علیرغم میل باطنی آنچه مرا به نوشتن این یادداشت برانگیخت صرفا شفاف سازی و تلطیف فضای ذهنی و روانی مخاطبین و همچنین ارج نهادن به تفکر نقادی در سواد رسانه و سعی در رفع تضاد و تعارض اخبار و جواب یادداشت را با یادداشت دادن است،
این روزها موضوع دریافت ۳ میلیارد تومان پول از پتروشیمی مهاباد و توجه بیش از حد به جنبه شکلی قضیه و اینکه آیا این مبلغ از محل عوارض آلایندگی بوده یا مالیات بر ارزش افزوده، سر و صدای زیادی ایجاد کرده که گویا در این وضعیت نامناسب اقتصادی شهرمهاباد(به سان سایر شهرها) مهمتر از ماهیت موضوع که همانا دریافت این مبلغ وهزینه آن برای شهر می باشد است.
شما فرمودیدکه تاسیس مراکز صنعتی بزرگ مانند پتروشیمی ها نیازمند مطالعات جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و از همه مهمتر مطالعات زیست محیطی و منابع آبی موجود در آن منطقه هست که متاسفانه در برخی از موارد شاهد بی تدبیری از سوی کارشناسان و مسئولان ذیربط هستیم!!
برعکس باید عرض کنم بنده و بسیاری از شهروندان مهابادی معتقدیم با تدبیرکارشناسان و مسولان نظام و آینده نگری و وقوف کامل بر این مساله که ايران به عنوان چهارمين توليدكننده نفت جهان و داشتن دومين ذخاير بزرگ گاز دنيا 80 درصد درآمدهاي صادراتي خود را از نفت و گاز تامين مي كند این مهم به انجام رسید . ایران و خصوصا منطقه ما(مهاباد) در صنعت پتروشيمي نسبت به بسياري ازمناطق و كشورهاي جهان داراي مزيت نسبي به شرح زير مي باشد:
۱-موقعیت مناسب جغرافیایی و امکان آسانتر صادرات به اروپا و هم مرز بودن استان با ۳ کشور مصرف کننده مواد پتروشیمی
۲-وجود سد مهاباد و تامین آسان آب
۳-وجود واحد دانشگاهی بسیار بسیار بزرگ و امکان تاسیس رشته های مرتبط با پتروشیمی برای آماده سازی و تجهیز هر چه بیشتر منابع انسانی قوی
۴-وضعیت مالیاتی مناسب پس از تصویب مهاباد بعنوان منطقه ویژه اقتصادی
۵-وجود فضا و زمین و شرایط مناسب برای ایجاد و احداث صنایع میان دستی و پایین دستی...
۶-نبود کارخانجات و کارگاههای صنعتی بزرگ و قدم نهادن در راستای ایجاد توسعه پایدار و اشتغال و ایجاد صنایع بالا دستی در منطقه و محرومیت زدایی
همچنین گفتید که:صنعت پتروشیمی یکی از پر هزینه ترین صنعت ها از لحاظ مصرف منابع آبی و تهدید جدی برای محیط زیست، کشاورزی که اقتصاد اول مهاباد بوده و نسل آینده این شهرستان است!
با صحه گذاشتن بر پر هزینه بودن این صنعت باید اذعان داشت در عین حال پر درآمد ترین صنایع نیز هست!
با یک تحقیق ساده در اینترنت میتوان دریافت که محصولات عمدهای که توسط واحدهای صنایع پتروشیمی تولید میشوند عمدتاً عبارتند از:
کودهای شیمیایی، اوره، فسفات دی آمونیم، کودهای مخلوط نیترات آم فسفات دی آمونیم ،مواد اولیه پلاستیک ،پی-وی-سی و دی-او-پی، مواد شیمیایی نظیراسیدسولفوریک،اسیدکلریدیک،آمونیاک،گوگرد،دوده و…با این حال، این محصولات در مقایسه با دهها هزار مشتقی که از نفت و گاز طبیعی به کمک تکنولوژی پیشرفته پتروشیمیایی بدست میآید، بسیار اندک بوده، نشان میدهد که همت و تلاش بیشتری در این زمینه باید بکار برد تا به واقعیت نزدیکتر شد.
