مختلف اداری و اقتصادی است.لذا تا زمانی که مسائل اصلی یعنی مبارزه با فساد و تامین نیازهای اولیه تعیین تکلیف نشود، اعتراضات مردمی ادامه خواهد داشت.در این میان برخی ها می گویند در نبود احزاب برای سازماندهی اعتراضات مردمی،بلاتکلیفی و مصادره به مطلوب کردن برخی جریان ها از این دست اعتراضات،موجب متشنجش شدن فضای جامعه می گردد. حزب همواره وسیله برای نظارت بر قدرت و ارتباط بین حاکمیت و مردم هستند اما وجود و مردمی بودن آن ها نیازمند جامعه مدنی مشارکت پذیر است.تحزب دو فاکتور مهم کمی و کیفی نیاز دارد، مولفه کیفی تحزب در کشورها به بافت اجتماعی و سیاسی ربط دارد و تحزب در جامعهای شکل می گیرد که نخبگان سیاسی و مردم آن به کار تشکیلاتی باور داشته باشند و این حزب براساس قاعده اجتماعی رشد کند.حزب تشکلی برای ارائه دیگاه مردم به حاکمیت است و حاکمیت نیز به جای ارتباط مستقیم با مردم از طریق حزب انتظارات خود را به مردم ارائه میدهد.لذا حزب جامعهای واسط است، به عبارت دیگر جامعه مدنی که مطرح می شد، کارکردی بین جامعه سیاسی و اجتماع مردمی دارد، در درونش بخشی به نام احزاب وجود دارد به همین خاطر بدون باور و اجتماعی شدن موضوع حزب، صرفا با تاکید زبانی بر حزب تاکید تحزب شکل نمیگیرد.
تاریخچه احزاب در ایران
حزب سیاسی به مفهوم جمعیت های خاص دارای اهدافی ویژه که منتج از شرایط عینی و ذهنی ساختار نظام سیاسی جامعه خویش باشند در ایران پیشینهای چندان قوی ندارد و تنها به بعد از دوران مشروطه برمیگردد و آن هم به صورت منقطع و پارهپاره به طوری که هرگاه بحران سیاسی به وجود میآمد این احزاب متلاشی شده یا تجزیه میگشتند. دوره دوم تحزب در ایران و فکر ایجاد حزب دولتی در عصر پهلوی دوم، پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش و ایجاد حکومت محمدرضاشاه در ایران شکل گرفت. قصد حکومت از تشکیل چنین احزابی، در دست گرفتن نبض فعالیتهای سیاسی جامعه بود. اما این فکر تا سال ۱۳۳۵ش همچنان در اذهان باقی ماند. تا اینکه به دستور شاه، اسدالله علم مسئول تأسیس حزب مردم گشت.دوره سوم تحزب کشور نیز به ایجاد حزب رستاخیز با دستور شاه در سال 1353 شروع شد.و دوره چهارم تحزب در کشور به بعد از انقلاب و تشکیل حزب جمهوری اسلامی و چند حزب دیگر برمی گردد که رفته رفته دو جریان اصلی در کشور یعنی اصلاح طلبان و اصولگرایان چندین حزب را دور خود جمع کردند و همراه با تشکل های دیگری نظیر دانشجویان و اعتدالیون سهمی بسزایی در ایجاد و گسترش تفکر حزبی ایجاد کرده اند.
