به گزارش خبرنگار کردپرس، خشکسالی؛ بحرانی است که در این چند سال همانند سراسر کشور گریبان کردستان را گرفته و به دنبال تغییر اقلیم روز به روز حالش وخیم تر می شود. از یک طرف کاهش بارندگی ها و افزایش دما و از طرف دیگر ضعف مدیریت در گذشته و نبود هماهنگی و نداشتن برنامه مشترک توسط دستگاه های متولی همه و همه باعث شده اند که مسئله خشکسالی به ویژه در دشت های شرقی استان تبدیل به دغدغه ای جدی شود به طوری که پای پروژه هایی همانند انتقال آب و یا تأکید بر سازگاری با کم آبی و ... به میان آمده است. هرچند این برنامه ها و پروژه ها می تواند تأثیرگذار باشد اما نبود قانونی برای برخورد با متخلفات حوزه آب و همچنین اجرای بخشی از سیاست ها خود مانع پیشبرد برنامه های مقابله با کم آبی است.
در همین زمینه خبرگزاری کردپرس در میزگردی با حضور «آرش آریانژاد؛ مدیرعامل شرکت آب منطقه ای کردستان»، «عرفان مؤمن پور؛ معاون حفاظت و بهره برداری آب منطقه ای کردستان» و «جلیل مبارکی؛ مدیر دفتر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقه ای کردستان» به واکاوی بحران خشکسالی در استان و مجموعه برنامه های مرتبط و مشکلات پیش رو پرداخته است.
* حکمرانی آب و مدیریت آن در کشور به چه صورت است و آیا برنامه هایی که تدوین شده ضامن تأمین آب خواهند بود؟
آرش آریانژاد: بحث آب در تمام دنیا جزو مباحث اول است و این مسئله در ایران که در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد شدیدتر بوده و در این میان کردستان باتوجه به اینکه یکی از استان های سرشاخه حوضه آبریز کشور است هم در برنامه ریزی و هم مسئله آب از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
در واقع برنامه های تدوینی در استان کردستان باتوجه به اینکه سرچشمه است باید با نقاطی که صرفاً مصرف کننده هستند متمایز باشد. قاعدتاً چنین برنامه هایی باید متناسب با سال ترسالی یا خشکسالی نوشته شود و البته تمامی جوامع را هم در نظر بگیرد.
با این وصف حکمرانی آب که در این چند سال گذشته ورود کرده به ادبیات مدیریت آب به دنبال تغییر نگرش ها نسبت به مدیریت آب است. در واقع حکمرانی آب یعنی برنامه ریزی که تمامی متولیانی که مستقیم و غیرمستقیم در حوزه آب نقش دارند، هر کدام براساس پارامترهای تعیین شده نقشی را ایفا خواهند کرد. بر همین اساس در چند سال گذشته باتوجه به میزان منابع و مصارف و آماربرداری سنوات مختلف و یکسری پارامترهای فنی، وزارت نیرو سندی با عنوان آمایش سرزمین تهیه کرد و این سند باتوجه به پارامترهای آبی و موارد حکمرانی آب برای تمامی استان ها اجرا شد. سندی که باتوجه به منابع و مصارف هر استان نسخه جداگانه پیچیده و به مرحله اجرا درآمده است.
* عرفان مؤمن پور: محوریت برنامه سازگاری با کم آبی در استان در حوضه آب زیرزمینی است. در حال حاضر در کردستان 13 هزار و 800 حلقه چاه کشاورزی وجود دارد و بیش از 60 درصد آب شرب استان از منابع زیرزمینی تأمین می شود. این در حالی است که حدود 704 میلیون مترمکعب کسری مخزن در آبخوان های زیرزمینی داریم.
این کسری مخزن در دشت های شرقی سالانه 32 و 7 دهم میلیون مترمکعب بوده که میزان بیشترین کسری مخزن مربوط به دهگلان است و نشان می دهد که دشت دهگلان دارای ارزش افزوده بالایی بوده و برداشت های بی رویه بسیاری را دارد. در این میان چون توازن بارندگی در استان نداریم و جاهایی همانند دشت های شرقی که مستعد خاک و زمین هستند 250 میلی متر بارندگی در طول سال وجود دارد اما در منطقه غرب زمین مساعد نیست تا 800 میلی متر در سال بارندگی داریم. بنابراین طرح های انتقال حوضه ای از جمله سد آزاد و قوچم و ژاوه جهت انتقال آب از غرب به شرق برای جاهایی که نیاز آب محسوس بوده و لطمات جبران ناپذیری دیده اند جزو پروژه های اولویت دار دولت است.
