به گزارش کردپرس، متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری
با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
اینجانب بعنوان یک شهروند و حقوقدان ایرانی از نزدیک با درد و رنج خانواده های محترم شهدا و ایثارگران جنگ عراق علیه ایران آشنا بوده و بسیاری از عزیزان خویش را نیز در این جنگ از دست داده یا به شدت، مصدوم شده اند و با دردها و غمهای پیدا و پنهان و مستمر آنها به مانند شما بیگانه نیستم و نامه حاضر را از باب تکلیف انسانی و تعهد حرفه ای خود و در راستای اصل هشتم قانون اساسی به جنابعالی بعنوان ریاست محترم قوه مجریه و دولت محترم می نگارم تا بلکه با بذل توجه و عنایت شایسته نسبت به موارد مطروحه در آن و صدور دستور بایسته بدان، در مقام احترام و ادای دین به خانواده های محترم شهداء جانبازان و ایثارگران جنگ ویرانگر عراق نسبت به ایران و نیز تعقیب مسئولیت حقوقی و بین المللی دولت مزبور، همراه با حمایت از قربانیان و مصدومان آن به مانند مردم آسیب دیده بمباران شیمیایی سردشت برآمد.
ریاست محترم جمهور،
به خوبی استحضار دارید؛ 7 تیر، سالروز بمباران شیمیایی مردم بی گناه و بی پناه سردشت از سوی دولت بعث عراق و به خاک و خون کشیدن هزاران خانواده و هموطن کُرد و جنگ زدۀ سردشتی است که با وجود گذشت نزدیک به سه دهه از آن تاریخ، هنوز درد و آه و آلام و فریاد و فغان کودکان، مردان، زنان و خانواده های شهید و قربانیان محترم آن فاجعۀ تاسف بار انسانی و جنگی مشهود بوده و آثار و پیامدهای پیدا و پنهان مترتب بر مصدومیت شیمیایی آنها و بازخوردهای زیست محیطی حاصله بر سردشت مظلوم و نواحی اطراف آن، کماکان باقی است و بنا به اعلام کارشناسان ذیربط نیز ممکن است تا یک قرن نیز وضعیت تاسف بار مزبور بر محیط انسانی و طبیعی منطقه باقی و پایدار بماند.!
به نیکی مستحضرید؛ جنگ عراق و ایران با میلیون ها کشته و بی خانمان و میلیاردها خسارات مادی و معنوی، درد و رنج اسارت و چشم انتظاری بازگشت اسراء و مفقودان و جاوید الاثرها، بمباران هوایی شهرها و روستاها، وجود میلیون ها مصدوم و جانباز،تبعات جاری و مستمر ناشی از بمباران شیمیایی سردشت و مناطق اطراف و غم جانکاه حاکم و مستمر پیدا و پنهان مشهود و موجود بر مصدومان و خانواده های قربانیان بمباران های شیمیایی سردشت و پیامدهای تاسف بار و فزایندۀ مستمر آن تاکنون، قحطی ها و کمبودها و آه و ناله کودکان، زنان، مادران و پدران و دلواپسی همگان؛ از کوچک و بزرگ، در کنار رفاه بی دردان و سودجویان و برخی از فرصت طلبان، حاشیه نشینان و خارج نشینانِ ایام جنگ ؛ هنوز در نگاهها و خاطرات مردم فراموش نشده و موجی از تالم، تاسف و تامل را در نگاه و وجود آنها، به ارمغان آورده است.!
