زندهیاد عباسی آرام در دیالوگهای متعددش با کوههای ایلام، علاوه بر یادآوری مطالب تاریخی و توصیههای گوناگون اخلاقی در بیوفایی دنیای دنی و کجرویی فلک گوژپشت به مناسبتهای گوناگون از بزرگان و سران ایالات و شخصیتهای نامدار عموما در عصر قاجار نام میبرد. مثنوی "اناران" به قول خود ایشان پس از ماجرای گفتگوی شاعر با درهی زیبای "وژدرون" سروده میشود.
شادروان عباسی آرام در این مثنوی همانند سایر مثنویهایش درنقش یک شکارچی پدیدار میشود و در فرصتی مناسب با این کوه که حالا بادرختانی بیشاخ و برگ و صدمه دیده از توپ و خمپاره به گفتگو مینشیند. از او علت عزاداریش و سیاه پوش شدنش را می پرسد. اسم هایی چون امانالله خان، ملک حسین، باوهخان، جهمشیر و...در این گفتگو می آید. او دریکی از بیتها که مد نظر نگارنده است این جور میسراید:
" یه عهزاێ ڕزی ماسهڵیخانه
سیاپووشت کرد دهێ بێاوانه"؟
در پاورقی دیوان آرام با تدوین و شرح استاد ظاهر سارایی در باب اسم "ڕزی" آمده است: رزی مخفف و مصغر رضا است .رضا فرزند محمد فرزند صالح از اقوام پدری والی پشتکوه و شوهر خواهر او بوده است.
این پاورقی را با شرح بیشتر و صحیحتر، توضیح میدهم که رضا یا رزی فرزند محمد صالح به کردی ماسڵیخان بوده است.
محصلیخان و یا ماسلیخان فرزند حسینخان، فرزند حسنخان والی است. محمدصالح خان، عبدالله خان، شیرمحمدخان، کهزادخان، عزیز خان، سایر فرزندان حسین خان مشهور به حسین خان والی زادهاند. این فرد از شهسواران دستگاه والی است و برادرزاده حیدرقلیخان، پدر بزرگ، غلامرضاخان ابوقداره است. رضا فرزند ماسلیخان داماد والی غلامرضا خان در درگیری با نیروهای خان کشته شد. در منطقهی عمومی صالحآباد جایی وجود دارد با عنوان "تهنگ ڕزی کوشیاگ" که گفته میشود جایی است که رضا فرزند محمد صالح در آن کشته شده است.
به نقل از معمرین منطقهی رضاآباد در مهران هم به نام ایشان است.
نام "ماسڵیخان" به عنوان فردی متنفذ و مورد احترام در نزد مردم ایلام شناخته شده است. چنان که در ضربالمثل معروف آمده است: "ت ئاقا بوو ماسلی خان" به این معنی که اگر تو آقا و سرور باشی ما به تو ماسڵیخان میگوییم. در صورت سید بودن و گرامی بودن تو میتوانی نامی مانند نام ماسلیخان داشته باشی.
این توضیح را برای دقیق تر شدن و استفاده بهتر از شناخت اسامی در متون ادب کُردی خدمت عزیزان ارائه دادم.
*شاعر و منتقد ادبی ایلامی
نظر شما