* سند آمایش سرزمین یا همان خشکسالی در استان به چه صورت اجرا می شود؟
آرش آریانژاد: قطعاً برنامه های تدوین شده در سنوات آینده به عنوان یک سند بالادستی جدای از سند فرادستی آمایش سرزمین خواهد بود که در این زمینه سند آمایش استان به عنوان الگو و نمونه در کشور ارائه شد و تمامی سند آمایش کشور براساس سند کردستان تدوین شده است. این سند خشکسالی که در تهیه و تثبیت آن در کردستان خود شرکت آبفا و آب منطقه ای، شهرداری، سازمان صمت و وزارت کشور و جهاد کشاورزی نقش اساسی دارند در حوزه آب برنامه خود را ارائه کردند و حالا برای اینکه بتوانیم مدیریت صحیح منابع آبی را انجام دهیم با یکسری برنامه ها باید به هدفی که می خواهیم برسیم.
این برنامه ها با چند صد ساعت نزدیک به سه سال طول کشید و نهایتاً سند در استان تنظیم و مورد توافق ذینفعان قرار گرفت و بدون هیچ نوع تنشی تحت عنوان برنامه سازگاری با کم آبی کردستان تأیید شد و جزو بهترین برنامه های ابلاغی در کشور بود.
* مجموعه برنامه های لازم برای پیشبرد سندهای مرتبط در چه زمینه هایی هستند؟
آرش آریانژاد: باتوجه به این سندهای تدوین شده در استان از تمامی ظرفیت های تخصصی و علمی و تجربی استفاده می کنیم و امروزه تفاهم نامه های مختلفی با دانشگاه کردستان و علوم پزشکی منعقد شده و در واقع چون نگرش ها به حوزه آب تغییر کرده لذا برنامه ریزی ها هم با این تغییر نگرش صورت می گیرد. به عنوان مثال طرحی به نام داناب داریم که از ابتدایی ترین ورود کودکان به عرصه آموزش استفاده کرده و اموزش صحیح مصرف کردن را از چرخه آب و جایگاه انسان یاد می دهیم.
اینجا باید اعتراف کنیم که در زمینه آموزش بسیار عقب هستیم. در واقع کشورهایی هستند که از لحاظ نوع منطقه جغرافیایی پر بارش ترند همانند هلند و آلمان و فرانسه که برنامه هایی برای قطره قطره باران و برف دارند و اجازه نمی دهند که هدر رود.
به هر حال هرچند دیرتر شروع کردیم اما خوب آغاز شده و وقتی آموزش از سطح ابتدایی انجام می شود باید نتیجه به این برسد که خود کودک در هرجا دید مشکلی هست تذکر دهد و احساس مسئولیت کند.
جدای از این موضوع در عرصه تبلیغ کار دیگری که صورت گرفته این است که از ظرفیت روحانیون و امامان جمعه استفاده می کنیم و بر اساس تفاهم نامه ای که با تبلیغات اسلامی بسته شده خواسته های خود را از طریق روحانیون به مردم انتقال می دهیم.
همین طور دیگر برنامه ای که وجود دارد پیوند حوزه دانشگاه با تجربه و تخصص است. امروزه کمیته علمی داریم که به صورت مستمر با دانشگاه کردستان و علوم پزشکی از نظر کمیت و کیفیت به تدوین برنامه می پردازند و در واقع در عمل تجربه را در کنار تخصص به کار برده ایم.
در هر صورت منابع آب محدود است و در چرخه آب باتوجه به مشکلاتی که در تمامی بخش های کشاورزی و شرب و صنعت و خدمات و حفاظت کیفی و محیط زیست وجود دارد، آب تجدید پذیر مرتب از دسترس خارج می شود لذا باید برنامه هایی براساس اطلاعات حوزه پایه مطالعات منابع آب در اختیار وزارت نیرو قرار گیرد تا پایش شوند.
