کردپرس- یونس احمدی، متولد دهه پنجاه در شهرستان ایوان و هم اکنون دبیر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی استان ایلام است. به لحاظ اجرائی مدیرکل شیلات، معاون سازمان جهاد کشاورزی و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری استان ایلام بوده است. دکتری دامپزشکی، کارشناسارشد فلسفه و حکمت اسلامی و دانشجوی دکتری تخصصی دینپژوهی از او شخصی آکادمیک ساخته است. وی معتقد است که تحصیلات ایشان در علوم تجربی، انتخابی کنکوری و شغلی بوده است و تحصیلات در رشته های علوم انسانی نوعی گرایش و علاقه شخصی و بنابر ضرورتهای موجود اجتماعی بوده است. او پیش از طرح هر سؤالی گفت: لازمه گفتوگو این است که ما ذیل یک گفتمان خاص صحبت کنیم. «ذیل گفتمان بودن» این است که چون فرد دارای ذهنیتهای مختلف است باید نوع پاسخهایش را مشخص کند که مثلاً میخواهد بنیاد نظریاتش بر فلسفه، علم و یا دین مبتنی باشد. امروز نهادهای فردی و اجتماعی در حال تخصصیشدن هستند و نمیتوان در ذیل یک بحث چند نکته از تاریخ را با چند بحث علمی، اخلاقی، دینی یا فلسفی و بهطور ناآگاهانه در هم آمیخت و نتایج دلخواه را گرفت. به همین دلیل تلاش من این است که به سؤالات شما پاسخ های کوتاه فلسفی و همچنین مبتنی بر نگاه نظاممند به هستیشناسی موضوع بدهم. و باید دانست که یکی از ابتلائات پاسخ های فلسفی این است که مخاطب خاص دارند.
حزب چیست و ویژگی های آن کدام است؟
احمدی: حزب بیشتر یک ساختار نوین اجتماعی است که در راستای دستیابی به هدفی مشخص در حوزههای عمدتاً سیاسی و فرهنگی شکل میگیرد. احزاب عمدتاً ایدئولوژیک هستند. ساختار حزب معمولاً رئال، فعال، آیندهنگر و مشارکتجو است.
کارکرد یک حزب چگونه باید باشد؟
یونس احمدی: کارکرد حزب باید هم تئوریک و هم عملگرایانه باشد. حزب باید در بطن خود نوعی تمامیتخواهی داشته باشد. در عین حال، حزب باید پاسخگو و دارای ساختار خودارزیاب باشد.
لطفاً اطلاعاتی در مورد حزبی که در آن فعال هستید بفرمائید.
یونس احمدی: شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی از بطن جریان اصولگرای انقلاب متولد شده است و ساختار تشکیلاتی نسبتاً خوبی دارد. بعد از تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر بازخوانی اندیشههای امام خمینی(ره) در سالهای گذشته، این ساختار نظام گرفت.
آیا کارکرد احزاب در کشور قبل و بعد از انقلاب متفاوت است؟
یونس احمدی: در خصوص کارکرد احزاب قبل و بعد از انقلاب باید اشاره کنم اصولاً در نظامهای شخصمحور و در اینجا شاهنشاهی، موضوع تحزب کمتر میتواند به جایگاه واقعی خود نزدیک شود ولی در نظامهای جمهوری، احزاب جایگاه واقعیتری را در پیش روی خود خواهند دید. به همین دلیل در نظام جمهوری اسلامی انتظار از احزاب بیشتر است؛ چون نقش محوری مردم در این نظامها لحاظ شده است. در کشور، ما به دنبال نظام مردمسالار دینی هستیم پس حزب در آن قابل جایگزینی و نقشآفرینی است.
شما اصلیترین موانع تحزب در کشور را چه میدانید؟
یونس احمدی: برای اینکه موانع تحزب را برشماریم، ابتدا به ساختار کلی آن در کشور طی چند جمله اشاره میکنم. در هستیشناسی موضوع باید گفت نظام حاکمیتی در کشور در حوزه فراراهبردها و راهبردها شکل گرفته است و به همین دلیل است که سر و صدای زیادی در جهان به پا شده است. بعد از نظام، این جریانهای سیاسی و اجتماعی هستند که شکل گرفتهاند. این در جریانها معطوف به حوزههای فکری مرکب از راهبردها و تاکتیکسازیها هستند. احزاب در مرحله بعدی هستند و معمولاً فنسالار و تکنیک محورند. من معتقدم ما در موضوع جریان سازی در کشور موفقتر بوده ایم تا تحزب. هر چند در بحث تحزب باید به ضرورت تشکیلات، سازماندهی بهتر و قانونمندتری داشته باشیم.