به اعتقاد بنده ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه این بخش نه تنها قابلیت حل مشکلات و نیازهای خود را دارد بلکه یک منبع سودآور برای بخش عظیمی از کشور و منطقه محسوب می گردد.
حال جنابعالی همه اینها را به کشاورزی سنتی و (با دیده اغماض) نیمه سنتی منطقه ترجیح میدهید،کشاورزی شاید اقتصاد اول نسل گذشته بوده اما برای نسل های آینده شما نمی توانید تصمیم بگیرید چرا که بخش کشاورزی سنتی با وجود مشکلات مرتبط با آبیاری و خرد شدن زمین ها ومالکیت های کوچک و تغیر کاربری های غیر مجاز زمین های زراعی و باغی ،حفر بی رویه چاه،نبود راه مناسب روستایی ومشکلات مربوط به عدم آگاهی کامل و جامع به مسائل کشاورزی و معضلات مربوط به محصول و جمع آوری، حمل و نقل، بسته بندی و...مسایل مربوط به اتلاف نیروی انسانی وعدم نظارت دقیق و بی کیفیتی واستفاده از سموم شیمیایی که طی سال های گذشته به شکل بی رویه ای در مزارع رواج یافته عمیقا متاثر، ضرر ده و نا کارآمد و ضعیف شده و اگر به همین منوال ادامه داشته باشد عملا توجیه اقتصادی نداشته و ندارد.اگر منظورتان این نوع کشاورزی است که عطایش را به لقایش بخشیدیم.
در مورد آب منطقه هم سوال اینجاست آیا پتروشیمی یا کشاورزی کدامیک بیشترین مصرف و کمترین بازده را دارند؟
جواب قطعا کشاورزی سنتی است، بحران آب به طور کلی در کشور ناشی از خلاء مدیریتی جامعنگر در بخش کشاورزی، آب و بخش بازرگانی محصولات کشاورزی و خدمات وابسته به کشاورزی است نه پتروشیمی.
اگر این مدیریت را ایجاد کنیم، در شرایط بسیار خشکتر از شرایط فعلی منطقه میتوان شرایط طبیعی و خوبی را با وجود پتروشیمی داشته باشیم. کمبود آب در کشور و منطقه ما واقعیتی انکارناپذیر است، مشکل عمده در این زمینه بیبرنامهگی در مصرف آب، نظام تولید محصولات کشاورزی، صادرات و واردات این محصولات است. علاوه بر اصلاح الگوی آبیاری، باید الگوی کشت را نیز تغییر دهیم و از الگوهایی استفاه کنیم که کم ترین مصرف آب و بیشترین بازدهی را داشته باشد.پس اگر برنامهای جامع و چندوجهی تعریف شود، خود به خود میتوان بحران ناشی از آب را تا حدقابل توجهی کنترل کرد بدون انکه تقصیر را بر گردم پتروشیمی بیندازیم.
اما در موردبحث آلودگی محیط زیستی این مجتمع که حساسیت های فراوانی از سوی جنابعالی و کارشناسان امر و نماینده شهرستان مهاباد داشته است شماو دوستان و اقای نماینده را ارجاع میدهم به نامه های شماره ۹۵/۱/۹۶۵۲/ص مورخ ۹۵/۱۱/۲۵ موضوع اعلام عدم آلودگی شرکت پتروشیمی مهاباد، که از طرف مدیر کل حفاظت محیط زیست استان آ-غ به معاون محترم محیط زیست انسانی سازمان و نامه شماره ۹۵/۵۷۹۱۲ مورخ ۹۵/۱۲/۲۳ که معاون محیط زیست انسانی در آن دستور اعلام مراتب عدم شمولیت عوارض آلایندگی واحد مذکور (پتروشیمی مهاباد) به امور مالیاتی را به معاون محترم وزیر و رییس سازمان امور مالیاتی صادر مینمایید.همچنین رای هیات حل اختلاف مالیاتی به شماره «F۵۰-۵۰-۰۰۵ »مورخ ۹۷/۲/۲۶ که اذعان داشته مطالبه عوارض الایندگی از مهاباد فاقد وجاهت قانونی می باشد.