* باتوجه به وضعیت نامناسب بارندگی تمهیدات لازم برای جبران این وضعیت در سال جاری چه بوده است؟
آرش آریانژاد: امسال به نسبت پارسال حدود 37 درصد کاهش بارندگی داشته ایم و به نسبت متوسط بلند مدت 32 درصد و تمام امید ما این بود که بخشی از این نقصان بارندگی در فروردین و اردیبهشت جبران شود و نه تنها جبران نشد بلکه کاهش بارندگی در این دو ماه باعث بالا رفتن نقصان درصد به نسبت سال قبل گردید به طوری که در فروردین 83 درصد و در اردیبهشت بالای 90 درصد کاهش داشتیم.
نهایتاً وقتی کاهش بارندگی در حد 37 درصد داریم قطعاً میزان کاهش رواناب هم بالاتر می رود. امروزه حدود 54 درصد حجم رواناب در استان در تمامی حوزه ها به نسبت پارسال کاهش یافته و این کاهش نتیجه این است که در رودخانه ها کاهش دبی داریم و پروانه هایی که برای برداشت آب سطحی بوده نمی توانند براساس همان برنامه سال قبل استفاده شوند و باید جهاد کشاورزی برنامه را براساس سازگاری با کم آبی نظارت و تعدیل کند.
همچنین میزان آب ورودی به سدها چون رواناب کمتر است کاهش یافته است. سال قبلسد قشلاق سرریز شده بود اما امسال 166 میلیون مترمکعب آب دارد در نتیجه نمی توان برنامه های تأمین آب صنعت و کشاورزی پایه قشلاق را براساس سال قبل تدوین کرد چرا که دچار مشکل می شود و نهایتاً اولویت در این شرایط تأمین آب شرب پایدار خواهد بود و برای این کار از سدها با سازوکارهایی که هست و براساس نوع آب از نظر کیفیت و کمیت تمهیداتی را برای تأمین آب سالم انجام خواهیم داد.
اما در شهرستان های قروه، بیجار، دهگلان و بخشی از دیواندره چون از منابع زیرزمینی استفاده می شود تمهیدات باید به گونه ای باشد که باتوجه به پیش بینی هواشناسی حفر چاه های جایگزین در زمستان انجام شود که اگر این چاه امروز دچار مشکل شده سریع چاه دوم به مدار بیاید و در این بخش با هماهنگی حوزه بهره برداری به هیچ عنوان درخواست حفر چاه جایگزین را وارد بروکراسی اداری نمی کنیم و در کمتر از 48 ساعت برای حفر چاه شرب اقدام می شود.
جلیل مبارکی: دفتر مطالعات پایه منابع آب وظیفه سنجش و پایش منابع آب و تهیه گزارشات تحلیلی را بر عهده دارد. در این 5 سال اخیر شبکه پایش آب سطحی و زیرزمینی به روز شده و امروزه با پایش انجام شده اطلاعات را سریع تر به دست آورده و به موقع اقدام می شود.
امسال به لحاظ سال آبی از مهر تا اخر تابستان دو نیمه کاملاً متفاوت داشتیم. در نیمه نخست تا بهمن ماه از نُرم دراز مدت پیروی می کرد و میزان بارش انتظار دریافت شد اما در نیمه دوم از اسفند به بعد تغییر شدید حاصل گردید. بارش بهاره امسال بی سابقه بود و هیچ فروردین و اردیبهشتی به کم بارانی امسال نبود یعنی در نیم قرن اخیر این کم بارش ترین در این دو ماه بوده است. بارندگی متوسط درازمدت در این دو ماه حدود 130 میلی متر است که امسال کمتر از 22 میلی متر بود یعنی 80 درصد کاهش داشته و در خرداد ماه 5 میلی متر بوده یعنی از بارش 150 میلی متر تا به امروز 25 میلی متر محقق شده است.