جناب رئیس جمهور
مگر نه آنست ؛ با وجود احراز آغاز جنگ از سوی عراق و متجاوزخواندن آن کشور از طرف خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد برابر گزارش کمیته حقیقت یاب قطعنامه 598 آن سازمان و علیرغم صدور بیانیۀ سازمان ملل علیه کاربرد سلاح‏های شیمیایی توسط رژیم بعثی عراق و نیز با وجود تعهد بین المللی دولت عراق نسبت به پروتکل 1925 ژنو، مبنی بر ممنوعیت استفاده از سلاحهای شیمیایی و در مقابل- بمباران شیمایی مکرر سردشت و روستاهای مجاور و استفاده از سلاحهای مخرب شیمایی علیه نظامیان و شهروندان غیرنظامی آن و قرار دادن سردشت بعنوان اولين شهرقرباني جنگ افزارهاي شيميايي در جهان که به منزلۀ نقض فاحش پروتکل 1925 (منع کاربرد سلاح های شیمیایی)، کنوانسیون چهارم ژنو 1949 (در مورد حمایت از غیر نظامیان در زمان جنگ) و عرف های مُسلم جنگی (قراردادهای لاهه 1970 ) و در نتیجه، قواعد آمره ای حقوق بین المللی در این باره می باشد، مسئولیت بین المللی آن دولت از سوی دولت ایران در چهارچوب اصول و قواعد حقوق بین الملل و تعهدات بین المللی دولت ایران در حمایت از اتباع خویش،به درستی تعقیب نشده است؟!.
جنابعالی بعنوان یک رئیس جمهور حقوقدان به خوبی استحضار دارید ؛ در مسئولیت بین المللی دولت عراق و تعهد ملی و بین المللی دولت ایران نسبت به تعقیب مسئولیت بین المللی دولت مزبور در مراجع بین المللی، در راستای الزامات حقوقی و بین المللی مربوط به مسئولیت بین المللی دولت مزبور در حقوق بین الملل در پرتو"نظریه حمایت از اتباع در حقوق بین الملل»،کنوانسیون مسئولیت بین المللی دولت"، پروتكل 1925 ژنو و كنوانسيون منع سلاحهاي شيميايي (CWC) ،کنوانسیون چهارم ژنو 1949 ، قراردادهای 1970 لاهه و نیز الزام دولت ایران به دفاع همه جانبه و موثر از کیان و منافع ملی و مردمی شهروندانِ متضرر از جنگ مزبور و خانواده های شهداء، جانبازان و اسرای جنگی مربوطه و نیز ضرورت تعقیب بین المللی الزام دولت برادر و دوست عراق! به جبران خسارات و پرداخت غرامات وارده به قربانیان و مصدومان بمباران شیمیایی سردشت به مانند خسارات وارده ناشی از جنگ هشت ساله به ایران، به لحاظ متجاوز شناخته شدن دولت عراق در جنگ مزبور نسبت به ایران و مسئولیت بین المللی افعال متخلفانۀ آن کشور نسبت به شهروندان و مصدومان و قربانیان جنگی ایرانی تردیدی نیست.
با این وجود،مواضع منفعلانه و کم رنگ دولت ایران نسبت به مسئولیت بین المللی جنگ هشت ساله مزبور و عدم تعقیب موثر مسئولیت بین المللی دولت عراق در این ارتباط ، علیرغم وعده های مکرر وزارت امور خارجه ایران و دیگر دوائر دولتی و نظامی مربوطه به حمایت از مردم جنگ زده و شیمایی سردشت و اطراف و نیز حمایت بین المللی از آنها، در راستای تعقیب مسئولیت بین المللی دولت عراق نسبت بدان و جنگ مزبور،حتی، در جهت اعمال و اجرای همه جانبۀ " قانون شناسایی و حمایت از مصدومان شیمایی" نسبت به قربانیان شیمیایی سردشت و اطراف و بلاتکلیف بودن وضعیت قانونی و حقوقی آنها و نیز عدم دریافت مناسب و موثر حمایت های درمانی و دولتی مربوطه و نارضایتی گستردۀ مردم آن منطقه و همچنین، عدم شناسایی کامل مصدومان فاجعۀ بمباران شیمیایی سردشت از سوی دولت و نیز فرافکنی های مکرر و مستمر بنیاد شهید و امور ایثارگران و دیگر دوائر دولتی مربوطه و اعلام مکرر مردم و مسئولان منطقه ای مزبور در این باره، با وجود تکالیف قانونی مقرر در آن قانون نیز محل تامل می باشد.!
