به گزارش خبرگزاری کردپرس، ما اکنون در روزگاری زندگی می کنیم که خواسته یا ناخو استه با عبورتند و تیز جریان مدرنیته شدن جوامع روبهرو شده ایم، روزگاری که ابهامات رفتاری، اجتماعی و فرهنگی در آن به قدری سایه افکنده است که تشخیص خوب از بد حتا گاهی اوقات خوب تر از بدتر برای ما امری سخت و سردرگم کننده است.
امروزه می توان گفت دیگر هیچ کسی به معنای واقعی و مطلق دارنده ی داشته ها و سرمایه های کاملی از یک موضوع مشخص نیست بلکه هر کسی به هر طریقی که دوست دارد حرف می زند، نظریه پردازی می کند و می نویسد. این طرح جدید از به هرز رفتن منابع علمی، تالیفی و پژوهشی، متاسفانه پس از پدید آمدن شبکه های اجتماعی و مجازی بر روی گوشی های همراه شکل گرفت و هم اکنون نسلی را پرورش داده است که فکر می کنند غیراز اطلاعات تلگرام و اینستا گرام و... هیچ گونه آموزه یا اطلاعات دیگری ازهیچ کس وهیچ جا قابل قبول نیست.
این تلقین ناروا و بی ریشه، مردم را به ویژه نسل جوان و نوجوان را دچار سردرگمی و بیماری وابسته شدن به اطلاعات بدون منبع و مبهم و بی اساس کرده است زیرا تݟییراتی که در ذهن و فکر این نسل ایجاد شده است هم اکنون به عنوان یک شکوفایی و کسب درجه ای بس شگرف از تفکر و رشد اجتماعی محسوب می گردد.
بنابراین آموزه های کشور ایران که سرزمین تمدن های بزرگ و دیرین، تفکرهای اصیل، فلسفه های پویا، ادبیات جاری در زندگی، هنرهای جهانی و علوم مختلف است در حال جمع شدن و خلاصه شدن در دل یک گوشی تلفن همراه است.
پس آیا نباید باور کرد که هم اکنون کتاب و کتاب خوانی گم گوشه ای غریب در منازل و محافل شخصی و اداری ما است؟ واقعا باید از خود بپرسیم که چه ابزاری قدرت مند تر از کتاب برای پیام رسانی ماندگار درجامعه وجود دارد ؟
بنده اعتقاد دارم فقط کتاب است که با اطلاعاتی رسمی و قابل اعتماد وارد خانه های ما می شود و ما نیز با آرامش خاطر از محتوا و پیام آن استفاده می کنیم چرا که واقعاً درهمان دوران تحصیلی ابتدایی در کتاب فارسی خود می خواندیم:
من یار مهربانم
دانا و خوش بیانم
گویم سخن فراوان
با آن که بی زبانم
پندت دهم فراوان
من یار پند دانم
پس باید به این حکم کلی و قطعی توجه کنیم که هر شهروندی اگر بخواهد به یک زندگی سالم و بدون دغدغه فکری و ذهنی برسد بدون شک باید از طریق کتاب وارد شود زیرا بدون کتاب راه رفتن وهدفی را تعیین کردن، نتیجه اش ناقص و یا بسیار ضعیف و خسته کننده و ابهام آمیز است چون اگر از کتاب عبورکنیم در واقع از تجربیات و دانش مفید دیگران که عمری را برای رسیدن به هدف خود، یعنی تالیف کتاب و کسب فضایل علمی، صرف کرده اند،عبورکرده ایم.
بنابراین کتاب است که سطح آگاهی ما را نسبت به دنیای اطرافمان افزایش می دهد و اعتلای کتابخوانی در ما در واقع اعتلای نوعی ماهیت بزرگ فرهنگی و اجتماعی است که آینده ی ما را روشن می سازد.
بخش مهمی از این نوع اعتلا، اعتلای ارتباط اجتماعی در جامعه است که از طریق نویسندگی و کتابخوانی پدید می آید.
از این رو کتاب و کتابخوانی علاوه بر تقویت جنبه های علمی وفنی درانسان، موجب اعتلای ارتباط اجتماعی نیز که همواره نیاز بزرگی از مجموعه نیازهای بشری است، خواهد بود. افرادی که با مطالعه کردن ارتباط دارند بدون شک دارای ذهنی منطقی وهمگون با مؤلفه های علمی و شکوفا شده اجتماعی می باشند و هرگز دوست ندارند که بین خود و کتاب فاصله ای ایجاد کنند زیرا در هر حال بهترین استاد بی منت خود را در زندگی اجتماعی کسی یا چیزی ۼیر از کتاب نمی دانند. کسانی که کتاب می خوانند در ارتباط کلامی با دیگران افرادی منعطف و قابل اعتماد هستند زیرا درارتباط با دیگران کوشش می کنند که به آهستگی آموزه های خود را به مخاطب منتقل کنند لذا برای انتقال این مفاهیم از لحن تند و ݝرورآمیز خود داری می کنند.
اکنون با توجه به این که ما در منطقه ی جغرافیایی استان ایلام قرارداریبم، چالش ها و موانعی که خانواده کتابخوان، کتاب نویس و ناشر کتاب را تهدید کرده است و بازهم به شدت تهدید می کند، به طور اختصار بیان می کنیم:
نبودن نمایشگاه دایمی کتاب دراستان؛ توجه نکردن مدیران استانی به سامانه ی کتاب خوانی و تولید آن؛ نبودن مراکز پخش کتاب در استان؛ بالا بودن هزینه چاپ کتاب وخرید آن؛ ضعیف بودن تبلیغ و ترویج فرهنگ کتاب خوانی و نشر کتاب در استان؛ فاصله گرفتن مردم از کتابخوانی و خرید کتاب؛ جایگزین شدن شبکه های مجازی به جای کتاب برای کسب اطلاعات عمومی؛ حمایت نکردن از ناشران بومی؛ کمرنگ بودن فعالیت شورای فرهنگ عمومی استان در زمینه کتاب و کتاب خوانی و وجودنداشتن کارگروه تخصصی حمایت از تولید کتاب و نشر آن از سوی مسئولین بالای استانی.
نویسنده: دکتر عباس صیدی
نظر شما