به گزارش کردپرس، 27 اردیبهشت ماه به نام روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی شناخته می شود. روزی که از آن می توان به اهمیت جایگاه حرفه ارتباطات و روابط عمومی پی برد. حرفه ای که در دنیای امروز از آن به عنوان هنر هشتم یاد می شود.
امروزه در حالی که روابط عمومی ها به عنوان بازوی مشاوره مدیران در تعامل با محیط داخل و خارج سازمان شناخته می شوند، ایفای حداقلی این نقش موجب شده خروجی تعامل روابط عمومی در مواجهه با مشتریان، رسانه، مدیر و حتی سایر رابطان عمومی مطلوب نبوده و صدای یک دستی از روابط عمومی ها شنیده نشود. این در حالی است که به عقیده کارشناسان، روابط عمومی ها معرف اصلی سازمان بوده و حتی در معرفی مجموعه کاری خود نقش بیشتری به نسبت مدیران ایفا می کنند.
خلاء نگاه حرفه ای به موضوع روابط عمومی ها زمانی عیان می شود که هیچ یک از گروه های هدف تعامل ادارات، رضایت قانع کننده از عملکرد این حوزه نداشته و به ویژه نقش اطلاع رسانی، تنوع برنامه ریزی و پذیرش نقش جهت دهی به سازمان را به عنوان مهمترین چالش های روابط عمومی ها دانسته اند. تا جایی که بسیاری از روابط عمومی های دستگاه های اجرایی شاخص و کلیدی به جای جهت دهی و جهت گیری آرمانی مناسب، مشارکت در تصمیم سازیهای مدیر و خلاقیت و ابتکار در شیوه های تعاملی؛ برنامه های خود را به نصب بنر، ارسال دعوت نامه و در نهایت برگزاری جشنواره محدود کرده اند و به نوعی روابط عمومی توجیه گری را برای خود اجرا می کنند.
نظرسنجی بدون بازخورد
یکی از مهمترین نقش های روابط عمومی ها اطلاع از نظرات ارباب رجوع و انعکاس آن به بخش های مختلف و به ویژه مدیریت است. با این وجود در اغلب ادارات صندوق های نظر سنجی عملکرد کارکنان مورد ارزیابی واقع نشده و در تغییر برنامه ریزی دستگاه ها نقشی ندارد. تا جایی که نبود تکریم ارباب رجوع، اطلاع رسانی اندک و راهنمایی نامناسب سبب شده روابط عمومی ها حلقه ارتباطی خود با مشتریان را قطع کرده و در اغلب موارد نسبت به این حوزه احساس دغدغه نداشته باشند.
این مشکل زمانی تشدید می شود که حتی نخبگان و گروه های خاص هم اطلاع چندانی از عملکرد ادارات و وضعیت مدنظر ندارند و بدتر از همه حتی نمی دانند که مسئول روابط عمومی آن اداره چه کسی است و چه وظایفی دارد!
باید دانست که بخشی از بی اطلاعی مردم به کم کاری روابط عمومی ها به عنوان پل های رابط دستگاه ها با مردم مرتبط است. سازمانی که روابط عمومی مطلوبی نداشته باشد از انظار پنهان است و به همین دلیل روابط عمومی به عنوان عنصر معرف یک دستگاه اجرایی شناخته می شود. در واقع همین بی اطلاعی موجب شده در بسیاری از موارد افکار عمومی قضاوت متعادلی از وضعیت جامعه نداشته باشند.
برخوردهای سلیقه ای با رسانه ها
کارشناسان حوزه روابط عمومی تأکید دارند که هرگونه کم کاری باید از طریق رسانه ها اطلاع رسانی شده و به گوش مسئولان برسد. در واقع به اعتقاد آنان رسانه در کنار روابط عمومی می تواند بهترین کارکرد اطلاع رسانی را داشته باشد. این کارکرد اطلاع رسانی می تواند با نقد منصفانه از عملکرد دستگاه ها آغاز و هر مطالبه ای که پاسخ نمی گیرد با هدف اصلاح بیان شود.