جدای از بارش مهم تر این است که امسال ذخایر برفی هم نداشته ایم و این باعث شده که کاهش آب دهی رودخانه ها هم تشدید یابد و سپس اثر گرمای هوا باز هم عامل تشدید کننده دیگر بوده که نهایتا امسال کمتر از دو میلیارد مترمکعب تمام آورد سطحی رودخانه ها بوده که این رقم از سال گذشته 4 میلیارد مترمکعب بوده و کمتر از نیمه جریان سطحی داشته ایم.
نکته دیگر این است که این کاهش بارندگی و آب دهی رودخانه ها باعث شده که شروع بهره برداری از منابع آب زیرزمینی امسال 40 روز زودتر شروع شود و این کار اثر تخلیه و افت تراز آب زیرزمینی را به همراه دارد و نکته مهم بعدی باز می گردد به اینکه هر زمان مشکل کمی آب داریم به تأخیر زمانی مشکل کیفی هم پیدا می کنیم یعنی زمانی که ورودی به سدها کاهش می یابد مشکل کیفی رخ می دهد و زمانی که افت تراز آبخوان شکل می گیرد مشکل شوری و کیفی منابع زیرزمینی حاصل می شود و همه این مسایل نشان می دهد که با سال بحرانی از لحاظ منابع آب روبرو هستیم.
نکته مهم بعدی را باید این مسئله بدانیم که امسال از پس انداز سال ترسالی سال قبل استفاده می کنیم و این روال در اواسط پاییز هم ادامه می یابد و اگر بارندگی نداشته باشیم وضعیت روز به روز هم تشدید می شود.
* آیا تغییر الگوی کشت در سطح استان به صورت عملیاتی اجرا شده است؟
آرش آریانژاد: ترویج یعنی الگوی کشت در دوران ترسالی با خشکسالی متفاوت است. در واقع جهاد کشاورزی مسئول تأمین امنیت غذایی است اما باید دانست با این وضعیت میزان تناژی که در کردستان در سال قبل برداشت می شده امسال برداشت نمی شود و ترویج یعنی اینکه در مزرعه کارشناسان براساس برنامه خشکسالی تصمیم می گیرند و هشدار می دهند.
در این میان الگوی کشت سالهای سال مورد تعارض جهاد کشاورزی و وزارت نیرو بوده علیرغم اینکه نهاد بالادستی به نام شورای عالی آب داریم که تصمیمات اساسی این شورا برای تمامی وزارتخانه ها لازم الاجراست اما در بخش الگوی کشت دچار مشکلیم. حداقل در چهار سال اخیر جزو شرکت های آب منطقه ای بودیم که کمترین تنش را داشته ایم و در واقع اگر براساس سند بالادستی نتوانیم نقش خود را ایفا کنیم در مدیریت آب هم موفق نخواهیم شد و در این زمینه باید هرکسی که کوتاهی می کند را بازخواست کنیم.
در این میان ساختار وزارت نیرو یک دگردیسی انجام داد و سطح وزارت نیرو به حوزه شرکت نیرو منابع آب آمد و مدیریت آب حوزه ای شد. با این کار تخصصی تر می توان پیش رفت و قطعاً در سال آینده این نگرش تخصصی اثر مثبت خود را خواهد داشت.
عرفان مؤمن پور: در کنار 13 هزار حلقه چاه حفر شده حدود 4 هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد که از ابتدای دهه 80 که ابتدای طرح تعادل بخشی شامل 12 پروژه انسداد و نصب کنتور هوشمند و تقویت اکیپ های گشت و جلوگیری از اضافه کشت که در طول این سنوات به ازای این پروژه ها صورت گرفته، هست و در این میان مسئله ای که به آن توجه نمی شود وجود الگوی کشت مناسب است.
ما مشکل توازن کشت داریم. از نظر سیب زمینی جزو سه استان اول کشوریم و انتظار داریم جهاد کشاورزی برای مدیریت آب این معضل را رفع کند. از یک طرف وزارت نیرو طرح های انتقال دارد اما جهاد کشاورزی با نبود و فقدان قوانین برای الگوی کشت غالب و منطقه ای نبود توازن را نشان می دهد و در واقع اهتمامی که وزارت نیرو برای حفظ آبخوان دارد در مسیری به نام و بهانه تولید زیر سؤال می رود.