آیا شکلگیری احزاب سیاسی قدرتمند در کشور در حرکت جامعه به سوی توسعه پایدار مؤثر بوده است؟
یونس احمدی: برخی معتقدند ما ایرانیها در طول تاریخ نوعی رفتاری ایرانی داشتهایم؛ یعنی مفاهیم را داخلی میکنیم. در بحث تحزب هم شاید همین کار را کرده باشیم. به نظر من جریانسازی و تحزب در کشور ضروری است اما اینکه زمان طلیعه و بلوغ آن کدام است بحث دیگری است که نظر کارشناسان دیگر را هم باید گرفت. در شرائط کنونی با چشماندازهای قانون اساسی فاصله داریم که البته این امر مطلوبی نیست.
چرا اکثر احزاب سیاسی در ایران به لحاظ کادرسازی ناموفق بوده و اعضاء آن محدود به هیأت مؤسس است؟
یونس احمدی: به نظرم برای اینکه ما نخواستهایم که از این تعداد بیشتر باشند.
علت شکاف بین احزاب سیاسی و توده مردم در کشور چیست؟
یونس احمدی: من با این نگاه موافق نیستم. عمده جریانهای داخلی کشور و نظام، پوششی حداکثری از انتظارات و جهتگیریهای ملی و دینی دارند. حتی گروههای دگراندیش هم به این تقسیمبندیها تعلق خاطر دارند. البته کمی موضوع پیچیده است و به همین سادگی و شیرینی که ممکن است از گفتار من به نظر برسد، نیست. دو جریان عمده کشور هر چند به شکلی رئال، دو جریان قابل تمیز هستند اما در افقهای دور از یک سرچشمه هستند و از نگرش توحیدی و استقراری به هستی شکل میگیرند. مردم معمولاً در انتخاباتها گرایشهای ذهنی خود را پیدا میکنند و با آن همسو میشوند.
رویکرد حزب شما در انتخاباتها چیست؟
یونس احمدی: رویکرد ما حضور حداکثری در انتخابات مردم است. البته ما در پازل اصولگرائی قرار داریم و به دنبال کسب قدرت هستیم. این کسب قدرت نوعی ایجاد فرصت برای خدمت بیشتر به مردم و در چهارچوب قانون اساسی است.
دیدگاه شما در خصوص برنامه توافق هستهای چیست؟ آیا آن را در حل مشکلات کشور مؤثر میدانید؟
یونس احمدی: کلیات مذاکرات منجر به برجام، تصمیم نظام بود و مورد حمایت ملت است، اما همین ملت در خصوص جزئیات آن اظهارنظر خواهند کرد. شخصاً در خصوص کلیت مذاکره در چهارچوبهای نظامهای موجود جهانی با حفظ موضع دینی، ملی و انقلابی نظرم مثبت است. اگر منطق شما در مذاکره قوی باشد بجای ایدهگیری، ایده خود را منتقل میکنید. البته برای اینکه مذاکرهکنندهای قوی باشید باید بر اصول خود متمرکز باشید و ساختارهای قدرتمند اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی و امنیتی داشته باشید. اگر مذاکرهکننده از ملت و نظام خود قهر کرده باشد دست خالی بر خواهد گشت. شرایط انقلاب اسلامی و سرمایههای ملی ما به شکلی است که در فضای صلح و گفتوگو، ما با جهان فعلی، حرف برای گفتن داریم. اخیراً هم رهبری معظم انقلاب فرمودند که ما در موضوع گفتوگو با جهان آماده هستیم و حتی موضوع «گفتوگوی بینالمللی دینی» را هم طرح کردند که البته از سوی متولیان درک درستی از موضوع نشد و پیگری خاصی ندیدم. البته این موضع با بحث جدائی راه ما از راه نظام استکباری جداست و ناهمسوئی و مقابله ما با آنها پایانی ندارد.
نظر شما