البته در این میان نباید ضعف انتقاد پذیری را نادیده گرفت چرا که نه تنها نقد منصفانه از سوی روابط عمومی ها پذیرفته نیست بلکه حتی نقد تخصصی و کارشناسی برخی از کارگروه ها هم از سوی عوامل مرتبط با قهر و غضب همراه شده است.
با وجود اینکه بارها بر نقد سازنده در رسانه ها تأکید شده و گاهی اوقات هم انتقاد از نبود نقد منصفانه، اما اینجا باید انتقادی از ضعف روابط عمومی ها و نحوه تعامل با رسانه ها به ویژه خبرگزاری ها داشت و در نهایت تجربه برخورد های سلیقه ای و سنتی با رسانه ها را از سوی مدیران و روابط عمومی ها یادآور شد.
ارزیابی سواد رسانه ای
تحقیقات نشان می دهد روابط عمومی ها یکی از دلایل کاهش تعامل رسانه با مدیران هستند. در حال حاضر از روابط عمومی انتظار انعکاس مثبت عملکرد می رود و این در حالی است که نقش روابط عمومی شناسایی مشکلات و دریافت نظرات مردمی و انعکاس آن به مدیر است.
در واقع امروزه مدیران به روابط عمومی ها به عنوان پادو نگاه می کنند و افرادی که در بخش های دیگر سازمان قادر به فعالیت نیستند را به اتاق روابط عمومی ارجاع می دهند و به قولی از نظر سیستم اداری ایران جایگاه روابط عمومی پایین ترین درجه محسوب می شود و این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته روابط عمومی هم تراز با مدیریت و حتی بالاتر از آن قرار داشته و پست روابط عمومی تنها به متخصصان این حوزه می رسد.
البته در این میان مشکل اصلی را باید به ضعف سواد رسانه ای عوامل روابط عمومی دانست که بدون هیچگونه شناختی نسبت به حوزه کاری خود وارد این حرفه می شوند، لذا نیاز است سواد رسانه ای روابط عمومی ها قبل از منصوب شدن در این پست مورد ارزیابی قرار گیرد آن هم نه توسط مدیران که به وسیله متخصصان این حوزه.
جبهه گیری سخت
در حال حاضر برخورد روابط عمومی ها با رسانه ها سلیقه ای و فاقد تخصص است و روابط عمومی به مبلغ مدیر تبدیل شده و در بسیاری از مواقع رسانه منتقد را از مدیر دور نگه می دارد.
در بعضی از ادارات با وجود اینکه اتاق روابط عمومی نزدیک به اتاق مدیریت است، این حرفه در تضاد با رسالت خود بوده و در بسیاری از مواقع نمی تواند در نقش رابط رسانه و مدیر عمل کند. حتی گاهی اوقات هم روابط عمومی با مسئول دفتر یکی بوده و در این میان بدترین قسمت زمانی است که بعضی از ادارات اطلاعات سازمان را به عنوان روابط عمومی معرفی می کنند.
اما نکته قابل تأمل در ایفای نقش روابط عمومی ها تکیه بر مثال همیشه آشنای «مأمورم و معذور» است تا جایی که بسیاری از کارکنان این حوزه به انعکاس اخبار مثبت و تبلیغ مدیران خود گرایش پیدا کرده اند.
در یک ارزیابی کلی توسط محققان حوزه روابط عمومی نشان داده شده که اکثر روابط عمومی های ایران افکار و ایده های قابل توجهی دارند ولی در عمل نمی توانند آن را پیاده کنند و این موضوع تا جایی ادامه یافته که روابط عمومی به سخنگو و مبلغ مدیر خود تبدیل شده است.
باید دانست نقش روابط عمومی صرفاً انعکاس اخبار مثبت نیست و با این وجود بی اطلاعی مدیر از این مهم موجب شده اغلب روابط عمومی ها فقط در سایت های خبری به ویژه سایت های وابسته، به تبلیغ اداره خود بپردازند. این در حالی است که مردم به دنبال عملکرد مثبت نبوده و از ادارات راهکار و برنامه می خواهند.