مجموعه مدیریت و حکمرانی آب فرابخشی است و وزارت نیرو طرح های خود را جلو می برد اما اگر بخش های دیگر در هدایت مدیریت، نگهداشت و حفظ آبخوان تلاش نکنند، نمی تواند موفق شود.
با این حال در مجموع 18 سدی که در استان موجود است تقریباً همه عملاً مشکل دارند و باید گفت با این وضعیت نگران سال آینده هستیم اگر امسال از ذخایر برفی سال قبل استفاده می کنیم، اگر بارندگی زمستانه و پاییزی نباشد سال آینده وضعیت حاد تر و بحرانی تر خواهد بود. در این میان باید با اولویت آب شرب و با برنامه انقباضی در بخش کشاورزی و صنعت و خدمات دنبال تأمین آب بود.
* مرکز تغییرات اقلیمی ناسا از سال ۹۰ نسبت به خشکسالی در ایران به خصوص مناطق شرقی هشدار داده بود. آیا وزارت نیرو چنین هشداری را جدی گرفت؟ و چه اقداماتی را داشت؟
آرش آریانژاد: متولی مباحث آب و هوا در ایران سازمان هواشناسی است. پیش بینی جهانی از این سازمان به صورت برنامه اعلام می شود. این طور نیست که برنامه ریزی ها فقط براساس بارش سالانه باشد در واقع شورای عالی آب وقتی سند آمایش و سازگاری با کم آبی را تدوین می کند قطعاً براساس برنامه ریزی تغییرات اقلیمی بوده و باید دانست اگر هشدارهای سازمان هواشناسی نادیده گرفته می شد قطعاً این سندها تصویب نمی گردید.
این سندها در برنامه های توسعه ای خود را نشان خواهند داد و تنظیم شده و تنها براساس میزان بارندگی سالانه نیست حالا ممکن است در بخش هایی از این برنامه ها تصمیمات عملیاتی گرفته نشده باشد کما اینکه در بسیاری از کشورهای دنیا براساس آمارهای چند ساله پیش می روند و سپس به مشکل می خورند چون تغییر اقلیم تأثیر گذاشته روی تصمیم گیری ها. برنامه ریزی در مورد بسیاری از پروژه ها همانند سدها باتوجه به تغییرات اقلیمی تغییر می کند و بنابراین براساس تغییر اقلیم و نوع نگرش وزارت نیرو تغییراتی لحاظ شده است.
جلیل مبارکی: ببینید وزارت نیرو بحث تغییر اقلیم و تغییر روند تولید آب تجدید پذیر در کشور و برنامه ریزی منابع آب را به عنوان یک واقعیت پذیرفته است. در واقع اگر برنامه ریزی و تخصیصی در بحث منابع آب انجام می شود در کل براساس منابع آبی بوده که در دوره کوتاه مدت 15 سال اخیر است و هرگز براساس میزان اب تجدید پذیری که از سال 45 بوده برنامه ریزی نمی شود و از سال 90 به بعد تمامی برنامه ها و مصارف حوضه آبریز و محدوده های مطالعاتی و سدهای بهره برداری و آبخوان های آبرفتی... تمام این ها الان دوره ای که دوره مبنا برای بیلان و میزان منابع آب از 75 و 76 تا 95 و 96 یعنی دوره 20 ساله ای است که یکی از خشکسالی های بی سابقه طول دوره منابع آب ایران اثر خود را گذاشته و لحاظ شده است.
دقیقاً برنامه هایی مانند تعادل بخشی و سازگاری با کم آبی و بازتخصیص و تخصیص بهینه منابع آب در محدوده های حوضه آبریز باتوجه به همان تغییرات اقلیم بوده منتهی در این میان مقیاس بلند مدت و مقایس سالانه داریم که براساس اتفاقی که می افتد این برنامه اصلاح و منطبق می شود با شرایطی که در آن سال رخ می دهد و این برای استفاده بهینه از منابع آب است یعنی هم کمبودها دیده شود و اگر سالی ظرفیت استفاده از آب هست استفاده کنیم. بازنگری برنامه به صورت سالانه نسبت به شرایط سال صورت می گیرد.
* در بحث کنتور هوشمند چرا از سال 68 که ابلاغ شد و تا 93 صورت نگرفت و بعد که برداشت های بی رویه انجام شد انگشت اتهام به سمت کشاورزان گرفته می شود؟
عرفان مؤمن پور: کنتور از سال 93 عملاً اجرا شد و اگر از سال 68 اجرا نشده به خاطر این است که زیر ساخت نیاز دارد تا بتوان کنتور را در مزارع نصب کرد. با این وصف استان کردستان در این حوزه به نسبت وضعیت خوبی دارد و رتبه اول را در کشور کسب کرده است.
امروزه 3 هزار حلقه کنتور هوشمند در قروه و دهگلان نصب و حدود 4 هزار حلقه چاه انسداد شده در چاه های آبرفتی و آبخوان قرار دارند. قاعدتاً کشاورز قروه و دهگلان باتوجه به حجم کسری مخزن اعتراض بیشتری خواهد داشت چون برداشت بی رویه بیشتر بوده است. باید گفت هیچکسی در حاکم اسلامی مالک آب نیست و میزان بهره برداری تعیین شده برای افراد و نباید از آن سرپیچی کنند.
آرش آریان نژاد: در این زمینه به هیچ وجه نمی توان کشاورز را مقصر دانست چون قوت خود را روی زمین به دست می آورد و معیشت خانواده خود و همین طور امنیت غذایی کشور را تأمین می کند، در واقع نه تنها کشاورز را مقصر نمی دانیم بلکه معتقدیم کشاورز مجری سیاست های غلط وزارتخانه هاست که حالا به این وضعیت رسیده، چرا که 30 سال قبل کشاورزان را برای حفر چاه عمیق ترغیب می کردند و همین سیاست های اشتباه بوده که حالا جامعه کشاورزان را مقصر نشان می دهد. کشاورزان یکی از اعضای حکمرانی آبند و باید نقشی که داده شده درست ایفا کنند.
با این وصف اگر کشاورز براساس مجوزی که به عنوان پروانه بهره برداری یکساله مطابق شاخص های عمومی داده شده حرکت کرد و میزان کشت را افزایش نداد و توان کنتور را دستکاری نکرد نه تنها مقصر نیست بلکه رکن خود را درست اجرا کرده است. اما در این بین کشاورزانی هستند که قطر لوله آب دهی را بالا می برند و قدرت موتور و دبی و کشت اراضی دیم را آبی می کنند که همه این کارها بر خلاف پروانه بهره برداری بوده و اینجاست که کشاورز مقصر شناخته می شود چون نقش خود را درست ایفا نکرده است.
جلیل مبارکی: اواسط دهه 70 ذهن مدیران و کارشناسان منابع آب براساس شرایط ترسالی شکل گرفته بود و ضرورت نصب کنتور هوشمند خود را نشان نمی داد. شروع افت آب زیرزمینی از سال 75 به بعد بود و عملاً ذهنیت ها با فکر بارندگی پیش می رفت اما این دلیل نمی شود و باید بسته به شرایط برنامه ها را تغییر داد.
این گفته درست است که شاید اگر ابتدا اقدام می شد وضعیت بهتر بود اما در سال 68 اهتمام برای نصب کنتور وجود ندشت. با این وجود هم اکنون ذینفع اصلی کنتور و مصرف خود کشاورزانند چرا که هرگونه کمبود در مرحله نخست خود کشاورزان را درگیر می کند و باید کشاورزان به این باور برسند که صاحب آب هستند و مراقبت از آب را نیاز دارند.
* الگوی کشت و تغییر آن نیازمند زیرساخت است در این زمینه آب منطقه ای چه کرده؟ آیا اصول اساسی انجام شده؟
آرش آریانژاد: تغییر الگوی کشت بدین معنی نیست که کشاورز زمین زراعتی خود را به باغ تبدیل کند بلکه در تغییر الگوی کشت نگاه به ارزش افزوده محصول است. در حفظ هرم غذایی و برای تأمین امنیت غذایی در کشور برای هر استان میزانی تعیین شده و برنامه داده می شود که در سال چه میزان محصول کشت کند و تحویل دهد.