نقش احزاب در نظام سیاسی
با تمرین و ممارست سیاسی احزاب میتوانند به عنوان یک سوپاپ اطمینان برای هر نظام سیاسی عمل کنند و میتوانند کمک کننده انتقال دیدگاههای مردم به حاکمیت باشند و اگر این کارویژه از احزاب را پذیرفتیم بعدا ورود احزاب راحت تر میشود.مولفه دوم تحزب، مولفه کمی است.در بُعد کمی تعدد و تعداد در هر حزب است اهمیت دارد.تنازع بقا برای همه پدیده های اجتماعی می تواند امکان داشته باشد، تاسیس 50 حزب در یک مقطع نشان دهنده توسعه بیافتگی نیست ولی نشان می دهد که شرایط مهیا شده است.مثلا در برخی کشورهای پیشرفته 50 حزب فعالیت میکنند و برخی از احزاب نمیتوانند رقابت کنند و نهایتا 2 حزب استخوان دار باقی میمانند که 300 سال از فعالیت آن ها میگذرد؛ وقتی که چنین اتفاقی رخ بدهد در شرایط رقابتی، احزاب توانمند خود را نشان میدهند و نشان میدهند که برنامه و استراتژی دارند که باعث شده ناخوشیهای سیاسی روزگان آن ها را حذف نکند.
نبود احزاب در هدایت مسالمت آمیز اعتراضات اخیر
میرزایی نکو عضو کمیسیون شوراهای مجلس در گفتگویی با خبرگزاری خانه ملت،معتقد است: باید در کشور احزاب بزرگ پایگاههای خود را فعال کنند و به جای فعالیتهای مقطعی در زمان انتخابات، پروژههای دائمی را با نمایندگان دائمی خود در مناطق مختلف دنبال کنند.چرا که احزاب به عنوان نماینده مردم ،مطالبات مردم را از دولت درخواست می کنند.لذا در کشور احزاب، اعم از جناحهای مختلف اصلاحطلب و اصولگرا باید در زمینه مطالبات مردم و رفع مشکلات آنها، نظرات تجمیعی و مشترک را بدون اهداف سیاسی دنبال کنند.احزاب صدای مردم هستند و می توانند شرایط ارایه مجوز جهت برگزاری تظاهرات و اعتراضات را تسهیل کنند، زیرا در صورتی که تجمعات حزبی برگزار شود، به راحتی میتوان منشاء هر آسیب، خسارت و تخریب اموال عمومی را پیدا کرد ضمن آنکه در این صورت احزاب باید پاسخگو هستند. احزاب با وجود ظرفیت بالای تشویق مردم برای حضور در انتخابات، قطعا در سایر موارد هم موثر خواهند بود لذا از ظرفیت بالای آنها باید بهرهمند شد.به دلیل اینکه در کشور ما فعالیت حزبی به صورت منسجم و فراگیر وجود ندارد و فضای سیاسی کشور از فقدان حزب رنج میبرد، رسانههای کشور به کار حزبی مشغول هستند و رسالت اصلی خود را فراموش کردهاند.
نقش کاذب وسایل ارتباط جمعی و نهادینه نشدن احزاب در کشور
در فضای امروز سیاسی کشور، وسایل ارتباط جمعی تبدیل به ابزاری در دست جریانهای سیاسی مختلف شده اند و در شرایط فعلی هر کس بخواهد کار سیاسی انجام دهد ابتدا رسانهای تأسیس میکند تا طرف مقابل خود را تخریب کند و از این رسانه به عنوان اهرم فشار استفاده می کند،غافل از آن که این رسانه از یک فیلتر حزبی شناسنامدار رد شود.در صورتی که احزاب احیا و به کار حزبی بپردازند رسانهها از انجام کار حزبی فارغ می‎شوند و میتوانند به رسالت اصلی خود بپردازند.به نظر چنانچه وسایل ارتباط جمعی محلی برای کار رسانه‎ای باشند و اعتراضات مردمی و صدای رسای مردم در رسانهها منعکس شود به این ترتیب بسیاری از اعتراضات خیابانی از طریق فضای مدنی کشور یعنی رسانه و احزاب مطالبهگری و پیگیری میشود و امنیت حکومت را میتوان از این طریق تضمین کرد.در همین رابطه《مهدی شیخ》نماینده تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس،با اشاره به نبود احزاب توانمند برای مدیریت حوادث اخیر در کشور گفت: دو ابزار رسانه و احزاب در فضای حوادث اخیر کشور بسیار میتوانست موثر واقع شود که به دلیل نبود احزاب از این دو ابزار مدنی بهرهای برده نشد.
نظر شما