دیروز سالگرد نسل کشی ارمنیان توسط حکومت عثمانی بود، که 103 سال پیش با دستگیری صدها اندیشمند ارمنی در استانبول آغاز شد.
کشتار دسته جمعی شهروندان عثمانی توسط حکومت خودشان و نابودی جمعیتی که هزاران سال در آناتولی زیسته بود هرگز مورد بحث قرار نگرفت، نه در چند سال باقی مانده از عمر امپراتوری عثمانی و نه در خلف این امپراتوری، یعنی ترکیه.
سوگواری، رویارویی، یادآوری، مسئولیت پذیری، پاسخ گویی، مجازات، یادبود، جبران خسارت؛ هیچ یک از این اقدامات که برای برقراری عدالت ضروری هستند، هرگز در ترکیه انجام نشدند.
نسل کشی سال های 1915 – 1916 اوج پاک سازی دینی و قومی بود که در پی هدف قرار گرفتن غیر مسلمانان عملی شد. علاوه بر این، این نسل کشی سنگ بنای ملت همگنی بود که جمهوری ترکیه بر مبنای آن تأسیس شد.
حکومت و بخش اعظم شهروندان این کشور یک قرن کامل را صرف زدودن این دوران از یادها کردند. باید بگوییم این تلاش ها کاملاً موفقیت آمیز بوده است.
با وجود این، فراموشکاری حاصل از این تلاش تاوان سنگینی داشت. این فراموشکاری، برای حدود یک قرن، پایه گذار شکست اخلاقی و سیاسی ترکیه در یافتن راه حلی برای دست یابی به صلح اجتماعی شد.
در حالی که همۀ جهان از آنچه در آن دوران گذشته است اطلاع دارد، ترکیه این واقعیت جعلی را تنها بر خود می تواند تحمیل کند. هر روز که می گذرد خاطرۀ آن نسل کشی عمیق تر می شود، البته در جاهایی خارج از صحنۀ جرم. و ما همچنان از آن احساس قربانی بودن می گیریم.
قربانی بودن که حالتی ذهنی و روانی است، زخم هایی را که ما حتی از وجود آنها آگاه نیستیم عمیق تر می کند. ما، نخست با پرخاش و سپس با مورد حمله قرار گرفتن، در تنهایی زشت خود غرق شده ایم. این زخم ها، درست مانند مسألۀ کردها و موضوعات سیاسی و اجتماعی عدیدۀ دیگر، با ریشه های ما در پیوند هستند؛ ریشه هایی که یک قرن است در حال پوسیدنند.
امروز من می خواهم مثال جدیدی برای این بدبختی ارائه کنم. این داستان یک نماد شهری است به نام «چراغ های خاطره» از ملک اوهانیان هنرمند ارمنی – فرانسوی.
ایدۀ این کار نخست در ژنو در سال 2005 شکل گرفت. ساکنان اصالتاً ارمنی این شهر از شورای شهر خواستند یادمانی برای آنچه بر سر ارمنی های عثمانی آمد، به پا کنند؛ یادمانی که نشان دهندۀ تاریخ ارمنی ژنو و بیانگر اهمیت نسل کشی ارمنیان برای تشکیلات سازمان ملل در این شهر باشد. شورای شهر این درخواست را پذیرفت.
شورای شهر ژنو در پیان سال 2007 برای طرح یادمان فراخوانی صادر کرد. تصمیم بر آن شد که جامعۀ ارمنی های ژنو هزینۀ مالی یادمان را بپردازدو شورای شهر نیز فضای نصب آن را فراهم کند. در سال 2010 اوهانیان در این رقایت پیروز شد و مشکلات از همین جا آغاز شد.
هدف جامعۀ ارمنیان این بود که ساخت یادمان تا سال 2015، یعنی یک صدمین سالگرد نسل کشی به پایان برسد. اما ترک های منکر نسل کشی دربارۀ انتخاب محل نصب یادمان سر و صدای زیادی به پا کردند.