سال گذشته کمیسون آب و خاک و کشاورزی در مجلس در قروه حضور یافتند و دیدند وضعیت کشاورزانی که سیب زمینی کشت کرده و در انبارها ماند بود و حاضر به فروش حتی زیر قیمت بودند. تغییر الگوی کشت اینجا خود را نشان می دهد و این یعنی سیب زمینی تولیدی بیشتر از نیاز منطقه و کشور است، یعنی عرضه با تقاضا نخوانده و آن وقت آسیب های بسیاری را هم به خود و هم به خاک و آب و ... وارد کرده است.
اگر بحث تغییر الگوی کشت می شود برای این است که کشاورز در همان زمین با پارامترهای موجود محصول پر آب خود را در همان سطح و با همان خاک با آب کمتر به محصول دیگری تبدیل کند.
کشاورز اگر بیاید در شرایطی محصولی تولید کند که تقاضا دارد امنیت غذایی و معیشت خانواده و منبع آب و خاک حفظ می شود و این یعنی تغییر الگوی کشت با هدف حفظ منابع آب و خاک با توجه به وضعیت موجود کشور برای بالاترین ارزش افزوده محصول.
در این میان مشکلی که وجود دارد این است که برنامه جهاد کشاورزی عملی نیست چون نمی تواند کشاورز را به تغییر الگوی کشت مجاب کند و چون ابزار قانونی در دست ندارند کشاورز به همان شیوه سنتی خود پیش می رود.
جدای از این مسئله یکی از بزرگترین معضلات دشت های شرقی این است که تولیت زمین به دست مردم آن منطقه نیست لذا کشاورز باتوجه به وضعیت معیشتی خود زمین را اجاره می دهد و نمی داند که این کار خیانت به خودش و خانواده و خاک و کشور است.
ببینید این معضل برداشت بی رویه از همدان شروع می شود و دشت های خود همدان منجمله فامنین را نابود کرده و حالا به سمت قروه کشیده شده است. لم یزرع شدن زمین ها، وجود شکاف های عظیم و فروچاله های وحشتناک آن هم به خاطر سیاست های نادرست همه و همه وضعیت منابع زیرزمینی همدان را نابود کرده و حالا به سمت چاردولی قروه پیش رفته و در نهایت آنچه به ارمغان آوده اند بافت گازدار و کشت و برداشت غیرمجاز و نهایتاً فرونشست زمین و فروچاله و لوله زایی و... است و این معضل به دهگلان و حتی مریوان و کامیاران هم رسیده و چون این افراد وابستگی به خاک ندارند برایشان مهم نیست که کشاورز قروه ای بعد از ده سال دیگر باید برود سفره گدایی بیاندازد.
زمین شرف کشاورز است و می بینیم که بسیار راحت با ثمر کم این زمین از دست می رود که این مشکل بخشی به جهاد کشاورزی بر می گردد این درست است ساز و کار قانونی برای جلوگیری از اجاره دادن زمین وجود ندارد اما وقتی می بینیم همان کشاورز غیربومی بیشتر از حد لازم کشت می خواهد بکند باید مورد بازخواست قرار گیرد.
برای الگوی کشت اگر جهاد برنامه دقیق و ترویجی خوب داشته باشد به میلیاردها تومان کشاورز حاضر به اجاره نمی شود.
* مدیریت سدها در استان به چه صورت است و آیا به مرحله ای نرسیده که این سدها یک شورای مدیریتی داشته باشد؟
آرش آریانژاد: اینکه گفته می شود آب کردستان را به جایی دیگر می دهند و یا می فروشند بسیار مطرح شده و ما تمامی این گفته ها را مطالبات بحق مردم می دانیم و معتقدیم باید شفاف پاسخ داده شود تا مسئله روشن گردد.
باید بگوییم در حال حاضر هیچ سهمی از آب کردستان برای هیچ استانی برده نمی شود. سد آزاد زمانی در برنامه ریزی تخصیص قرار بود که برای تأمین آب شرب همدان انتقال داده شود اما در آخرین سند تخصیصی که صرفاً به استان کردستان ابلاغ شده هیچ سهمی نه از سد ژاوه و نه از سد آزاد نه برای شرب و کشاورزی و نه صنعت و خدمات به هیچ کجا داده نشده و کل سهم در خود استان مصرف خواهد شد.
