به گزارش کردپرس؛ بر اساس نتایج یک پژوهش، استانهای کردستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، بوشهر، زنجان و اردبیل، دارای کمترین زیرساختهای آموزش عالی در کشور و متعاقبا توسعه صنعتی هستند.
آمایش سرزمین؛ به استفاده بهینه و عقلانی از امکانات موجود فضا مثل زمین، جمعیت و ... گفته میشود. کلیدیترین عامل در دهههای آینده اتکا به دانش، توجه به گستره علوم در حوزههای مختلف، توسعه علمی و فناوری و تعامل مستمر شهروندان و مراکز علمی و آموزشی است. به همین خاطر توازن و تعادل مراکز آموزش عالی در مناطق مختلف، از مواردی است که در رفع نابرابری و تبعیضهای مکانی اهمیت زیادی دارد.
به همین دلیل پژوهشگران با انجام یک مطالعه پراکنش مراکز آموزش عالی در ایران را مورد بررسی قرار دادند و تناسب بین توانمندیهای آموزشی استانهای ایران و توسعه صنعتی هر استان را بررسی کردند.
در این مطالعه بیش از یازده متغیر مرتبط با بخش آموزش عالی و صنعت برای ۳۱ استان در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ تحلیل شد.
در این مطالعه سه شاخص تعداد دانشگاه به تفکیک تولیت، تعداد دانشجو و تعداد شرکتهای دانشبنیان؛ مهمترین عوامل در ارتباط با رشد بخش صنعت استانهای کشور شناخته شدهاند. متغیرهای «سهمیه مناطق» و «سهمیه اختصاصی» بر رشد بخش آموزش عالی کشور اثر مثبت گذاشتهاند. بدین معنی که استانهای با سهمیه دریافتی بیشتر، رشد شاخص بالاتری داشتهاند. این در حالی است که عامل فاصله از مرکزیت جغرافیایی و ضعف در شاخصهای تعیینشده، یکی از عوامل توسعه آموزشی و متعاقبا توسعه صنعتی بخشهایی از کشور قلمداد میشود.
یکی از عوامل دیگر؛ درجه تفرق یا «تمرکز جمعیت» است. میزان تفرق، اثر منفی و معنادار بر رشد شاخصها میگذارد. به این معنی که مراکز استانهایی با درجه تفرق بالاتر، جذب اعتبارات کمتری در بخش صنعت و آموزش عالی داشتهاند.
همچنین شاخص مرکزیت سیاسی و جایگاه کلانشهرهای کشور در رشد و جذب اثر مثبت و معنادار گذاشته است؛ یعنی استانهایی که جایگاه بالاتری از تقسیمات سیاسی-اداری را به خود اختصاص دادهاند، رشد شاخصهای بالاتری داشتهاند. این واقعیت نشاندهنده محوریت نقشهای تفویضشده در طول برنامههای توسعه اجتماعی و اقتصادی، قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران، در رشد و جذب توسعه صنعتی و آموزشی استانهای منتخب کشور است.
بر اساس یافتههای این تحقیق؛ توسعه آموزش عالی، تاثیر مثبت و معناداری بر صنعتی شدن استانها میگذارد. بر اساس آن میتوان گفت تمرکز مراکز آموزش عالی و زیرساختهای صنعت در استانهای ایران و همبستگی فضایی این دو بخش، در توسعه منطقهای، تاییدکننده اثرگذاری شدید آموزش عالی بر توسعه صنعتی و متعاقبا تقاضای بازار کار بر مبنای آموزش عالی است. بر همین اساس میتوان مشاهده کرد که استانهایی که زیرساختهای ضعیف در بخش آموزش عالی داشتهاند، توسعه صنعتی ناچیزی را شاهد بودهاند.
نتایج نشان میدهد بیشترین تمرکز این دو بخش (توسعه آموزش عالی و صنعتی) در استان تهران و کریدورهای ارتباطی تعریفشده شکل گرفته است. میتوان دلیل این مهم را دسترسی واحدهای تولیدی صنعتی و دانشبنیان به نیروی کار ماهر و تحصیلکرده در این منطقه، دانست. در نتیجه میتوان گفت عواملی مانند دسترسی به بازار مصرف و تقاضای منطقهای (آموزشی) باعث ایجاد تمرکز بالا در صنعت استان تهران شده است.
بر اساس نتایج این پژوهش، استانهای کردستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، بوشهر، زنجان و اردبیل، دارای کمترین زیرساختهای آموزش عالی در کشور و متعاقبا توسعه صنعتی هستند.
به گفته پژوهشگران این مطالعه: «فقدان توسعه زیرساختهای آموزش عالی، ادامه خروج منابع آموزشی و سرمایههای خلاق انسانی از استانهای کمتر توسعهیافته تا تداوم مهاجرت از مناطق عقبمانده و کمتر توسعهیافته به مناطق پیشرو و برخوردار کشور، ناپایداری توسعه ملی، تمرکز فعالیتهای اقتصادی در مناطق خاص، افزایش واگرایی و نارضایتی از مرکز و توسعهنیافتگی درمناطق مرزی کشور را به دنبال داشته است».
در انجام این پژوهش رامین قربانی، کرامتالله زیاری، مریم سجودی و ابراهیم فرهادی؛ پژوهشگران گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه تهران، به همراه شاخوان عبداللهحسین؛ استادیار دانشگاه گرمیان سلیمانیه عراق، مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه به صورت مقاله علمی با عنوان «تحلیل برهمکنش کارکرد آموزش عالی و صنعت در ایران از منظر آمایش سرزمین» در دوفصلنامه آمایش سرزمین منتشر شده است.
این وضعیت و شاخص دیگری است که ضعف عملکرد مسئولان استان کردستان و عقب ماندن مضاعف آنان از توسعه را نشان می دهد حال مثل قضیه تورم و فساد اداری بخواهند آنان را رد کنند یا نه؟ اما تمامی آمارهای رسمی و پژوهشی نشاندهنده واقعیت تلخ فوق می باشد.
نظر شما