جناب دکتر روحانی،
در هفته گذشته، دکتر ظریف، وزیر محترم امور خارجه دولت یازدهم، در سفر خویش به هلند و حضور در سازمان منع گسترش سلاح های شیمیایی، با تقدیم دسته گلی نسبت به قربانیان شیمیایی مربوطه ادای احترام نمودند. گرچه، کار ایشان به نمایندگی از دولت ایران، شایسته و نشان از همان ادب و آداب و فرهنگ نیک ایرانی داشته و دارد، اما آیا این انتظار نمی رفت و نمی رود؛ با وجود خسارات متعدد مادی، معنوی ، روحی و روانی مترتب بر بمباران شیمیایی سردشت در 7 تیر 1366 و شهادت و مصدومیت صدها نفر از هم وطنان کُرد ایرانی در آن شهر مرزی که در طی هشت سال جنگ مزبور،خود نیز قربانی پیامدهای مستمرِ مترتب بر آن جنگ نیز بوده اند و بعد از گذشت نزدیک به سه دهه، هنوز آثار و آلام بمباران شیمیایی مردم غیر نظامی سردشت بر آنها و محال اطراف باقی و مشهود هست- دکتر ظریف بعنوان نماینده و رئیس دیپماسی خارجی دولت ایران با حضور در سردشت در آستانۀ سالروز بمباران آن و ادای احترام و دین نسبت به قربانیان و مصدومان این فاجعۀ بشری و نصب پرچم سفید و صلح بر آرامگاه شهدای بمباران مزبور و معرفی "سردشت بعنوان شهر صلح"، در مقام تحقق وعدۀ معوق و دیرین وزارت امور خارجه، در خصوص تعقیب بین المللی مسئولیت دولت عراق در بمباران شیمیایی آن شهر و حمایت بین المللی از مردم بی گناه و جنگ زده آن در مراجع بین المللی ، در عمل بر می آمد؟!
جناب رئیس جمهور؛
جای بسی تاسف و تاثر است؛ گویا تعقیب مسئولیت بین المللی عراق و کشورهای حامی وی طی سالهای پیش از جنگ با گذشت زمان، به نسیان گرائید! و این حقوق مکتسبۀ ملی و بین المللی مردم و دولت و یکایک آسیب دیده گان مستقیم و غیرمستقیمِ ناشی از جنگ و خانواده های ایثارگران و شهداء و قربانیان و مصدومان بمباران شهرهای مرزی یا بمباران شیمیایی سردشت و اطراف، بدون هرگونه نظر سنجی از آنها یا دریافت یا مطالبۀ رسمی و عینی خسارات پیدا و پنهان جنگ، بنا به ملاحظات سیاسی و مصلحت اندیشی های احتمالی در دیپلماسی داخلی و بین المللی، در عمل کم رنگ و فراموش شده و خود، جزئی از تاریخ معاصر شده است!! و در نتیجه، سبب بروز و ظهور روزافزونِ احساس زیان و تاسف بسیاری از آسیب دیدگان و خانواده های شهداء و ایثارگران به جهت تغییر بنیادین ارزش ها و هنجارهای جامعه و فاصلۀ غیر قابل انکار شعارها و وعده ها و تبلیغات معمولۀ ایام جنگ و فراموش شدنِ درد و آه و نیاز و انتظارات آنها و جانبازان نخاعی، شیمیایی، روحی و جسمی و نیز خانواده های دارای شهدای مفقود و مانند آنها با واقعیات تاسف بار و مشهود در جامعه شده است که به خوبی نیز بدان استحضار دارید !.
همین مهم؛ ضرورت بازنگری نسبت به فرهنگ جبهه و جنگ و تبیین روزآمدِ انتظارات و دستاوردهای آن و مسئولیت قانونی عاملان احتمالی استمرار و تداوم جنگ ویرانگر و فاجعۀ انسانی قرن و نیز مسئولیت نهادها و سازمان های مربوطه و متولی و نیز تعقیب توامان مسئولیت حقوقی و بین المللی خسارات مادی و معنوی و بین المللی ناشی از آن از عراق و دولتهای همراه و همیار آنها را بدون توجه به مصلحت گرائی های متعارف سیاسی و خدمت یا خیانت احتمالی دست اندرکاران مربوطه در آن جنگ را در بین مسئولان و مقامات وقت ایرانی، امری محتوم می سازد و ضرورت دارد با تشکیل " سازمان ملی شفافیت جنگ و صلح"، موجبات تحقق اهداف مزبور و موارد ذیل در این نامه را نسبت به زمان جنگ مزبور و ایام صلحِ پیش روی حاضر، در عمل فراهم آورد.
