به گزارش کردپرس، فارن پالسی یادداشتی از پیتر گالبرایت، سفیر سابق آمریکا در اروپا و یکی از مشاوران رهبران کرد عراق منتشر کرده است. وی در یادداشت خود معتقد است کردهای عراق که زمانی آمریکا را متحد خود می دانستند با توجه به عدم حمایت واشنگتن از آنها در جریان برگزاری رفراندوم و حوادث پس از آن، اکنون ترجیح می دهند به جای همکاری با گروه های متحد آمریکا در صحنه سیاسی عراق، با گروه هایی وارد تعامل شوند که نزدیک به ایران هستند. متن یادداشت:
در سیاست خارجی نیز مانند زندگی عادی، بهتر است همیشه با دوستان خود مهربان باشیم چون معلوم نیست که چه وقت به آنها نیاز پیدا می کنیم. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا ماه گذشته با مسعود بارزانی، رهبر بزرگترین حزب سیاسی در عراق تماس گرفت تا از او بخواهد از یکی از اهداف خارجی فوری آمریکا حمایت کند و آن تضمین ریاست دوباره حیدر البادی نخست وزیر عراق بر این مسند بود تا از برنامه جایگزین تحت حمایت ایران جلوگیری شود.
روزگاری، جواب مسعود بارزانی به این درخواست یک بله بدون چون و چرا بود. اما دولت آمریکا به رهبری ترامپ اکتبر گذشته به رهبران شیعیان عراقی اجازه داد تا از تانک های آمریکایی در یک عملیات ضد کردی استفاده کنند. بنابر این، جای تعجب ندارد که کردهای عراق امروز تمایل کمتری به همراهی با متحدی دارند که دیگر وفادار نیست.
این تغییرات ظرف فقط چند سال اتفاق افتاده است. وقتی به سال 2010 باز می گردیم می بینیم که وقتی ایالات متحده آمریکا از مسعود بارزانی، رییس وقت اقلیم کردستان عراق خواست تا بر نشستن مجدد نوری مالکی بر کرسی نخست وزیری عراق برای دومین بار حمایت کند، بارزانی فورا موافقت کرد.( البته هم کردها و هم دیپلمات های آمریکایی بعدها از آن اظهار ندامت کردند). و همچنین وقتی در سال 2014، جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا سفر اعلام نشده ای به اربیل، پایتخت اقیم کردستان داشت تا از بارزانی بخواهد برنامه اعلام شده برای برگزاری رفراندوم را به تعویق بیاندازد، کردها موافقت کردند از برگزاری آن تا پایان مبارزه با داعش خودداری کنند.
کردها با داشتن 50 کرسی در انتخابات جدید پارلمانی عراق، به همراه برخی کرسی های سنی ها، در موقعیتی قرار دارند که می توانند تعیین کنند که چه کسی نخست وزیر عراق باشد. این به خاطر این است که نتیجه انتخابات پارلمانی عراق که در 12 می امسال برگزار شد میان دو بلوک شیعی به بن بست منتهی شده است؛ یک بلوک آن به طور مشترک از سوی حیدر العبادی و مقتدی صدر رهبری می شود و دیگری توسط نوری مالکی و هادی عامری، رهبر شبه نظامیان شیعه رهبری می شوند.
هم مالکی و هم عامری ارتباط نزدیکی با ایران دارند؛ حتی عامری در جریان جنگ ایران با عراق در دهه 1980 در کنار این کشور (با رژیم صدام) مبارزه کرد. ائتلاف صدر-عبادی ضد ایران نیست؛ صدر 4 سال را از 2008 تا 2011 در تبعید گذراند و حیدر العبادی از اعضای حزی الدعوه است اما با این که به اندازه عامری و مالکی به ایران تمایل ندارند اما این حزب نیز در کنار ایران است. دولت ترامپ بیم دارد که اگر ائتلاف عامری- مالکی دولت بعدی عراق را تشکیل دهد، باعث افزایش نفوذ ایران در عراق شده و سیاست آمریکا در عراق را که درست بر عکس آن است، به مخاطره می اندازد.
اینجاست که کردها نقش آفرینی می کنند. حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی پس از انتخابات با حزب دیگر عمده در کردستان عراق یعنی اتحادیه میهنی کردستان ائتلاف کرد. این دو حزب سپس با بزرگترین بلوک سیاسی سنی یعنی محور وطنی توافق کردند که با هم در انتخاب با یکی از دو بلوک شیعی کار کنند. این ائتلاف کردها و سنی ها را مجموعا صاحب 60 تا 90 کرسی از مجموع 329 کرسی پارلمان جدید عراق کرده است. این عدد بینابین به این دلیل است که ممکن است برخی از عضای محور وطنی نخواهند با کردها ائتلاف کنند بلکه جداگانه به دو بلوک شیعی بپیوندند. فارغ از این که چه اتفاقی برای سنی ها ممکن است بیفتد، به نظر می رسد که کردها در عراق نقش تعیین کننده ای داشته باشند و مسعود بارزانی به عنوان رهبر حزب دموکرات کردستان در موقعیت خوبی قرار گرفته برای این که تصمیم بگیرد که کردها به کدام سو بروند.
مشکل دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا این است که مسعود بارزانی بر این باور است که دیگر نمی تواند روی ایالات متحده حساب کند.
رهبران کرد که در سال 2014 به درخواست جان کری برای عدم برگزاری رفراندوم آن هم در زمانی که عراق در آستانه سقوط بود گردن نهادند، سال گذشته و به دنبال نزدیک شدن به شکست کامل داعش در عراق به این نتیجه رسیدند که اکنون زمان به واقعیت پیوستن رویای کردهاست. کمیسیون انتخابات اقلیم کردستان در ژوئن سال گذشته روز 25 سپتامبر 2017 را برای برگزاری رفراندوم استقلال تعیین کرد. دونادل ترامپ در طول تابستان واکنش چندانی به آن داشت. دولت ترامپ سپس در ماه سپتامبر بارزانی را به شدت تحت فشار قرار داد تا رفراندوم را برگزار نکند. رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا دو روز پیش از برگزاری رفراندوم پیشنهادی به کردها ارائه کرد. پیشنهاد این بود؛ اگر بارزانی رفراندوم را به تعویق بیاندازد، ایالات متحده از طریق دیپلماتیک تلاش خواد کرد اختلافات میان اربیل و بغداد را حل کند و اگر سه طرف در مدت یک سال نتوانستند مسئله را حل کنند، واشنگتن حق اقلیم کردستان برای برگزاری رفراندوم و لزوم انجام این کار را به رسمیت خواهد شناخت. با این حال، بارزانی در آن زمان اعتمادی به گفته های وزیر خارجه آمریکا نداشت و از نظر عملی هم دو روز مانده به برگزاری رفراندوم و انهم با شور و شوقی که کردها برای شرکت در آن داشتند، امکانپذیر نبود.
93 درصد رای ها در رفراندوم در حمایت از استقلال اقلیم کردستان بود. عبادی تصمیم گرفت به کردها درس عبرت بدهد. او آسمان را بر کردستان عراق بست، سیستم بانکی را متوقف کرد و برای حمله نظامی به کرکوک که کردها پس از ظهور داعش و فرار ارتش عراق آن را تحت اختیار گرفته بود چراغ سبز نشان داد. عبادی به جای آن که به ارتش ناکارآمد این کشور متکی باشد، نیروهای حشد شعبی را که شبه نظامیان شیعه عراق هستند نوک پیکان این حمله قرار داد.
ظاهرا عبادی بر این باور بود که عملکرد وی به عنوان رهبر نظامی مقتدری که داعش را شکست داده و کردها را نیز سر جایشان نشانده برای تضمین نخست وزیر شدن دوباره وی پس از انتخابات جدید پارلمانی این کشور کافی است. او حتی نام ائتلاف خود را نصر گذاشت که به معنی پیروزی است. دولت ترامپ به جای حمایت از کردها، به نیروهای حشد شعبی اجازه داد از تانک های آبرامزی که واشنگتن در اختیار ارتش عراق گذاشته بود علیه کردها استفاده کند.
همه این ماجراها بارزانی و کردها را خشمگین و شوکه کرد. بیشتر این خشم که همچنان هم وجود دارد، روی عبادی متمرکز شده است. همان طور که یکی از رهبران کرد به من گفت: « مالکی بودجه ما را قطع کرد اما عبادی به ما حمله کرد.» حمله عبادی همچنین اعتماد کردها را به واشنگتن به عنوان متحد تحت تاثیر قرار داد.
بنابر این، کردها اکنون به جای این که در راستای منافع واشنگتن حرکت کنند به همراه سنی ها، با بلوک های شیعی در مداکره هستند تا ببینند که کدامیک از این دو بلوک معامله بهتری با آنها می کنند.
سنی ها خواستار تخصیص بودجه برای بازسازی و خروج شبه نظامیان شیعی از مناطق سنی نشین هستند. اما کردها بر اساس قول هایی که طبق قانون اساسی عراق به آن داده شده، لیست بلندتری از خواسته ها دارند از جمله: تضمین دادن مقدار مشخصی از بودجه عراق به آنها، به رسمیت شناخته شدن حق آنها در استخراج و فروش نفت، توافق ملی بر سر پرداخت بخش مشخصی از بودجه ملی به آنها، حق برگزاری همه پرسی برای تعیین وضعیت کرکوک، تاسیس دادگاه عالی بر طبق قانون اساسی و غیره.
عبادی تاکنون غیر از پرداخت چند مرحله از بودجه همه درخواست های کردها را رد کرده است. مداخله واشنگتن شامل تلفن های مایک پمئو وزیر خارجه این کشور هم تاثیر نداشته است. کردها در گذشته بدون این که بغداد امتیازی بدهد به خواسته های واشنگتن گردن می نهادند. شاید عبادی فکر می کند که کردها این بار هم بدون دادن امتیازی به آنها جلو خواهند آمد. اگر عبادی امتیازاتی را که کردهای خواستار آن هستند، بدهد حمایت ناسیونالیتسها را از وی در داخل ائتلاف تحت تاثیر قرار خواهد داد. یکی از مذاکره کنندگان ارشد کرد به من گفته است که وی باور دارد برت مک گورک، نماینده ویژه آمریکا چنین تفکری را در میان عبادی و اطرافیان او ترویج و ترغیب کرده و به او گفته است اگر بتواند با سنی ها به تعامل برسد کردها نیز راضی خواهند شد که در ائتلاف وی وارد شوند.
منبع: فارن پالسی
نویسنده: پیتر گالبرایت
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
نظر شما