ضرورت  برقراری عدالت آموزشی/منصور اولی

سرویس کردستان- موضوع عدالت آموزشی در سال های اخیر به صورت ویژه مورد توجه فعالان مدنی و اساتید دانشگاه و آگاهان به موضوع قرار گرفته است. دانشگاه کردستان هم روز یکشنبه 27 آبان ماه میزبان دکتر سید مجید حسینی عضو هیات علمی دانشگاه تهران بود که در این باره به سخنرانی پرداخت.

آمارهای ارایه شده از سوی این استاد برجسته دانشگاه و مباحث مطرح شده در این جلسه جای تامل و کار کارشناسی و رسانه ای جدی دارد و باید مسئولان و سایر فعالان مدنی و اساتید دانشگاه به صورت جدی این میزان از تبعیض و انحراف در نظام آموزشی کشور را به صورت جدی مورد مداقه قرار دهند. تبعیض و نبود عدالت آموزشی هر چند در نقاط مختلف کشور و حتی در خود شهر تهران هم محسوس است اما قاعدتا این معضل آثار زیان بارتری در مناطق محروم از جمله در استان کردستان بر جای می گذارد.

هزینه تحصیلی تهرانی های برخوردار 60 برابر بانه!

بر اساس آماری که این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در این جلسه ارایه داد، هزینه تحصیلی یک دانش آموز برخوردار در تهران 60 برابر یک دانش آموز در شهری مانند بانه است. این آمارها که از سوی دکتر حسینی اعلام شد معمولا مربوط به سال 90 است و در این مدت هم این شکاف به صورت جدی افزایش یافته است. سئوال مهمی که در این باره همه ما باید از خودمان بپرسیم و این استاد دانشگاه هم آن را بیان کرد این است که : «چرا فردی که در منطقه 1 تهران زندگی می کند 57 برابر فردی که در مریوان زندگی می کند سرانه تحصیلی دارد.» سئوالاتی از این دست که آزار دهنده است و باید به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد، زیاد است یکی دیگر از آنها که آقای حسینی هم اشاره کرد این است: «چرا در منطقه مرکزی تهران 283 مدرسه غیر انتفاعی با کیفیت داریم ودر منطقه دیگر در حاشیه زاهدان مدرسه ای ابتدایی تاسیس شد که با وجود ظرفیت 120 نفر 600 دختر در آن مدرسه با معدل سنی 13 سال برای کلاس اول دبستان ثبت نام کردند؟» یا مثلا «چرا باید فردی در منطقه 2 تهران 20 میلیون تومان سرانه تحصیلی داشته و در منطقه جنوبی در همان شهر تهران امکان مدرسه رفتن برای فردی دیگر فراهم نباشد؟»

مشکل از کمبود بودجه است؟

در دو دهه اخیر هر گاه در مورد ضرورت برقراری عدالت آموزشی سخنی به میان آمده است در توجیه آن کمبود بودجه دولتی و در نتیجه ضعف در آموزش دولتی مطرح شده است، این در حالی است که این توجیه بر اساس نص صریح قانون اساسی بی پایه و اساس است و از سوی دیگر بودجه های کلان دولتی و حیف و میل شدن سرمایه های ملی را می توان در تاسیس وگسترش مدارس به اصطلاح «غیر انتفاعی» در مناطق مرفه تهران و سایر شهرهای برخوردار سراغ گرفت.

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که نه یک سند محرمانه بلکه یک سند عمومی و در دسترس عموم است به صراحت آمده است: «آموزش و پرورش برای همه آحاد ملت رایگان است و آموزش عالی تا سرحد خود کفایی کشور برای همه رایگان و درمان و تربیت بدنی برای همه احاد ملت رایگان است.» قانونی که آقای حسینی در این سخنرانی به کنایه آن را «محرمانه» خواند و منظورش این بود که این قانون آنقدر مورد بی توجهی قرار گرفته؛ شکل یک سند محرمانه به خود گرفته است.

تله مدارس غیر انتفاعی!

بر اساس گفته های این استاد دانشگاه تهران در حال حاضر از نظر میزان مدارس غیر انتقاعی کشورمان به رقم 10 درصد مدارس رسیده است و این یعنی از نظر آموزش عمومی با بزرگ ترین کشور سرمایه داری دنیا یعنی آمریکا رقابت می کنیم چرا که میزان مدارس غیر انتفاعی این کشور هم حدود 10 درصد است و گوی سبقت را از دومین کشور سرمایه داری دنیا یعنی کانادا ربوده ایم چرا که میزان مدارس غیر انتفاعی این کشور هم 7 درصد است.