با این حال،اساساً، این سئوال جدی و بنیادین در بین مردم و افکار عمومی مطرح است و بدان پاسخ داده نشده است؛ دستاورد هشت سال جنگ و ویرانی و تلفات شدید و بی شمار انسانی و خسارات مادی و معنوی فراوان نسبت به دولتهای عراق و ایران، در وضعیت موصوف چه بوده است؟ و چرا مسئولیت بین المللی متجاوز و اجرای قطعنامه ها و بیانیه های سازمان ملل، برخلاف وضعیت دولت کوچک تجاوز شدۀ کویت که موفق به تحصیل تدریجی خسارات تجاوز عراق به کشور خود، با استفاده از دیپلماسی ملی و بین المللی و حمایت های جهانی مربوطه شده است، از سوی دولت ایران، به درستی تعقیب و اجرا نشده و در عمل و در حال حاضر نیز همان عراق متجاوز، گویا به " دولت برادر عراق " و " یکی از همراهان سیاسی و متحد ایران" ، در منطقه و جهان نیز عملاًَ تبدیل شده است؟!
به راستی،مردم و آسیب دیدگان جنگ و خانواده های شهداء و ایثارگران و جانبازان محترم به مانند مردم دردمند سردشت و قربانیان بمباران شیمیایی آن، نباید نقشی در این اتخاذ تصمیم و تغییر اساسی دیپلماسی ایران داشته باشند؟ یا باید بدون توجه به نظرات و دیدگاهها، احساسات و انتظارات آنها و بدون تعقیب حقوق قانونی و بین المللی آنها، در جهت تغییر سیاست خارجی و رویکرد بین المللی و خارجی ایران با عراق متجاوز و کشورهای حمایت گر آن برآمد؟!
جناب دکتر روحانی ،
یقیناً،دولتمردان و مسئولان حتماً، فراموش نکرده اند ؛ هشت سال جنگ ویرانگر و رشادت ها و جانبازی های و شهادت با حضور بی شائبه و مسئولانۀ مردم و فرزندان آنها در خطوط مقدم جبهه و جنگ و آتش بوده و نشانه ای از حضور آقازاده های لُژ نشینِ در رفاه آرمیده و بسیاری از مسئولان یا فرزندانِ در خارج رفتۀ و ماندۀ آنها در عافیت، در ایام جنگ نبوده است.!!
چه بسیار پدران و مادران و فرزندان شهید و جانباز و ایثارگرانی که فاقد توان مالی لازم برای تعقیب روند درمان و سلامت خویش بوده و یا به مانند بیشتر مصدومان و قربانیان بمباران شیمیایی مردم غیر نظامی سردشت، حتی، در زمرۀ مصدومان و جانبازان شیمیایی مزبور از سوی دولت به رسمیت شناخته نشده است و آنگاه، باید شاهد رشد و گسترش فزایندۀ پرونده های کلان مفاسد اقتصادی ، پدیدۀ نوظهور " فیش های کلان دولتی"، آسیب های اجتماعی روزافزون در کشور و بسیاری دیگر از نابه هنجاری های مشهود و موجود در جامعه بود و آن را در تعارض با اهداف و مقاصد تبلیغاتی ایام جنگ ندید و ندانست...؟!