شما همچنین در اقدام به دور از شأن یادداشت نویسان تفسیری که آقای عبدالرحمن تلاوت از متن صریح قانون (مواد ۳۸ و ۳۹ قانون مالیات بر ارزش افزوده و تبصره های ذیل آن) انجام داده اند را کپی و در یادداشت به اسم خودتان آورده اید که گفته به طور اساسی بحث بر سر این که وجه اخذ شده از پتروشیمی مالیات بر ارزش افزوده است یا عوارض آلایندگی از ریشه اشتباه است و قانون عوارض آلایندگی را جزئی از مالیات بر ارزش افزوده ذکر می کند و این یعنی در حقیقت مالیات بر ارزش افزوده و عوارض آلایندگی دو بردار همسنخ و همراستا هستند ؟!؟
البته که این مطلب ابداً صحیح نبوده و این نوع تفسیر با توجه به متن نامه های فوق الذکر صرفا خلط مبحث ومغلطه مصادره به مطلوبی بیش نیست هنگامی که جنابعالی یا هر شخص دیگری با استنادبه ماده های مذکور میخواهید حرفتان را آنگونه که می خواهید به کرسی بنشانید و اسم این مبلغ را عوارض آلایندگی بگذارید باید موکداً یادآوری کنم که طبق قاعده حقوقی کل شی ء یرجع الی اصله- یعنیهر چیزی عاقبت بر می گردد به اصل خودش ،پس شما را رهنمون میکنم به اسم قانونی که خودتان به آن استناد کرده اید!؟«قانون مالیات بر ارزش افزوده» پس در اینکه ردیف بودجه این مبلغ بابت سهم شهرستان مهاباد از مالیات بر ارزش افزوده بوده شکی نمی ماند اما دلیل اصرار شما و نماینده و نامه نگاری ایشان با معاون محترم حقوقی و امور مجلس وزارت اقتصاد و دارایی و جوابیه آن معاونت مبنی بر عوارض آلایندگی بودنمبلغ و امضای آقای رضا جلالی از طرف اسماعیل جلیلی به شماره نامه ۹۳/۱۰۶۳۲۷ به تاریخ ۹۷/۵/۲۴ ،را برای اینکه میخواهید ردیف این بودجه به هر طریقی از محلعوارض آلایندگی بنامید را نمی دانم؟!
اما در بحث ورود مجلس به پرونده پتروشیمی باختر با تصویب طرح تحقیق و تفحص ،شما پیگیری های به عمل آمده را صرفا به آقای محمود زاده نسبت داده اید فقط برای اینکه دوستان گمان از فی قلبی مرضٌ نبرند توجه شما را به خبری که از کرد پرس اعلام شد جلب می کنم،دقیقا با این عنوان:
«کُردپرس از واگذاری هلدینگ باختر رمزگشایی می کند
دست در جیب ملت با نام واگذاری به بخش خصوصی»
مع الوصف منصفانه تر بود اشاره ای هم به آقای فرشادان نماینده مردم شریف سنندج مینمودید که استارت این حرکت را ایشان زدند و در مجلس صفر تا صد راه را پیمودند و امر را به نتیجه رساندند.
با تشکر یک شهروند مهابادی
گفتنی است یادداشت های منتشر شده دیدگاه نویسندگان آن بوده و الزاما مورد تایید کرد پرس نیست.
نظر شما