نگاه کلیشه ای روابط عمومی ها
با وجود اینکه در برخی دستگاه ها مدیران تعامل لازم با روابط عمومی را دارند، اما در عین حال برخی روابط عمومی ها هم غیر فعال اند. این در حالی است که روابط عمومی می تواند با ارائه برنامه و پیشنهاد، زمینه فعالیت خود را تسهیل کرده و حتی مدیر را ترغیب به اجرا کند.
آشفته بازار سلب مسئولیت مدیر و روابط عمومی در حالی طی سال های اخیر به یکی از معضلات مدیریتی دستگاه ها تبدیل شده است که اکثر فعالان حوزه روابط عمومی معتقدند مدیحه سرایی و بیان صرف موارد مثبت، نتیجه منفی در امتیاز دهی به آن دستگاه اجرایی دارد.
مردم برخوردار از قوه درک بالا هستند و هر قدر نقد غیر منصفانه و یا مداحی مشاهده شود می توانند درست را از نادرست تشخیص دهند. براین اساس روابط عمومی برای موفقیت و ارتقاء دستگاه خود باید بتواند به تحلیل واقع بینانه دست یابد.
در حال حاضر رویکردهای سیاسی برخی روابط عمومی ها موجب شده روابط عمومی نگاه کلیشه ای داشته و در برخی مواقع به صورت سلیقه ای رفتار کند که بخشی از این سلایق در نحوه تعامل با رسانه است که در نگاه سیاسی به رسانه خودی و غیر خودی مرز بندی می شود.
درست است که هر مدیری در یک دستگاه اجرایی خط و مشی سیاسی دارد اما با این وجود نباید این خط و مشی در عملکرد روابط عمومی ها تأثیر گذار باشد.
تأثیر استقلال مالی بر روابط عمومی
بیان این مشکلات در حالی است که بسیاری از مدیران روابط عمومی ها گریز از این بن بست را در استقلال اعتباری روابط عمومی ها می دانند و تأکید دارند که وابستگی اعتباری وابستگی اندیشه و عملکرد روابط عمومی را هم به دنبال دارد. در واقع این استقلال می تواند خلاقیت و گستره عملکرد روابط عمومی را وسعت بخشد.
این درخواست استقلال اعتبار در حالی است که به گفته فعالان ارتباطات، اعتبار روابط عمومی ها شفاف و مشخص است و در تمامی دستگاه ها برای تمامی برنامه ها از جمله انتشارات، اطلاع رسانی و... اعتبار مشخص تخصیص می یابد. در این میان سؤال اینجاست که تاکنون با نظارت کامل بر اعتبارات تخصیصی به سلیقه خود روابط عمومی ها تا چه میزان از خروجی برخوردار بوده و آیا گره کور نبود تعامل با تفکیک اعتباری گشوده خواهد شد؟
دوستی و دشمنی
روابط عمومی یعنی دوستی با همه و دشمنی با هیچکس. اما این مهم در میان روابط عمومیهای کشور تا چه میزان برجسته بوده و عمل می شود؟ باید دید آیا نگاه کلیشه ای به حوزه روابط عمومی اصلاح خواهد شد یا همچنان درهای روابط عمومی پذیرای توبیخ شدگان است؟
اصلاح نگاه به روابط عمومی می تواند قدرت مدیریت یک سازمان را ارتقاء بخشیده و دیدگاه های منفی مخاطبان را در مسیر مثبت قرار دهد. با این وصف آیا وقت آن نرسیده که محورهای انتخاب عوامل روابط عمومی ها براساس استانداردهای لازم سنجیده شود؟ سؤالی که سالهاست تلاش فرهیختگان این حوزه را برای تغییر این رویه به دنبال دارد.
گزارش: زیبا امیدی فر
نظر شما