جناب رئیس جمهور ،
کدامین آقا زاده های مسئول در زمرۀ شهداء، جانبازان، ایثارگران و اسرای جنگی، جانبازان و مصدومان قطع نخاعی و شیمیایی و چشم براه فرزندان شهید و مفقودالاثر و مفقودالجسدخویش طی چند دهه اخیر بوده و یا منازل و املاک و سرمایه آنها، مورد تعرض و بمباران جنگی و شیمیایی مکرر و مستمر چون هموطنان مرزی یا شهروندان بی پناه سردشتی قرار گرفته و از نزدیک با درد و رنج و آه و فغان و سوز دل و نگاه آنها آشنایند و آنرا با گوشت و پوست و استخوان خویش، به خوبی لمس و احساس کرده اند...؟! لطفاً، دستور فرمائید؛ فهرست کامل مشمولان وضعیت مزبور از میان آقا زاده های مسئول و همراهی و مشارکت آنها در جنگ مزبور و خسارات مترتب بر آن ، به طور مستند، در رسانه های عمومی منتشر شده و در اختیار مردم و افکار عمومی و شهروندان قرار گیرد و قضاوت را از آن پس،لطفا به آنها واگذار فرمائید...
جناب دکتر روحانی ،
گویا تغییر رویکرد و سیاست خارجی ایران نسبت به عراق، بدون هرگونه توجهی به مراتب موصوف و حقوق آنها و به فراموشی سپردنِ تاریخ جنگ و فجایع انسانی و حقوق بشری حاصل از تجاوز به ایران و اعمال متخلفانه بین المللی عراق و متحدان آن و نیز بدون هرگونه تعیین تکلیف نهایی و قطعی وضعیت اسراء و مفقودین باقیماندۀ جنگ و همچنین، بدون هرگونه تعقیب اجرایی قطعنامه ها و بیانیه های صادره سازمان ملل متحد علیه دولت متجاوز عراق توسط ایران و نقض عینی و عملی حقوق مکتسبۀ آسیب دیدگان جنگ، خانواده های شهداء، ایثارگران و جانبازان محترم و عدم جلب نظر موافق آنها و فقدان مطالبه نهایی و قطعی غرامت وخسارات ناشی از جنگ مزبور، در راستای تعقیب مسئولیت بین المللی دولت عراق، صورت پذیرفته و بر تجدید و تکرار سئوال اساسی مطروحه تاکید دارد : دستاورد هشت سال جنگ و ویرانی و تلفات شدید و بی شمار انسانی و خسارات مادی و معنوی فراوان آن در وضعیت یاد شده چه بوده و چرا و چگونه می تواند در چنین شرایطی نیز توجیه گردد؟!
بی گمان، زخم های پیدا و پنهان، مستمر و درد و آه مزمنِ انتظار خانواده های مفقودین و جانبازان شیمیایی چون قربانیان بمباران شیمیایی سردشت و مصدومان قطع نخاعی و نامعلوم بودنِ سرنوشت نهایی بسیاری از رزمندگان و اسرای جنگ و بلاتکلیفی خانواده های آنان، پس از سالها انتظار- بی مهری مستمر و تاسف بار نسبت به بسیاری از ایثارگران و خانواده های شهداء و عدم مسئولیت پذیری نسبت به شان و جایگاه و اعتبار عرفی و حقوقی آنها و تشدید نارضایتی بین آنها و رها شدن بسیاری از آنان در عمل، به مانند مردم بی پناه و ناراضی سردشت و فرافکنی مسئولیت بسیاری از نهادها و سازمان های مربوطه، نشانه های خوبی از کارکرد نهادهای متولی حفظ ارزشهای دفاع مقدس، بنیاد شهید و ایثارگران و دیگر سازمانهای ذیربط و نیز فرهنگ نکوداشت همه جانبۀ آنها و عملکرد و کارکرد دولتهای قبلی و فعلی به دست نداده و می تواند مسئولیت حقوقی و قانونی آن سازمان و دست اندرکاران و مسئولان ذیربط را با خود به همراه داشته باشد!.