محلی که ابتدا انتخاب شد و در مرکز تاریخی ژنو واقع بود، پس از مخالفت های بسیار رد شد. سپس دولت فدرال سوئیس در انتخاب دومین محل واقع در آریانا پارک در نزدیکی مقر سازمان ملل مداخله کرد و محافظه کارانه موضع گرفت، شورای شهر نیز دچار تردید شد. دخالت احمد داود اوغلو نخست وزیر وقت ترکیه و تهدیدهای پنهان وی نقش مهمی در مداخلۀ دولت فدرال سوئیس داشت. به این ترتیب کش و قوس های قانونی به درازا کشید و یادمان در سال 2015 تکمیل نشد.
هنرمند اوهانیان برای نشان دادن آنچه روی داده است، تعدادی چراغ خیابانی شکسته را در نمایشگاه دوسالانۀ ونیز در پاویون ارمنی ها واقع در جزیرۀ سن لادزارو دلگی ارمنی به نمایش گذاشت و برندۀ جایزۀ شیر طلایی آن سال شد. وی همچنین دربارۀ حماسۀ این یادمان کتابی به رشتۀ تحریر درآورد.
خلاصه، در طی 10 سال این نسل کشی به واسطۀ این یادمان به صورت گسترده ای شناخته شد. در نهایت شورای شهر محل سومی پیشنهاد کرد؛ پارک ترمبلی ژنو. این بار شورای شهر مخالفت های بی اساس را رد کرد و ترک های میهن پرست دو آتشه را نادیده گرفت. در نهایت یادمان روز 13 آوریل نصب شد.
به علاقمندان توصیه می کنم مقالۀ انگلیسی [پیر هازان در سوئیس اینفو] و مصاحبه با ویکن چتریان مورخ فرانسوی – ارمنی را در این باره مطالعه کنند. تا جایی که من اطلاع دارم، غیر از روزنامه های طرفدار حکومت ترکیه که به تندی علیه نصب این یادمان واکنش نشان دادند، روزنامۀ ارمنی – ترکی آگوس تنها رسانۀ ترکیه بود که این داستان را دنبال کرد.
میهن پرستان انکار کنندۀ ما در انجمن ترکی فدراسیون فرانسه زبان سوئیس گرد آمده اند. رئیس آنها جلال بایار، نوۀ یکی از رؤسای جمهور پیشین ترکیه است.
در روز رونمایی از یادمان، انجمن یک بروشور تبلیغاتی انکار کننده منتشر کرد. جلوه های بصری به کار رفته در این بروشور به اندازۀ دارهای ترسناکی که سراسر آناتولی را آلوده کرده اند بی محتوا است و به رنگ سرخ خونی است، گویی آنها دارند نسل کشی را می پذیرند.
برای پاسخی درخور به این واکنش ابتدایی آنان از کلام هیأت داورانی که اوهانیان را برندۀ جایزۀ شیر طلایی اعلام کرد، وام می گیرم: «بر این چراغ ها متونی حک شده از زخم، که خاطراتی را نقل می کنند، و به خاطر طنین جهانی آنها انتخاب شده اند. یک اشک قلع اندود، که می توان تصویر خود و افراد پیرامون خود را در آن دید، چراغ را بر می افروزد. و هنگامی که شب فرا رسد یک نور نارنجی درخشان، مانند شعلۀ شمعی که جایی در زمین می سوزد، خواهد تابید.»
* چنگیز آکتار استاد علوم سیاسی، روزنامه نگار و نویسندۀ ترک است. آکتار چندین کتاب در زمینۀ روابط اتحادیۀ اروپا با ترکیه به رشتۀ تحریر در آورده است. وی اینک با سازمان ملل متحد و اتحادیۀ اروپا همکاری می کند. آکتار از جملۀ کسانی است که معتقدند ترک ها باید به خاطر نسل کشی ارمنیان عذر خواهی کنند.
منبع: پایگاه خبری احوال
ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه
نظر شما