در خصوص سدهایی که مدیریت آن ها به دست استان نیست باید بگوییم به دنبال سهم استان از این سدها بوده ایم و به نتیجه هم رسیده ایم. یکی از بحث های مدیریت حوضه ای مدیریت سدهای چند حوضه ای و یا چند استانی است و قرار شده که شورای مدیریت حوضه باشد و تصمیم گیری برای نوع مصرف منابع آن سدها در آن شورا صورت گیرد و نهایتاً شورا و کمیسیون حوضه آبریز برای سدها تصمیم می گرد و هر وقت سر یک نقطه به تفاهم رسیدیم تبدیل به سند می شود.
نمی شود گفت باتوجه به اینکه سرشاخه ایم نباید آب به جایی دیگر برود، در تمامی کشورهای دنیا برنامه ریزی ها در مباحث انتقال بین حوضه ای و جغرافیایی بدین گونه است که ابتدا تمام نیازهای حال حاضر و افق در محل دیده شود و مازاد آن انتقال داده خواهد شد. معمولاً برنامه ریزی روی منابع آب که می شود به مازاد نمی رسد و در کل برنامه ریزی ها روی مازاد برای بلند مدت است و بار دیگر تکرار می کنیم هیچ برنامه ای برای انتقال آب از سهم استان کردستان برای هیچ کجا وجود ندارد.
* وضعیت سد ژاوه و مشکلات آلودگی که در زمینه انتقال و آبگیری وجود داشت به کجا رسید؟ آیا رفع شد؟
عرفان مؤمن پور: سد ژاوه اولین سد بتن غلتکی در استان و دارای تجهیزات به روز است و وزارت نیرو توجه ویژه ای برای انتقال به دشت های شرقی داشته و در حوضه کرخه به سفید رود انتقال داده می شود.
برای آبگیری سد ژاوه باتوجه به اینکه شهر سنندج چون زیرساخت جمع آوری آب سطحی را ندارد و در اثر بارندگی که در شهر پیش می آید و توپوگرافی شهر فلات نیست و رواناب ها بعد از بارش ها مشکل ساز می شوند و نیاز است شهرداریها از این رواناب ها برای جمع آوری آب های سطحی استفاده بهینه کنند. براساس گزارش مطالعاتی حدود بیش از 300 لیتر از آب شرب تصفیه شده توسط شهرداری برای فضای سبز استفاده می شود.
سالها پیش تأمین آب شهر از قبل توسط کانی و قنات ها انجام می شد و شهرستان سنندج بیش از 9 هزار و 800 دهنه کانی و قنات دارد. در نهایت حجم این رواناب ها و کانی و قنات ها همه جمع شدند و در ازای پروژه های عمرانی و ساخت و سازهای مسکونی امروزه هرکسی گودبرداری می کند در زمین خود به رواناب سطحی می رسد و چون شبکه جمع آوری آب سطحی نیست به داخل شبکه دفع فاضلاب می رود. بنابراین حجم غیرمتعارف بیشتر از حجم فاضلاب تولیدی شهر اضافه می گردد به حجم فاضلاب و وارد تصفیه خانه می شود که تصفیه خانه هم برای حجم مشخصی از فاضلاب تعبیه و طراحی شده و در نهایت در این سال ها حجم آبی که تصفیه می کرد و در خروجی خود به رودخانه میداد مصادف بود با حجم رواناب سطحی که بیشتر از ظرفیت خود بود و بای پس می کرد در رودخانه یعنی هم فاضلاب تصفیه شده داشتیم و هم فاضلابی که امکان تصفیه نداشت. بنابراین در طول این چند سال وزارت نیرو از محل اعتبارات خود پروژه ارتقای تصفیه خانه را تعریف کرد ضمن اینکه به غیر تصفیه خانه مابقی شامل کشتارگاه و محل دفن زباله و نواحی منفصل شهری و شهرک های صنعتی هم بود که پتانسیل آلودگی ایجاد می کردند و در این موضوع بیشتر نواحی وصل شدند به پروسه تصفیه خانه و در حال حاضر ارتقای تصفیه خانه روبه اتمام بوده و پروژه آبگیری هم به زودی انجام خواهد شد./
نظر شما