علاوه بر این،عدم تدوین و تبیین تاریخ کامل جنگ و اسناد واقعی و حقیقی آن و مکتوم ماندن بسیاری از اسناد و واقعیات مربوط به جنگ هشت ساله ایران و عراق، عدم ثبت و ضبط موثر و جامع تاریخ شفاهی جنگ و خاطرات، مشاهدات و تجربیان رزمندگان، ایثارگران و خانواده های آن و عدم تدقیق و مستند سازی و انتشار آنها و حقایق و واقعیات پس از جنگ و وضعیت آنان و نیز عدم هرگونه پاسخگویی شفاف نسبت به ادامه و تداوم غیرمسئولانه جنگ مزبور و تاکید بر استمرار آن و نیز عدم توجه و تعقیب مسئولیت بسیاری از اشتباهات معموله در عملیات جنگی ناموفق و شکست خورده و لو رفتۀ دست اندرکاران مربوطۀ آنها، با وجود تحمیل خسارات متعدد مادی و انسانی فراوان ؛ خود، حکایت تلخ و تاسف بار دیگری است که تاریخ در این باره به مانند افکار عمومی قضاوت خواهد.!
جناب رئیس جمهور،
فراموش نمودنِ خدمات و جانبازی های مسئولانه و ایثارگری های صادقانه مردم و تعهدات ملی و بین المللی ایران نسبت به جنگ و مردم و خانواده های مزبور و ایثارگران و جانبازان محترم و بی توجهی و بی مهری دوائر مربوطه نسبت به آنها، رفتار غیرمسئولانه و موهِنی نسبت به فرهنگ ایثارگری و شهادت بوده که زیبندۀ مردم و مسئولان، در هیچ زمانی نبوده و نخواهد بود!.
مطالبۀ خسارات مادی و معنوی ناشی از جنگ از کشور متجاوز عراق و تعقیب نهایی مسئولیت حقوقی و بین المللی آن دولت و کشورهای حامی آن، به مانند تعقیب نهایی وضعیت همان رزمندگان و اسرای مفقود و بی نام و نشان و رفع انتظارِ مستمر از خانواده های فراموش شده آنان؛ خود حکایت ضروری دیگری است که متاسفانه، به گذر زمان و بی توجهی سپرده شده است...!!! و توجه به مراتب مزبور و دردهای پیدا و پنهانِ یاد شده و رعایت همین نکته برای مردم و مسئولان نسبت به جنگ موصوف، بس..!!
جناب دکتر روحانی،
شایسته است جنابعالی بعنوان ریاست محترم قوه مجریه و ریاست محترم دولت دستور فرمائید، ضمن انتشار و ایجاد امکان دسترسی عمومی و مردمی به اسناد جنگ و واقعیات و حقایق در پس پرده آن، خصوصاًَ، نسبت به کم و کیف وضعیت قربانیان و مصدومان آن و بویژه، عملیات های جنگی لو رفته و منجر به شهادت و اسارت گستردۀ رزمندگان ایرانی به مانند والفجرمقدماتی، کربلای 4 و عملیات های شکست خورده ای چون رمضان و... به استناد " قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات"، در مقام ادای توضیح صادقانه،شفاف، مستند و مسئولانه نسبت به حقایق مزبور و فراز و فرودهای جنگ عراق و ایران برآیند و مسئولیت عاملین و دست اندرکاران احتمالی قصور در عملیات های مزبور و جنگ را در مراجع نظامی و قضایی ذیربط با ادای توضیح مستمر و مستند به مردم، رسانه ها، افکار عمومی و خانواده های شهدا، جانبازان و ایثارگران، در دستور تعقیب فوری و آنی خویش، در آستانۀ انتخابات پیش روی ریاست جمهوری آتی قرار دهند تا مبنای صداقت، تعهد و وعده های مسئولانه دولت یازدهم و وعده " تدبیر و امید" آن دولت، در عمل برای مردم و رسانه ها و آن خانواده های دردمند و داغدار جنگی، بیش از پیش، آشکار و روشن گردد تا نیازی به پیش داوری و قضاوت مغایر با آن برای آنها نسبت به عملکرد دولت یازدهم و سایر دولتهای قبلی در باره جنگ و آثار آن نباشد و به قول معروف؛ ماحصل صحبت، تکرار مکررات نگردد...! :
به قد و چهره هر آنکس که شاه خوبان شد جهان بگیرد، اگر دادگستری داند(حافظ)
با تجدید احترام و امتنان
محمدرضا زمانی درمزاری(فرهنگ)
نظر شما