این در حالی است که حتی بزرگ ترین کشورهای سرمایه داری جهان هم از زیر بار آموزش دولتی و رایگان شانه خالی نمی کنند و در ایران بر خلاف نص صریح قانون اساسی در برنامه پنج ساله ششم توسعه، پیش بینی شده است این رقم به 15 درصد برسد.

به گفته این استاد دانشگاه: «علاوه بر تضاد این سیاستگذاری ها با قانون اساسی، افتادن در دام تاسیس مدارس غیر انتقاعی، هیچ کمکی به کاهش ناعدالتی آموزشی هم نمی کند هیچ، بلکه خود عاملی برای گسترش آن است چرا که بانیان احداث این مدارس قاعدتا در مناطق محروم با سرانه درآمد پایین اقدام به دایر کردن آن نمی کنند و نییجه اینکه مناطق برخوردار صاحب مدارسی مدرن تر با سرانه تحصیلی بالاتر می شوند و مناطق محروم هم بر میزان محرومیت شان اضافه می شود

نکته مهمی که در این میان باید در نظر گرفت استفاده این مدارس از بودجه دولتی و سرمایه های ملی است. برای روشن شدن این موضوع سخنان دکتر حسینی راه گشا است بر اساس گفته های او در این سخنرانی: «بر اساس مصوبه مجلس در سال 95، دولت موظف به تاسیس صندوقی برای حمایت از مدارس غیرانتفاعی شده است که 50 درصد سرمایه مورد نیاز برای فعالیت این مدارس از این صندوق تامین می شود.» به عبارت دیگر دولت از بودجه ای که ادعا می کند کم است هزینه ای پرداخت می کند که خود عاملی مهم برای افزایش شکاف عدالتی در آموزش است. از سوی دیگر در این قانون اشاره شده است: « فقط مدیران آموزش و پرورش اجازه دارند مدرسه غیر انتتفاعی تاسیس کنند و در قبال آن بانک موظف به پرداخت 50 درصد هزینه ها به صورت قرض الحسنه است

حسینی در این سخنرانی به یکی از ریشه های مهم شکل گیری وضعیت نابهنجار کنونی در حوزه عدالت آموزشی اشاره کرد که جای تامل دارد. وی با بیان اینکه در سال 1368 که جنگ تمام شد برای سازندگی نیاز به پول جود داشت. ایران در آن زمان 13 میلیارد دلار بدهی خارجی داشت، گفت: «دولت وقت با بانک جهانی مذاکره کرد و 30 میلیارد دلار وام از بانک جهانی دریافت کرد. در مقابل آن بانک جهانی از ایران خواست که سیاست خصوصی سازی را اجرایی کند، در راستای همین خواسته بانک جهانی بود که از مردم خواسته شد که خود برای اموزش هزینه کنند. اولین اتفاق در بحث آموزش قانونی تصویب شد که برای مدارس مناطق محروم و کم برخوردار مشارکت عمومی برای تاسیس مدرسه شکل بگیرد. شورای نگهبان قانون را خلاف قانون اساسی تشخیص داد و به مجلس بازگشت و در نهایت این قانون در مجمع تشخیص مصلحت نظام تایید شد

حسینی افزود: «دو سال بعد اولین مدرسه غیر انتفاعی کشور در مناطق محروم ساخته نشد بلکه در منطقه 2 تهران با گرفتن 14 هزار متر زمین ساخته شد که در حال حاضر بهترین مدرسه غیر انتفاعی دختران کشور است که برترین رتبه های کنکور معمولا از این مدرسه است. در حال حاضر در رشته علوم انسانی 1000 نفر اول متعلق به 32 مدرسه غیر انتفاعی هستند

آنچه مسلم است اینکه در حال حاضر روند عدالت آموزشی در کشور به شکل تهدید آمیزی به مخاطره افتاده است و به گفته عضو هیات علمی دانشگاه تهران، «اگر در دهه 60 مدرسه جای فعالیت های انقلابی بود و در دهه 70 مدرسه مکان رقابت های کنکور بوده است و در حال حاضرمدرسه محل کاسبی است طی 10 سال اخیر نمره منفی زدن در کنکور 40 برابر شده است و در درس یاضی 70 برابر شده است

به نظرم می رسد مسئولان در سطح ملی باید به صورت بسیار جدی در فکر در انداختن طرحی نو برای نظام آموزشی باشند در غیر این صورت تبعات روند فعلی دامن کشور را خواهد گرفت.

کد خبر 100724

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha