پس از انکار اکيد اوليه دولت سعودى و انکار شخص محمد بن سلمان در مصاحبه با شبکه بلومبرگ مبنى بر اينکه خاشقچى، صحيح و سالم از کنسولگرى خارج شده بود، ترکيه با ارائه شواهد و مستندات، دست محمد بن سلمان را در اين جنايت رو کرد.
محمد بن سلمان، شخصى است که گويا به لحاظ روانى چندان متعادل نيست. ظهور کودتا مانندش با حاشيه هاى فراوان و تسويه حساب هاى فراوانى با ديگر شاهزاده هاى رقيبش همراه شد. در خصوص ايران شمشير را از رو بست و در هيأت صدام حسين جديدى آشکار شد و اعلام کرد که ناآرامى و آشوب را به کف خيابان هاى شهرهاى ايران خواهد کشاند و با تمويل بعضى گروه ها و رسانه هاى واگرا و نيز از طريق ترامپ فشار بى سابقه اى بر جمهورى اسلامى وارد آورد از جمله فشارهاى اقتصادى ناشى از بازگشت و تشديد تحريم ها و تحريکات داخلى براى نافرماني هاى مدنى. اکنون که چهره بين المللى و منطقه اى اين دشمن و رقيب سرسخت ايران، به شدت آسيب ديده و به قول پمپئو ديگر زمان به نفع عربستان نيست بايد در راستاى منافع ملى با رصد مسايل بيشترين بهره را از اين فرصت تاريخى برد.
ماجراى خاشقچى چهره درنده و مخوف تيم حاکم بر عربستان سعودى را براى جهانيان آشکار ساخت. پرونده نزديک به پنج سال جناياتشان در يمن را گشوده است و اکنون دولتمردان غربى و آمريکا به شدت تحت فشارند که بايد به رنج مردم يمن پايان داده شود و دست کم آتش بس اعلام شود و ديگر عربستان را در يمن يارى نرسانند. از ديگر تأثيرات اين ماجرا کاستن فشار بر قطر است. قطرى که تا چندى پيش توسط کشورهاى عربى خليج فارس و مصر تحريم شده بود و اگر ترکيه و بويژه ايران نبودند مردمش براى تهيه مواد اوليه روزانه شان گرفتار مى شدند. همين چند روز قبل، وال استريت نوشت عربستان و همپيمانانش مانند مصر و کويت و امارات نگران خراب شدن رابطه شان با غرب هستند و راشد الغنوشى از ماجراى قتل خاشقچى به عنوان آغاز بهار عربى در داخل عربستان نام برد. اين ماجرا را اصلا نبايد دست کم گرفت. ترامپ هم تا حدى مى تواند از محمد بن سلمان حمايت کند. اکنون نيز سناتورهاى هم حزبش و هم بويژه دمکراتها ترامپ را متهم به مماشات و کوتاهى مى کنند.
اعترافات ناقص و متناقض عربستان که ولى عهدش تا خرخره در اين باتلاق گرفتار شده ترکیه را راضى نکرده و هرروز ترکيه برگ تازه اى رو مى کند. به محض بازگشت دادستان عربستان از استانبول، ترکيه اعلام کرد نه تنها خاشقچى بازجويى نشده بود بلکه در همان بدو ورودش به کنسولگرى خفه شده و بعد قطعه قطعه شده و عربستان هنوز در انجام دو خواسته جدى ترکيه و افکار عمومى خوددارى ميکند: يک. استرداد مشارکين در قتل به استانبول و ديگرى تحويل جنازه.
سعودى اين روزها حال خوشى ندارد ديگر پرونده هايش هم مفتوحه است از جمله سرکوب روزنامه نگاران و فعالان مدنى، کودتاى سياهشان در مصر و جايگزين کردن سيسى به جاى محمد مرسى، حملات نظامى به يمن که نتيجه اش دهها هزار کشته و سيزده ميليون آواره است يمنى که امروزه يازده ميليون کودکش به کمک رسانى جدى محتاج اند. در نظر سنجى انجام گرفته نود درصد چنين جواب داده بودند که سعودى، داعش را تامين مالى مى کرده. جاى سؤال است که تا کى مردم عربستان و منطقه بايد هزينه اشتباهات محمد بن سلمان را بدهند؟ او تا به حال نشان داده که با کشورش قمار مى کند و نمى تواند در کسوت رهبر و دولتمردى سالم و دورانديش رفتار کند.
فعلا تنها اميد سعودى آن است که زير سايه و چتر حمايت ترامپ اين ماجرايش با گذشت زمان کم کم به دست فراموشى سپرده شود اما اميد عبثى است.
نظر شما